كلمات كليدي : انتصاب، دستگذاري، كشيش، اسقف، شماس، متروپوليتن، سراسقف، پاتريارك، انتصاب زنان، ازدواج
نویسنده : محمد ضياء توحيدي
درجات مقدس، مقامهایی روحانی تلقی میشود که دریافت کنندگان آن، سهمی از مقام کهانت مسیح را همراه با قدرت و فیض به دست میآورند.
اگر چه همه افراد تعمید یافته به نوعی در مقام کهانت، سهیماند اما کسانی که به طور قانونی به این درجات منصوب میشوند به عنوان نمایندگان خصوصی مسیح شناخته میشوند. از طریق آنان، عبادت انسان به سوی خدا بالا میرود و برکتهای خدا به سوی انسان نازل میشود. کشیش، ابزار کار مسیح برای انتقال فیض به انسانها است.[1]
آیین دستگذاری، در کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس، به عنوان یکی از شعایر دینی شناخته میشود؛ این در حالی است که از نگاه پروتستانها، انتصاب به مقامات روحانی جزء شهایر دینی محسوب نمیشود.
این آیین از دید کلیسای کاتولیک، از مهمترین شعایر به شمار میرود چرا که به اعتقاد کاتولیکها، سایر شعارها میتواند توسط کشیش نیز انجام شود در حالی که انتصاب به مقامات روحانی، تنها توسط اسقف، امکانپذیر است.[2]
شیوه انتصاب
در این مراسم، اسقف یا اسقفهایتقدیس کننده، جام مخصوص شراب را به کسی که قرار است تقدیس شود میدهند و در این حال، این عبارت را میخوانند:
«این نیرو را دریافت کن که در کلیسا برای زندگان و مردگان به نام پدر، پسر و روح القدس، شفاعت کنی».
در کلیسای کاتولیک، برای انتصاب و دستگذاری یک کشیش به مقام اسقفی، وجود حداقل سه اسقف لازم است.[3]
سلسله مراتب روحانی
کلیسای ارتدوکس:در کلیسای ارتدوکس، سه منصب روحانی وجود دارد که عبارتند از شماس[4]، کشیش و اسقف.[5]آنان که به مراتب بالاتر میرسند و عناوینی از قبیلی متروپولیتن[6]، سراسقف و پاتریارخ را دارا میباشند در حقیقت، اسقف به شمار میآیند.متروپولیتن، پیشوای دینی یک منطقه است؛ سراسقف سرپرست یک کلیسا است؛ پاتریارخ همتراز پاپ و سرپرست کلیسای بزرگ است که میتواند کلیسایی جداگانه هم باشد.
متروپولیتنها، سراسقفها و پاتریارکها را هیأت حاکمهی کلیسا انتخاب میکند و در مصادر امور میگمارد.[7]
البته در این کلیسا، دو منصب دیگر نیز وجود دارد که عبارتند از کمک شماس و قاری.این دو منصب در مرتبههای بعدی قرار دارند و نمیتوان آنان را جزء روحانیان کلیسای ارتدوکس به شمار آورد.[8]
در گذشتههای دورتر، در این کلیسا رتبههای دیگری نیز وجود داشتهاند؛ رتبههایی که امروزه در کلیسای ارتدوکس وجود ندارند.از جمله این مناصب میتوان به متصدی اخراج ارواح خبیث[9]، دستیار[10]، دربان کلیسا[11] و ... اشاره نمود.[12]
کلیسای کاتولیک:در این کلیسا سه رتبه اصلی اسقفی، کشیشی و شماسی[13] وجود دارد.[14] البته شورای ترنت، هفت رتبه روحانی را مشخص نموده است. این رتبهها عبارتند از:کشیش (مقام اسقفی نیز ذیل همین عنوان، لحاظ گردیده است)، شماس، کمک شماس، دربان، قاری، خادم کلیسا و متصدی راندن ارواح پلید.
در این کلیسا مقام اسقفی، بالاترین درجه روحانی به شمار میآید.بنابر این عناوینی مانند اسقف اعظم، کاردینال و پاپ، اگرچه از نظر قانونی دارای حوزه اختیارات وسیعتری هستند اما برای رسیدن به این مقامات، نیازی به تقدیس خاصی ندارند.[15]
سایر کلیساها (به جز چند کلیسای خاص)، اگرچه دستگذاری را به عنوان شعار دینی،نمیشناسند اما انتصاب به مقامات روحانی را به عنوان یک قانون کلیسایی پذیرا هستند و در این کلیساها نیز سلسله مراتب روحانی وجود دارد.
به عنوان نمونه در کلیساهای انگلیکن[16] و اسقفی[17] (این کلیسا در آمریکا و اسکاتلند، با عنوان اپیسکوپال[18] شناخته میشود[19])، نیز همین سه منصب اسقفی، کشیشی و شماسی وجود دارد.
در کلیساهای اصلاحی (کالونی)[20]و کانگریگیشنال[21]، چهار مقام دینی وجود دارد.این مقامها عبارتند از پیشوای روحانی، معلمان، شیوخ و شماسها.
در کلیسای پرزبیتری، عناوینی نظیر اسقفی و کشیشی جایگاهی ندارند.در این کلیسا، بالاترین رتبه روحانی از آن شیوخ است که این عنوان، در دو شکل شیخ مربی یا شبان (خادم) و شیخ حاکم وجود دارد. البته در این کلیسا، رتبهی شماسی نیز وجود دارد.[22]
کلیسای لوتری، هر چند رتبههایی مانند اسقفی و کشیشی (شبانی)را پذیرا شده است اما به طور کلی در این کلیسا اهمیت چندانی به مقامات روحانی داده نمیشود.[23]
برخی مسیحیان مانند باپتیستها[24]و کویکرها[25]، به طور کلی فاقد مراتب روحانی هستند و به همین دلیل در این کلیساها، انتصاب به مقامات روحانی، فاقد مفهوم است.
تقسیم وظایف
در کلیسای کاتولیک، تأیید و انتصاب، کار اسقف است[26] اما عشای ربانی، بخشش گناه و تدهین نهایی میتواند توسط کشیشها انجام شود.[27] شماسها نیز باید کشیشها را در انجام شعایر دینی، یاری نمایند.[28]
در کلیسای اسقفی، نیز انتصاب بر عهده اسقفها نهاده شده است. کشیشها شعایر را انجام میدهند و شماسها کمککار کشیشها میباشند.[29]
در کلیسای ارتدوکس، برگزاری شعایر بر عهده شماس است.نظارت بر انجام شعایر بر عهده کشیش است و اسقف، وظیفه انتصاب افراد را بر عهده دارد.[30]
در کلیسای انگلیکن، انتصاب به مقامات روحانی در حوزه اختیارات اسقفها است.کشیشها عهدهدار انجام شعایر و ایراد پند و موعظه در کلیسا هستند. برگزاری دعای صبح و شام، آمرزش افراد، خواندن رساله و اعمالی از این دست از وظایف شماس به شمار میآید.[31]
در کلیسای اصلاحی، اجرای شعایر و انجام وعظ، بر عهده کشیش است. معملان عهدهدار تعلیم اصول دینی هستند. شیوخ در امور روحانی به کشیشها کمک میرسانند و شماسها، وظیفه مراقبت و دستگیری از فقرا و نیازمندان را بر عهده دارند.[32]
در کلیسای کانگریگیشنال، کشیشها عهدهدار انجام شعایر هستند و شماسها کشیشان را در برگزاری شعایر کمک میکنند.[33]
در کلیسای پرزبیتری، شیوخ، عهده دار سرپرستی کلیسا هستند و شماسها، عهدهدار وظایفی مانند توزیع صدقات هستند. (البته در کلیساهای مختلف پرزبیتری، وظایف متفاوتی برای شماسها تعریف شده است).[34]
ازدواج مقامات روحانی
تجرد برای شماسها، کشیشها و اسقفهای کاتولیک رومی، امری اجباری است (گرچه استثناهایی نیز وجود دارد)حال آنکه در آیین ارتدوکس، فقط اسقفها باید مجرد باشند.[35]
در کلیسای کاتولیک، کمک شماس، شماس، کشیش و ردههای بالاتر از آن، حق ازدواج ندارند.[36]
قانون کلیسای ارتدوکس در مورد ازدواج مقامات دینی تا حدودی متفاوت با دیدگاه کلیسای کاتولیک است.از نگاه کلیسای ارتدوکس، شماس و کشیش اگر پیش از انتصاب، ازدواج کرده باشند می توانند به زندگی با همسر خود ادامه دهند اما کسانی که به این مقامات گماشته میشوند اگر مجرد باشند دیگر حق ازدواج نخواهند داشت.در این کلیسا، اسقفها همواره باید مجرد باشند و انتصاب افراد متأهل به مقام اسقفی ممنوع است.[37]
کلیساهای مختلف پروتستان نیز در این زمینه با یکدیگر اختلاف نظر دارند اما در بسیاری از این کلیساها، منعی برای ازدواج مقامات روحانی وجود ندارد.[38]
ازدواج کشیشان در کلیساهای اولیه؛ یک بررسی تاریخی
با مراجعه با تاریخ میتوان دریافت که مسأله ازدواج کشیشها و حتی اسقفها نیز امری مرسوم بوده است و کشیشان کلیسای اولیه غالبا ازدواج میکردند.
گذشته از پطرس که در کتاب مقدس، به صراحت در مورد همسر وی سخن به میان آمده است، بزرگان کلیسا در قرنهای بعدی نیز ازدواج میکردهاند.
از جمله این افراد میتوان به قدیس گریگوری[39]، گریگوریوس کبیر[40]، گریگوری نوسایی[41] و سینسیوس قیروانی[42] اشاره کرد.[43]
تنها قرنها بعد بود که کلیسا تصمیم گرفت قانون منع اسقفها را تصویب نمایند. هدف کلیسا از وضع این قانون آن بود که آنان بهتر بتوانند در خدمت اهداف کلیسا باشند. نهایتا قوانین مربوط به تجرد مقام کشیشی در شورای لاترن در سال 1123م، از اصول آیین رومی گردید.[44]
انتصاب زنان
کلیسای کاتولیک به شدت با انتصاب زنان به هر گونه مقام کلیسایی مخالفت مینماید. این کلیسای در سال 1995 و در زمانی که بحثها بر سر انتصاب زنان شدت گرفته بود اعلام داشت که دیدگاه این کلیسا در مورد عدم جواز انتصاب زنان از خطا مصون است و از این رو، گفت و گوی بیشتر در این مورد را ممنوع اعلام کرد.[45]
رهبران این کلیسا با اشاره به سنت حضرت مسیح، اظهار میدارند که آن حضرت از هیچ زنی برای عضویت در دوازده شاگرد خود دعوت نکرد.
این همان چیزی است که پاپ اینوسنت سوم، در آغاز قرن سیزدهم به تکرار اظهار داشته است:«گرچه مریم باکره مقدس در عظمت و برتری از همهی رسولان بالاتر بود اما خداوند کلیدهای ملکوت آسمان را نه به او بلکه به آنان سپرد».[46]
البته آنگونه که از منابع تاریخی بر میآید، انتصاب زنان به مقام شماسی، تا قرن ششم در این کلیسا وجود داشته است اما این رسم در دو شورای اپایون[47] (517 م) و اورلئان[48] ( 533 م) طرد گردید و از این زمان به بعد، در کلیسای کاتولیک، هیچ منصب روحانیای به زنان واگذار نگردید.[49]
کلیسای شرق نیز در مسأله انتصاب زنان بر همین سنت قدیمی (که طی قرنهای متمادی در کلیسا حکمفرما بوده است)پایبند است و با درخواستهایی که در این مورد از کلیساهای ارتدوکس شده است مخالفت میکند.[50]
البته این دیدگاه کلیسای شرق در حالی است که در "دیداخه رسولان" که متنی مربوط به قوانین اداره کلیساهای شرقی است (این متن در قرن سوم و در سوریه نگاشته شده است) از نصب زنان به مقام شماسی سخن به میان آورده است و آن را نه تنها مجاز بلکه امری ضروری اعلام داشته است:
«بنابر این ای اسقف، کارگزاران پارسایی را به عنوان یارانی که برای نجات، میتوانند با شما همکاری کنند، نصب کن. افرادی را در مقام شماس... بلکه همچنین زنانی را برای خدمت به زنان بگمار.... همچنین برای بسیاری از امور دیگر، رتبه شماس زن ضرورت دارد.... زیرا خداوند و منجی ما نیز زنان خدمتکاری مانند مریم مجدلیه، مریم دختر یعقوب و مادر یوسی و مادر پسران زبدی و زنان دیگر داشت».[51]
شایان ذکر است که گماشتن زنان به مقام شماسی در این کلیسا تا قرن دوازدهم رایج بوده است اما از این زمان به بعد، تقدیس زنان و گماردن آنان به مقام شماسی، از این کلیسای رخت بر بست.[52]
دیدگاه مخالفان
از نگاه برخی مسیحیان،منع انتصاب زنان به مقامات روحانی هرگز قابل پذیرش نیست.هانس کونگ، دانشمند و الهی دان بزرگ معاصر بر آن است که زنان نیز به عنوان رسول حضرت مسیح انجام وظیفه می نموده اند.از نگاه وی تنها در زمان نگارش انجیل لوقا بود که عنوان رسول به صورت مشخص در مورد دوازده شاگرد خاص به کار رفت اما در زمان مسیح، تفاوتی میان مردان و زنان نبوده و آنان نیز عهدهدار این مسئولیت بودهاند.[53]
البته این دیدگاه اختصاصی به کونگ ندارد و امروزه بسیاری از کلیساهای پروتستان زنان را نیز همانند مردان، به مقامات روحانی منصوب میکنند.[54] (البته باید توجه داشت که از نگاه پروتستانها، انتصاب به مقامات روحانی، جزء شعایر محسوب نمیشود)