24 آبان 1393, 13:59
تقوا را پلکان بسیار و منزلگاههای والایی است که جز یکتا پرستان مخلص، محو شدگان در حق، فیروزمندان بر هواهای نفسانی و شایستگان درگاه الهی بدان نرسند سکوی پرش به آن مقامات و درجات، توکل، گسستن از غیر، پیوستن به حق و فروتنی در راه خدا و در برابر خداست به گونهای که نفس خود را نبیند، مقامات او را نگیرد. مکانت و موقعیت یافتن نزد مردم را به چیزی نینگارد. خاستگاه بدیها را خود بداند و همه خوبیها و نیکوئیها را تفضّل حق شمارد.
آگاه باش خدا را بندگانی است که به مقام ولایت رسیدهاند. آنان بهشتیان را در بهشت جاودان ببیند و دوزخیان را به دوزخ در شکنجه. گویا، صیحه عرش ربوبی را نظاره میکنند، در حالی که بساط حساب رسی برپا و خلایق برای محاسبه محشور شدهاند. ولیّ خدا را مینگرد، در حالی که طومار آسمانها در جانب راست اوست. یعنی صحیفه اعمال بشر از آدم تا پایان نزد اوست و با نور الهیاش اهل قیامت را سود میرساند ... آنان سیطره مطلق واحدِ احد حق را بر همه هستی با چشم و دل یافتهاند. جز به او تمسک نجویند و جز از او، واهمه نکنند ...
1-غیرت معشوق، غیر را برنمیتابد. باید از هر چه غیر اوست دست شست، حتی توجه سالک به این که به فلان مقام معنوی رسیده است، خودبینی و حجاب راه است. چه رسد به مقام و منال دنیوی.
2- دست یابی به لذت ابدی در سایه ترک لذایذ زودگذر این دنیاست. اگر از آنچه نفس حیوانی میطلبد روی بگردانیم، پنجرهای به سوی ابدیت را به رویمان خواهند گشود تا از روح و ریحان بهشتی لذت ببریم.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان