كلمات كليدي : تذکرهنامه، زندگینامه، تذکره، شرح حال، تذکرة الشعرا، تذکره نویس، تذکرههای عمومی، تذکرههای خاص، یادنامه
نویسنده : اعظم بابایی
تذکره در لغت به معنای «به یاد آوردن»، «پند دادن»، «یادگار»، «یادداشت» و «کتابی که در آن احوال شعرا نوشته شده باشد»، آمده است. (دهخدا: ذیل تذکره)
در تمام کتب ادبی فارسی قبل از زمان صفوی (غیر از تذکره دولتشاه)، کلمه تذکره به معنای یادگار و یادداشت و یادآوری به کار رفته و به تدریج در دوره صفویه، به کتابی که حاوی شرح حال و آثار شعرا است، اطلاق شده است. بعد از عصر صفوی در تمام تذکرههایی که در ایران تألیف شده است، کلمه تذکره به معنای «تذکرة الشعرا» - یعنی کتابی که در آن ترجمه احوال و نمونه اشعار شعرا باشد – آمده است و امروزه نیز به همین معنا به کار میرود. (ستوده، 1373، ص 91)
تذکره کتابی است که در آن شرح حال و آثار یک شاعر، یا عدهای از شعرا آمده باشد. معمولاً تذکره نویس علاوه بر معرفی شاعر و نقل اشعار او، به شرح حال او نیز پرداخته و گاه درباره آثار و اشعار او به بحثی انتقادی میپردازد.
تدوین «فرهنگ شرح احوال»، کاری است که ابتدا مسلمانان به آن دست زدند و آنگاه که نوشتن فرهنگ شرح احوال توسعه یافت، دانشمندان به نوشتن شرح حال محدثین، فقها و سایر طبقات مذهبی مشغول شدند؛ و ادبا شرح احوال شعرا، نویسندگان، درباریان، فلاسفه، عرفا، و... را نوشتند. (همان، ص 91)
تذکرهها مهمترین منبع برای پی بردن به خصوصیات شعر، سبکشاعری، آثار، هم عصران و اوضاع و احوال زمان زندگی شاعران است و به طور کلی به دو د سته تقسیم میشود:
1- تذکرههای عمومی؛
2-تذکرههای خاص.
در تذکرههای عمومی، تذکرهنویس شرح حال شعرای پیش از روزگار خود را می آورد؛ اما در تذکرههای اختصاصی فقط شرح حال بخش خاصی از شعرا بیان می شود و به چند گونه تقسیم میشود: تذکرههای محلی (که به شعرای یک منطقه خاص میپردازد)؛ تذکرههای موضوعی (اختصاص به نوع معینی از اشعار دارد، مانند مثنوی، حماسه و...)؛ تذکرههای طبقاتی (منحصر به طبقه معینی از شعرا است مثل عرفا، وزرا، سلاطین و غیره).
نمونهای از تذکرههای محلی عبارتند از: تذکره ناظم بدخشی (1214 هـ.ق)، حاوی شرح حال یک سلسله از فضلای بلخ و بدخشان، ایران و بخارا میباشد؛ و تحفه الشعرا، مشتمل بر تراجم شصت و دو تن از شعرای دکن میباشد و یا تذکره شعرای یزد از میرزا مهدی یزدی.
تذکرههای موضوعی مثل تذکره مسکین، تالیف میرزا مسکین اصفهانی (قرن سیزدهم)، شامل غزلهای طرحی شعرای انجمن ادبی اصفهان است؛ و «تذکره میخانه» از ملا عبدالنبی فخرالزمانی قزوینی، حاوی ساقی نامهها و سرا یندگان آنها است.
از تذکرههای طبقاتی میتوان به تذکره الاولیاء عطار اشاره کرد که به شرح حال طبقه عارفان پرداخته است؛ و تذکره العلماء از محمدبن سلیمان تنکابنی (تالیف، 1270) شامل شرح حال علما و مشایخ است از زمان مؤلف تا زمان ارباب کتب اربعه.
به درستی روشن نیست که تذکره نویسی دقیقاً از چه زمان در ایران رایج شده است و از ایران پیش از اسلام، کتاب و نوشتهای که در شرح حال شاعران و شعر آنان باشد، سراغ نداریم. در زبان فارسی تا قرن ششم کتابی که به طور مستقل به ترجمه حال شاعران اختصاص داشته باشد، باقی نیست، اگر چه در زبان عربی کتابهایی در این زمینه وجود دارد، از جمله «یتیمة الدهر» ثعالبی که به ترجمه حال شاعران حجاز، عراق، شام، ری، اصفهان، کرمان و... پرداخته است.
شاید بتوان قدیمترین تذکره شاعران فارسی زبان را که به زبان فارسی تألیف شده، مقاله دوم کتاب «مجمع النوادر یا چهار مقاله» نظامی عروضی سمرقندی دانست. این کتاب در سال 550 هجری قمری تالیف شده و مقاله دوم آن در «ماهیت شاعری» است و در آن به طریق حکایت، ذکری از شاعران رفته و برخی اشعار آنان به تناسب ذکر شده است.
قدیمیترین، جامعترین و معتبرترین تذکره شاعران فارسی زبان، تذکره «لباب الالباب» تالیف «نورالدین یا سدید الدین محمد عوفی» تذکرهنویس و محقق نامی نیمه دوم قرن ششم و آغاز قرن هفتم هجری است که کتاب خود را در سال 618 به پایان رسانده است. این کتاب ترجمه احوال تمام شاعران پس از اسلام تا زمان مؤلف را در بردارد و از دیر باز مأخذ و سند معتبر تذکره نویسان و تاریخنویسان ایران بوده است.
پس از تألیف این کتاب بود که تذکرهنویسی و فراهم آوردن مجموعههایی از شعر شاعران گذشته و معاصر مرسوم شد. از دیگر تذکرههای معروف «تذکرة الشعرای» دولتشاه سمرقندی است، این کتاب در سال 892 تحریر شده است ولی به دلیل اشتباهات و لغزشهای فراوان مؤلف، چندان مورد اعتماد و اعتبار نیست.
از جمله دیگر تذکرهها، تذکره «آتشکده آذر» تالیف «لطف علی بیک اذر بیگدلی» (1134 – 1195 هـ.ق) و «مجمع الفصحا» از رضا قلیخان هدایت است که در سال 1284 هـ.ق تألیف شده است.(مصفا، 1382،ص (31-13)
تذکرههای موجود بسیار است و هر کدام با نگرش خاص نوشته شدهاند و تا به امروز متداول است. امروزه عنوان «یادنامه» را بعضاً برای تذکره جایگزین کردهاند. احمد گلچین معانی در کتابی با عنوان «تاریخ تذکرههای فارسی» به تفصیل به این نوع نثر پرداخته است.
تذکرهها – به خصوص تذکرههایی که در سدههای پیشتر نوشته شدهاند – اگر چه منابع مهمی در احوال و آثار شاعران گذشته به شمار میروند، اما متأسفانه این تذکرهها بعضاً از خطا و لغزش دور نبودهاست.
اولین کسی که به بررسی انتقادی تذکره پرداخت، بدیع الزمان فروزانفر مولف کتاب «سخن و سخنوران» بود. وی در مقدمهی خود به اشتباهات تذکره نویسان اشاره میکند.