24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : پروین اعتصامی، میرزا یوسف خان اعتصامالملک
نویسنده : اعظم بابایی
تولد: 1285 هـ.ش، تبریز.
وفات: 1320 هـ.ش.
پروین اعتصامی، فرزند «میرزا یوسف خان اعتصامالملک» بود و در خانوادهای ادب دوست و دانشمند در «تبریز» به دنیا آمد و بیشتر عمرش را در «تهران» گذراند. پروین، ادبیات فارسی و عربی را نزد پدر آموخت و تحصیلات خود را در «کالج آمریکایی» به پایان رسانید؛ و پس از فراغت از تحصیل در دفتر همان مدرسه مشغول به کار شد. در سال (1313 هـ.ش) با پسرعموی پدرش ازدواج کرد و به «کرمانشاه» رفت، بعد از دو ماه و نیم خانهی شوهر را ترک کرد و به تهران بازگشت. او به دلیل بیماری «حصبه» درگذشت و در «قم» به خاک سپرده شد. پروین از همان کودکی که به سرودن شعر پرداخت، نشان داد که از قریحهای سرشار برخوردار است، علاوه بر این امر موجب دلگرمی و تشویق زنان ایرانی علاقمند به کارهای اجتماعی شد. بعد از مدت کوتاهی، پروین جزو گویندگان سرآمد زمان خود گردید. (یزدانی، 1383، ص 5 – 10)
زبان شعری پروین، استوار، فصیح و در عین حال روان است. او در سرودن اشعارش از نظر قالب و زبان و ساختار، متاثر از سبک خراسانی و عراقی است. (ناظر، 1360، ص 21)
مضمون عمدهی شعرهای او بیزاری از قدرت استبدادی و ظالم و دفاع از قشر مظلوم و ستمدیده جامعه است.
تشویق مخاطب به پرهیزگاری و تقوا، علماندوزی و اغتنام فرصت، اشعار پروین را به شعری حکیمانه نزدیک کرده است. (یزدانی، 1383، ص 91)
او در شعر خود دو سبک خراسانی و عراقی را با هم ترکیب کرد. بیشتر قطعههای وی به طرز مناظره است، اشعار پروین سرشار از مهر مادری و دلسوزی نسبت به تهیدستان و یتیمان و حتی شفقت به جانوران است.
روز شکار، پیرزنی با قباد گفت کز آتش فساد تو، جز دود آه نیست
روزی بیا به کلبهی ما از ره شکار تحقیق حال گوشهنشینان گناه نیست
هنگام چاشت، سفرهی بینان ما ببین تا بنگری که نام و نشان از رفاه نیست
دزدم لحاف برد و شبان گاو پس نداد دیگر به کشور تو، امان و پناه نیست
سنگینی خراج به ما عرصه تنگ کرد گندم تو راست، حاصل ما غیر کاه نیست
حکم دروغ دادی و گفتی حقیقت است کار تباه کردی و گفتی تباه نیست
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان