كلمات كليدي : نجع حمادي، مصريهاي قبطي، گنوسي، اناجيل اپوكريفايي
نویسنده : محمد مهدي كاظمي
در سال 1946 در منطقه نجعحمادی مصر[1]، نسخههای خطی کاملی که مربوط به قبطیهای مصری[2] بود، به دست آمد. قبطیهای مصر از اولین جوامعی بودند که به مسیحیت گرویدند. اینان پس از آنکه در مقام مخالفت با قوانین و آموزههای کلیسای روم بر آمدند، مورد خشم این کلیسا و امپراطوری روم واقع شدند و به شدیدترین وجهی سرکوب شدند.
قبطیهای مصر، "قدیس مرقس"[3] را مؤسس کلیسای خود میدانند و میگویند که وی در اسکندریه در سال 63 کشته شد و جسد او زیر مذبح کلیسای قدیم پاتریارکی اسکندریه دفن شد. همانگونه که گفته شده رومیها چند قرن بعد، استخوانهای او را درآوردند و زیر کلیسای "سنت مارک"[4] در شهر ونیز[5] دفن کردند.[6]
این گروه از مسیحیان دارای نگرش گنوسی[7] بودند. گنوسیگری (و در انگلیسی ناستیسیزم[8] که معادل تصوّف در جهان امروز است)، حرکت ریشهداری است که از زمان یهودیت و حتی پیش از آن در جهان کهن، وجود داشته است.[9]
مکاتب اصلی گنوسی
گنوسیگری دارای مکاتب متعددی است. یکی از مهمترین مکاتب گنوسی، مکتب گنوسی اسکندرانی[10] است که قبطیان مصر پیرو این مکتب بودند. والنتینوس[11] و باسیلیدیس[12] دو شخصیت بارز این مکتب بودند.[13]
مسیحیان قبطی، تمایلاتى زاهدانه داشتند و به واسطهی اشتراک در عقیده، به نوعى زندگى اشتراکى تن داده بودند. زندگی این جمع دارای نوعی گرایش صوفیانه بود که به دنبال کشف عناصر معنوی بشر بودند.[14]
اگر با نظرى سطحى به متون یافته شده بنگریم، چیزى جز یک "جمع پریشان" به چشم نمىخورد؛ به گونهاى که با توجه به تنوع و اختلاف فراوان این متون، نمىتوان نشان داد که آنها را چه کسانى، در چه زمانى و در چه مکانى نوشتهاند. و این اختلاف تا حدى است که به گمان عدهاى، این نوشتهها به یک گروه واحد تعلق ندارند.
با این همه، اگر با دیدى عمیقتر به این مجموعه نگاه کنیم، مىتوانیم نکتههاى مشترکى را که موجب فراهمآمدن آنها در کنار یکدیگر شدهاند دریابیم؛ مثلاً کسانى که این نوشتهها را جمع کردهاند، بیشتر به معانى آنها توجه داشتهاند؛ گو اینکه نویسندگان اصلى رساله هاى گنجانده شده در این مجموعه، چنین معانىاى را در نظر نداشتهاند.
پنهان کردن نوشتهها
اینان که میدانستند به زودی توسط ارتشیان روم (که پس از آن که امپراطور کنستانتین به مسیحیت گروید، به خدمت کلیسای روم در آمده بودند) مورد هجوم قرار خواهند گرفت؛ نوشتههای خود را در منطقه نجع حمادی و در خمرههای سفالین پنهان کردند تا توسط رومیها از بین نرود.
در قرن چهارم میلادی پس از آن که سربازان رومی به مصر حمله کردند، کتابخانه با عظمت اسکندریه مصر[15] را نابود کردند. بهانه آنها نیز وجود کتابهایی در تعارض با آموزههای کلیسای روم بود.
کشف این نسخهها
نسخههای خطی که توسط قبطیهای مصر در منطقه نجع حمادی پنهان شد، پس از گذشت حدود شانزده قرن، توسط دو برادر کشاورز ساده مصری، به صورت معجزهآسائی سالم به دست آمد. این دو برادر (به نام برادران سمان) به طور اتفاقی این گنجینه پنهان را در این منطقه کشف کردند.
به همت "دکتر طه حسین" (که در آن زمان وزیر فرهنگ کشور مصر بود) این نسخههای خطی با ارزش، به طرز شایستهای مورد مراقبت و نگهداری قرار گرفت.
اولین کسی که پی به اهیمت این نسخههای خطی برد و مسئولین مصری را به این امر آگاه کرد، دانشمند فرانسوی مصر شناس به نام "ژان دورسیه"[16] است.[17]
کشف گنجینه نجع حمادى اهمیت بسزائی دارد؛ چرا که تا پیش از دستیابى به این گنج ذیقیمت، اطلاعات دانشپژوهان از گنوسیان، از آن چه مسیحیان بدعتستیز و نوافلاطونیان ضد گنوسى گفته بودند، فراتر نمىرفت.[18]
محتوای متون کشفشده
این نسخههای خطی از سیزده جلد تشکیل میشد که حاوی انجیلهای اپوکریفایی همچون انجیل فیلیپ[19]، انجیل مصریان[20] و انجیل توماس[21] بود.
در کنار این اناجیل برخی نوشتهها که منسوب به حواریون بود نیز کشف شد مثل کتاب جیمز[22] (یا همان "یحمس" در زبان مصری) و مکاشفه پولس[23] و خطاب پطرس به فیلیپ[24].[25]
مهمترین نوشتهای که در نجع حمادی یافت شد، انجیل توماس بود. تفاوت این انجیل با سایر اناجیل معروف در این بود که این انجیل در بردارندهی هیچ داستان یا نقل قضیه تاریخی نبود و فقط از 114 سخن منسوب به عیسی مسیح تشکیل میشد.[26]
با بررسی سایر نسخهها ثابت شد که آنها محتوی 52 متن هستند که همگی به قرن اول میلادی باز میگردد[27] و برخی از این اناجیل پیش از این، مدتها بود که از نظرها ناپدید شده بودند.[28]
تضاد برخی از این متون با مسیحیت امروزی
با مراجعه به این اناجیل ثابت شد که برخی از این متون، مطالبی در تضادّ با آموزههای مسیحیت دارد. مثلاً در انجیل پطرس (که در این منطقه کشف شد) به صراحت مسئله بهصلیبرفتن مسیح را نفی میکند.[29]
در "مقاله دوم شیث کبیر"[30] که در این مجموعه کشف شد، این عبارت را از زبان حضرت عیسی میبینیم:
«شخص دیگری بود که صلیب را بر دوش خود کشید، شخص دیگری بود که تاجی از خار را بر سرش نهادند. و من در بالا خشنود بودم ... و به جهالت شان میخندیدم بدو گفت مرا به صلیب نکشیدند و شخص دیگری به صلیب رفت».[31]
در نسخههای خطی نجع حمادی، مطلبی دالّ بر این که عیسی مسیح در شهر بیت لحم به دنیا آمد و یا این که ولادت او مربوط به زمان پادشاهی هیرودیس است، وجود ندارد. بلکه در کلّ نوشتههای نجع حمادی (که به 52 متن میرسد) هیچ اشاره ای به زیارت مسیح از شهر قدس و یا ملاقاتش با یحیی تعمید دهنده در کنار رود اردن، نشده است.[32]
در نوشتههای نجع حمادی، مریم مجدلیّه گنهکار نیست، بلکه از نزدیکترین شاگردان مسیح است که محبّت عیسی به او از سایر شاگردانش بیشتر است[33] و او انجیل مخصوصی به نام خودش در میان این نسخهها دارد.[34]
اسناد قبطی میگوید که مرقس مقدس که دومین انجیل از عهد جدید را به نگارش در آورد، در میانه قرن اول میلادی به اسکندریه آمد و در این شهر زیست تا این که در سال 74 میلادی از دنیا رفت و در این شهر دفن گردید و اسکندریه و کتاب خانهاش مرکز اصلی فکر مسیحی در خلال قرن اول و دوم میلادی گشت.[35]
سازمان یونسکو در سال 1961 در خواست کرد که تمامی این مجلدات قبطی، منتشر شود و پیشنهاد کرد که کمیسیونی بین المللی در قاهره تشکیل شود و بر کار انتشار این نسخهها نظارت کند. در ابتدا از تمام این نسخهها عکسبرداری شد و سپس این عکسها در ده جلد، بین سالهای 1972 تا 1977 منتشر گردید.[36]