24 آبان 1393, 14:4
كلمات كليدي : انجيل، انجيل مرقس، كتاب مقدس، عهد جديد، اناجيل هم نوا
نویسنده : هادی جهانگشای
انجیل مرقس دومین کتاب از سری کتب عهد جدید میباشد این انجیل دومین و کوچکترین انجیل از اناجیل موجود است.
نام مادر مرقس مریم و نام پدرش در کتاب مقدس ذکر نشده است. وی پسر عموی برنابا بود. نام او در رسالۀ پولس به فیلمون آیه 24 در ساله اول پطرس 5: 13 ذکر گردیده است. نام عبری وی یوحنا است. مرقس مانند اکثر یهودیان آن زمان دارای یک لقب لاتین بود که معنای آن "چکش بزرگ" است.[1] وی از همراهان و شاگردان پولس و برنابا و احتمالاً پطرس بوده است. از تاریخ تولد او اطلاعی در دست نیست ولی احتمالاً ده سال از رسولان کوچکتر بود و در موقع مصلوب شدن مسیح در حدود بیست سال داشت.[2] خانوادهایی که مرقس به آن تعلق داشت ثروتمند بود زیرا مادر مرقس هم مالک خانه بود و هم غلامانی داشت. وطن اصلی آنها احنمالاً قبرس بود وقتی برنابا و پولس اولین مسافرت بشارتی خود را از قبرس آغاز کردند. مرقس به عنوان ملازم یا شاگرد همراه آنها بود. اما وقتی از قبرس به طرف قسمتهای اصلی آسیا حرکت کردند، مرقس از آنها جدا شد و به اورشلیم مراجعت نمود در ادامه نویسنده مسیحی مریل سیتنی درباره علت جدا شدن مرقس مینویسد: شاید وی به پولس علاقهای نداشت و یا اینکه به بشارت غیر یهودیان علاقهمند نبود آنچه مسلم است این است که نمیتوانست با سایرین بسازد.[3] البته چنین حدس زده میشود که مرقس همان جوانی است که در حادثه دستگیری عیسی(ع) فرار کرد و نیز احتمال میرود که او همان مردی باشد که رسولان او را با سبوی آب ملاقات کردند.[4]
آنگونه از متون بر میآید که مرقس از حواریون مسیح نبوده و بعدها به مسیحیت گروید نویسنده مسیحی مریل سیتنی در کتاب معروف خود «معرفی عهد جدید» اینگونه مینویسد: از قول پاپیاس (تقریباً 115 میلادی) توسط یوسبیوس (375 میلادی) چنین نقل شده است:
و یوحنا که شیخ کلیسا بود نیز چنین گفته است: مرقس مترجم پطرس بود و هر چه ثبت کرد با دقت بسیار ثبت نمود مع هذا مطالب وی با همان ترتیبی نبود که خداوند ما سخن گفت یا انجام داد زیرا وی کلام خداوند ما را نشنید و شاگرد او نبود بلکه همانطوریکه قبلاً گفته شد وی همسفر پطرس بود پطرس به او تعالیم لازم را داد ولی فرمایشات خداوند (منظور حضرت عیسی (ع) میباشد) را به ترتیب تاریخی برای او نقل نکرد.[5]
اگر چه در خود کتاب هیچ مدرک و دلیلی در مورد نویسنده این کتاب وجود ندارد اما شهادت واحد و یکسان کلیسای اولیه این بود که این انجیل توسط یوحنای مرقس نوشته شده است. مهمترین شاهد پاپیاس (Papias) یکی از پدران کلیسای اولیه(140 میلادی) است.[6] البته اختلاف نظر جدی و عدم توافقی وجود دارد که آیا این انجیل در زمان حیات پطرس نوشته است یا بعد از آن.[7] اما برخی از محققین کتاب مقدس در مقابل این نظریه سنتی کلیسا قرار گرفتهاند و احتمال میدهند که فرد دیگری به همین نام این انجیل را نوشته باشد[8]
در مورد تاریخ نگارش این انجیل نظرات متفاوتی وجود دارد افرادی که معتقد هستند، متی و لوقا، انجیل مرقس را به عنوان مرجع اصلی بکار بردهاند پیشنهاد میکنند که احتمالاً انجیل مرقس در دهه 50 یا اوایل دهه 60 میلادی نوشته شده است.[9] برخی هم میگویند این انجیل در حدود سال 70 میلادی نوشته شده و نخستین انجیل مکتوب عهد جدید است.[10] جان بایر ناس می نویسد که انجیل مرقس پیش از دو انجیل متی و لوقا موجود بوده و در حدود سال 65 تا 70.م نوشته شده است.[11]در مورد محل نگارش این کتاب نیز اختلاف است برخی محل نگارش آن را مصر و برخی انطاکیه دانستهاند.[12] برخی هم میگویند نظر قوی این است که مرقس آن را در روسیه و بعد از وفات پطرس و پولس منتشر ساخته است.[13] این کتاب با این آیه آغاز میگردد ابتدای انجیل عیسی مسیح پسر خدا (1: 1)[14]
در آیه نهم یحیی، عیسی(ع) را طبق شریعت موسوی تعمید میدهد و عیسی به بیابان برده میشود تا در آنجا تجربیات لازم را کسب نماید و بعد از آن موعظه خود را در شهر جلیل آغاز مینماید. در باب دوم خدمات وی را در کفرنا حوم بیان میکند و در باب چهارم کتاب جریان انتخاب 12 حواری توسط عیسی(ع) را در مسافرت طول دریای جلیل، بازگو میکند. تا اینکه در باب ششم بیایمانی هموطنان عیسی را آورده است. در ادامه فرستاده شدن گروههای دو نفره از حواریون به شهر جلیل را بیان می کند، تا اینکه هِرودسِ پادشاه وقت به خدمات عیسی عکس العمل نشان میدهد تا عیسی به کرانۀ شرقی دریای جلیل و به کرانه غربی آن رهسپار گردد.
کری وِلِف در کتاب خود در مورد انجیل مرقس اینگونه مینویسد: انجیل نویسان به کرات دریاچه ناصره(Genesareth) را دریای جلیل نامیدهاند در صورتیکه دریاچه مذبور، دریاچه بسیار کوچکی است با آب شیرین و اگر کسی در وسط دریاچه باشد تمام سواحل آن را به خوبی میبیند. اگر انجیل نویس این دریاچه را دیده بود هرگز آن را دریا نمینامید. مرقس در ضمن حکایت رفتن عیسی از صور به سوی دریاچه ناصره او را از دیکاپولس Decapole عبور میدهد (مرقس 7: 31) و این تقریباً مثل این است که خواننده برای رفتن از پاریس به لیون از مارسی بگذرد (و یا برای رفتن از تهران به اصفهان از شیراز بگذرد) و اینکه انجیل نویس چنین اشتباهی کرده است صرفاً از این نظر است که او سرزمین فلسطین را خوب نمیشناخته و ظاهراً هرگز به آنجا نرفته است. در باب نهم آخرین خدمات عیسی را در جلیل بازگو میکند در این انجیل جریان ورود عیسی به اورشلیم و تطهیر هیکل در باب 11 آمده است. در باب چهاردهم طرح خیانت یهودا و شام آخر بالاخره دستگیری عیسی و محکوم شدن او در حضور پیلاطس آمده است. تا اینکه در نهایت حکم مصلوب شدن عیسی صادر میشود. در باب 15 جان سپردن عیسی (ع) را آورده است در ساعت نهم، عیسی به آواز بلند ندا کرد و گفت «ایلوئی، ایلوئی لما سبقتنی؛ یعنی الهی، الهی چرا مرا وا گذاردی؟... پس عیسی آوازی بلند برآورده و جان داد(15: 34-37). تا اینکه در ادامه تدفین وی و در باب 16 هم قیام عیسی و ظاهر شدنش بر مریم مجدلیه و شاگردانش را بازگو میکند که ای شاگردان من؛ شماها ماموریت بس بزرگ دارید و آنهم دعوت به سوی انجیل میباشد تا اینکه آیات 19 به بعد این باب جریان صعود عیسی به آسمان را میگوید.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان