كلمات كليدي : برزخ، قرآن، گناه، عقوبت، زندگي برزخي
نویسنده : محمد مهدي كاظمي
واژه برزخ
برزخ واژهاى عربى از ریشه (ب - ر - ز) و در لغت به معناى حایل بین دو چیز است[1]. برخى معناى اصلى برزخ را حالت ثانوى و جدیدى دانستهاند که بر شىء عارض شده و با حالت پیشین فرق مىکند[2].
عالم برزخ
واژه برزخ در اصطلاح حکمت اشراق بر جسم[3] و در اصطلاح اهل معرفت بر عالمى که از نظر مرتبه بین عالم ماده و عالم عقل قرار گرفته و از آن به عالم مثال تعبیر مىکنند اطلاق مىگردد[4].
برزخ در اصطلاح قرآن، روایات و مجموعه تعالیم اسلامى به معناى عالمی است که پس از مرگ و در حد فاصل بین دنیا و آخرت قرار دارد[5].
شاید بتوان ادعا کرد که برزخ بدین معنا نخستینبار، در تعالیم اسلامى و در قرآن استعمال گردیده است[6]. واژه برزخ به معناى مذکور تنها یکبار در قرآن آمده و در آن، حالِ انسانهاى تبهکار و مجرم، هنگام فرا رسیدن مرگ و درخواست غیر قابل قبول آنان مبنى بر بازگشت به دنیا و پاسخ آنان به اینکه "فرا روى ایشان برزخى است تا روزى که برانگیخته شوند" گزارش شده است[7].
با توجه به آیات 124 سوره طه و روم آیه 56، برزخ در حقیقت ادامه وجود عالم دنیا و استمرار حیات انسان پس از مرگ تا برپایى قیامت است[8]. البته باید توجه داشت که مراد از" برزخ" عالم قبر است که عالم مثال باشد و مردم در آن عالم که بعد از مرگ است زندگى مىکنند تا قیامت برسد[9].
یکى از مباحث مربوط به برزخ، عمومیت آن و مقدار مکث انسان در برزخ است. عالم برزخ مرحلهاى قهرى از مراتب وجود است و عبور از آن براى همه ضرورى است؛ ولى کسانى که در دنیا در سعادت یا شقاوت کامل شده و کمالات عقلانى و فضایل یا رذایل کسب کردهاند، برزخشان کوتاه بوده و زودتر از افراد متوسط وارد بهشت یا جهنم اخروى مىشوند[10]، ازاینرو براساس برخى روایات، برزخ اولیاى الهى بیش از سه روز نیست که آن هم به سبب علاقه طبیعى و تعلّق جبلّى آنان است[11].
اثبات برزخ
برخى گفتهاند: اصولا مسئله برزخ ماهیت نقلى دارد و عقل را به آن راهى نیست[12] و بعضى بر این عقیدهاند که افزون بر ادله نقلى، دلایل عقلى نیز مىتواند پاداش و کیفر برزخى را ثابت کند[13]. البته تجزیه و تحلیل ادله یاد شده نشان مىدهد که این ادله بیش از آنکه ضرورت برزخ را ثابت کند، امکان آن را ثابت مىکند. در هر حال این نکته درخور توجه است که اولین گام براى اثبات برزخ، اثبات حقیقت روح و تجرد نفس و بقاى آن است، ازاینرو کسانى که به سبب جهانبینى مادى خود، همه حقایق موجودات عالم را در مادیات منحصر مىدانند، به طور کلى منکر عالم پس از مرگ هستند[14].
به هرحال مهمترین ادلّه حیات برزخى آیات و روایات است که آیات در این زمینه به شرح ذیل است:
1. آیه 100 سوره مؤمنون، برزخ را پیشاپیش ظالمان و محیط بر آنان دانسته است[15]: «ومِن ورائِهِم بَرزَخٌ اِلى یومِ یُبعَثون». قید "اِلى یوم یبعثون" به روشنى دلالت بر این نکته دارد که کلمه «وراء» به معناى جلو است، زیرا اگر آن را بهمعناى پشت بدانیم دیگر قید مذکور لغو خواهدبود[16].
2. در برخى آیات درباره شهیدان چنین آمده است: «کسانى را که در راه خدا کشته شدند مرده مپندارید. ایشان زندگانند و نزد خدا روزى داده مىشوند[17]»
این حیات و زندگانی، حیاتی حقیقی و واقعی است[18].
سیاق آیات 169-171 آلعمران، مفید اشتراک دیگر مؤمنان با شهدا در حیات برزخى است[19].
عقوبت در عالم برزخ
انسان مؤمنی که در عالم دنیا کارهای ناپسند از او سر زده است در برزخ مورد عقاب قرار میگیرد تا به این وسیله گناهان او پاگ شوند[20]. در برخی روایات نیز به عذاب مؤمنان پس از مرگ و در قبر اشاره شده است[21].
البته باید توجه داشت پاداشها و عذابها در عالم برزخ برای همه نیست بلکه تنها پاداش برای مؤمنان خالص و کافران محض خواهد بود و دیگران به حال خود گذاشته میشوند تا در روز قیامت به احوال آنها رسیدگی شود[22]. بر اساس برخی آیات[23] عذاب برزخ همچون جهنم به وسیله آتش است با این تفاوت که اهل برزخ از دور، از آتش رنج مىبرند، و اهل قیامت در داخل آن قرار مىگیرند[24].
ویژگیهاى برزخ
سؤال در قبر
یکی از مهمترین مسائل عالم برزخ، پرسش در قبر است[25]. پس از مرگ مقداری حیات در بدن مرده دمیده میشود تا بتواند به پرسشهای نکیر و منکر جواب دهد و با گوشهای از ثواب و عقاب در عالم پس از مرگ آشنا گردد[26].
انسان پس از مرگ از جهت اعتقاداتى که داشته و اعمال نیک و بدى که در این دنیا انجام داده مورد بازپرسى خصوصى قرار مىگیرد و پس از محاسبه اجمالى، طبق نتیجهاى که گرفته شد به یک زندگى شیرین و گوارا یا تلخ و ناگوار محکوم گردیده با همان زندگى در انتظار روز رستاخیز عمومى به سر مىبرد[27].
بر اساس برخی روایات در برزخ تنها از محض ایمان و محض کفر پرسش مىشود و انسانهاى متوسط رها مىشوند[28].
زندگی برزخی
در توضیح عالم برزخ گفته شده است که روح انسان بعد از پایان زندگى این جهان، در اجساد لطیفى قرار مىگیرد که از بسیارى از عوارض ماده بر کنار است و چون از هر نظر شبیه این جسم است، به آن "قالب مثالى" یا "بدن مثالى" مىگویند که نه به کلى مجرد است، و نه مادى محض، بلکه داراى یک نوع "تجرد برزخى" است[29].
در برخى روایات ارتباط خاصى بین برخى از مکانهاى معین در زمین با جایگاه ارواح پس از مرگ مطرحگردیده است. در این احادیث گفته شده که روح هر مؤمن متوفا در شرق و غرب عالم به وادىالسلام نجف مىآید[30] و در برخى روایات دیگر نیز جایگاه ارواح کافران "وادى برهوت" در حضرموت دانسته شده است[31].
همچنین در حیات برزخى، ارتباط روح با زندگى و اعمال دنیایى به کلّى قطع نمىشود؛ بلکه اگر کار نیکوئی را دنیا پیریزی کرده باشد که اثرش پس از مرگ او باقی مانده باشد (همانند ساختن مسجد)، از ثواب این عمل نیز در عالم برزخ بهره میبرد[32].
برزخیان همانند زندگان -امّا متناسب با زندگى برزخى- مىخورند و مىآشامند و با یکدیگر سخن مىگویند و نشست و برخاست دارند[33].
چون روحى از دنیا به برزخ مىرسد، برزخیان به استقبالش مىشتابند و اخبار زندگان را از او مىگیرند[34]. برخی از اولیاء خدا در عالم برزخ به اذن خدا میتوانند در عالم دنیا تصرفاتی انجام دهند[35].
تکامل روحی در عالم برزخ
انسان در زندگى دنیوى، با علم و اختیار و دیگر توانایىهایى که خداوند در او برنهاده است، مىتواند خویشتن را به کمال رساند[36]. انسانهائی که در این عالم به کمال نرسیده باشند در عالم برزخ به رشد خود ادامه میدهند[37]. حرکت تکاملى انسان در جهان آخرت، دنباله همان حرکتى است که انسان در حیات دنیوى داشته است و در حقیقت، انسان، در زندگى دنیایى است که زمینه تکامل خویش در آخرت را پى مىریزد نه آنکه حرکتى نو را پس از مرگ بیاغازد[38].
از آیات قرآن بر مىآید که خداوند، برخى انسانها را در قیامت پاک مىکند و به برخى دیگر، بدین روى که پیمان را شکستهاند و کتاب آسمانى را کتمان کردهاند، نمىنگرد و آنان را پاک نمىکند[39] این نشان مىدهد که تزکیه -یا کمالیابى روح آدمى- در جهان آخرت هست؛ ولى برخى کسان از آن محروماند[40].
بر اساس برخی روایات فرزندان افراد مؤمن که در سنّ کودکى از دنیا رفتهاند، در عالم برزخ بوسیله برخی انبیاء و اولیاء تحت تعلیم قرار میگیرند[41].
تجسم اعمال انسان
در عالم برزخ، عادتهای اخلاقی انسان و اعمالى را که در عالم دنیا انجام داده است، به صورتهاى واقعى ملکوتى برزخى براى انسان جلوه مىکنند و مجسّم میشوند؛ افراد انسان به صورتهاى واقعی خود متصور میگردند و به قالب صورى و مثالى خود در مىآیند[42].
در عالم برزخ هیچکس نمىتواند بدون اذن و اجازه حضرت پروردگار سخن گوید. از ابتداى شروع عالم برزخ، اختیار از انسان سلب میگردد و دیگر دروغ و مصلحت اندیشىها در آن عالم راه ندارد[43].
برزخ در نگاه عرفان
برخی عرفا معتقدند که برزخ و قیامت انسان در خود اوست و میتواند در دنیا به آن برسد بنابراین افرادى که در دنیا هستند، میتوانند هم به برزخ برسند و هم به قیامت[44]. به این ترتیب که اگر کسى در دنیا به واسطه تهذیب نفس و متابعت از شریعت و حصول ملکه تقوى، کارى کند که از عالم شهوت و هوس و آمال بیرون آید و از محبّت دنیا عبور کند، سیر إلى الله میکند؛ و لازمه این سیر در اوّلین منزل، رسیدن به برزخ است؛ و هیچ جاى شبهه و تردید نیست؛ پس برزخِ خود را ادراک میکند[45]. بنابراین عالم برزخ، عالمى نیست که از نظر زمانی در پس این عالم باشد ؛ بلکه عالمى است همزمان با این عالم که بر این عالم مادّه و طبیعت احاطه دارد[46].