كلمات كليدي : ترجمه ولگيت، كتاب مقدس، جروم، آيين، كاتوليك، پروتستان
نویسنده : محمد صادق احمدي
با توجه به اهمیت متون مقدس در میان پیروان ادیان، توجه ویژه به آنها نزد اندیشمندان نیز دوچندان گشته است. البته این مسأله، نکتهی جدیدی نیست و از دیرباز در میان ادیان مختلف وجود داشته است. کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان با توجه به سابقهای که برای آن ادعا میشود، چنانکه تاریخ بخشهایی از آن را به بیش از سه هزار سال پیشتر از این میرسانند، از فرهنگهای گوناگونی گذر کرده تا به این مرحله رسیده است.
طبیعی است که این کتاب با ورود به فرهنگهای گوناگون، به مرور زمان، زبان اصلی خویش را از دست داده باشد. دقیقا به همین علت یکی از وظایف ربیها در میان یهودیان شرح و تبیین متن مقدس عبری بود؛ زیرا بسیاری از یهودیان که به بابل تبعید شده بودند آرامی را بیش از عبری میدانستند و یهودیان مناطق دیگر نیز در دورههای پس از تخریب معبد با یونانی بیش از عبری سروکار داشتند. همین امر نیز ضرورت وجود ترجمهی یونانی کتاب مقدس را در آن دوره نشان میدهد.
یکی از ترجمههای کتاب مقدس که سالها در میان کلیساییان تاثیرگذار بود و به عنوان نخستین متن مورد مراجعه از کتاب مقدس شناخته میشد، ترجمه ولگیت بود که در قرن چهارم میلادی تدوین شد و تا قرن شانزدهم مهمترین منبع الهیاتی بشمار میرفت.
نیاز به ترجمهای لاتینی
در قرون اولیه شکلگیری مسیحیت که هنوز مسیحیت در اقلیت بود و مسیحیبودن نیز جرم محسوب میشد؛ به علت نبود رهبری منسجم در کلیساهای مسیحی و فقدان مفسرین توانمند، برداشتهای فردی از متون مقدس این دین زیاد شد تا جایی که فرقههای پرشماری پدیدار شدند که هر یک داعیه بر حقبودن داشتند که البته شرح حال این فرقهها اکنون در کتابهای فراوانی که در مورد گروههای بدعتگذار آن دوره تدوین شده، موجود است.
از طرف دیگر پس از چند قرن و با رسمیتیافتن مسیحیت به فرمان امپراتور، اندکی برنیامد که در اثر روی آوردن به دنیا و مناصب حکومتی، تعالیم دینی و کتاب مقدس فراموش گشت. از این رو پس از مدت کوتاهی بسیاری از عبارات کتاب مقدس دیگر برای مردم عادی اروپا و شمال آفریقا قابل فهم نبود، زیرا زبان رسمی در بسیاری از این مناطق زبان لاتینی بود و نه یونانی.
جروم: صاحب ترجمه ولگیت
سوفرونیوس ائوسبیوس هیرونیموس در سال 340 میلادی در نزدیکی مرز ایتالیا و دالماسی (یوگسلاوی کنونی) چشم به جهان گشود. جروم علاقه زیادی به مطالعه آثار کلاسیک داشت و به همین جهت در روم، کتابخانه بزرگی از آثار کلاسیک پدید آورده بود.
جروم پس از اینکه در نوزده سالگی تعمید یافت شروع به کسب و کار برای تأمین معاش کرد اما اندکی بعد به عرفان روی آورد و به تحقیق و مطالعه علاقه نشان داد، اما رویکرد مطالعاتیاش به سمت آثار کلاسیک یونان روم بود. جروم مدعی شد که مسیح او را به سبب مطالعه این آثار سرزنش کرده است:
«... اما چه انسان تیره روزی بودم ، روزه می گرفتم تا بعد بتوانم آثار سیسرون را بخوانم... ناگهان روح شدم و در برابر تخت داوری قرار گرفتم... رئیس محکمه گفت: تو دروغ میگویی، تو سیسرونی هستی نه مسیحی .... دستور داد مرا تازیانه بزنند... من سوگند خوردم و گفتم: اگر بار دیگر کتب دنیوی داشته باشم یا بخوانم، این کارم بدین معنی است که تو را انکار کرده ام...».[1]
البته جروم تمام کتابهایش را نزد خود نگاه داشت و از رویه سابق خود بازنگشت. اندکی بعد جروم که به متخصصی در زبان عبری و یونانی تبدیل شده بود به روم رفت و منشی مخصوص و کتابدار پاپ داماسوس شد و به دستور او شروع به ترجمه کتاب مقدس به زبان لاتینی کرد.
ترجمه ولگیت
جروم کار خود را در سال 382 و به دستور پاپ داماسوس شروع کرد[2]،اما خود داماسوس در سال 384 مرد و زنده نماند تا نتیجه کار جروم را ببیند. جروم در سال 386 ترجمه عهد جدید را به پایان برد. سپس شروع به ترجمه عهد عتیق از متن عبری نمود و در سال 404 این کار را نیز به پایان رساند. این ترجمه برای جروم کار دشواری بود و حدود پانزده سال متناوب جروم را به خود مشغول داشت.
او در مقدمه ترجمه چهار انجیل خطاب به پاپ داماسوس نوشته است:
«... شما با اصرار از من میخواهید ترجمه لاتینی قدیم را بازبینی کنم... از آنجا که نسخهها با هم اختلاف دارند از من میخواهید درباره مطابقت آنها با اصل یونانی داوری کنم... این کار خطرناک و جسورانه است... هنگامی که انسانی عالم یا جاهل این کتاب را در دست میگیرد... مرا به سبب گستاخی در افزودن چیزی به کتابهای باستان و ایجاد تغییر یا تصحیح در آنها فردی جاعل و انسانی آلوده نخواهد دانست؟...».[3]
جروم با توجه به نسخه سیناییه و نسخ دیگر موجود از کتاب مقدس و دقت و تمرکز خاص روی نسخه سبعینیه کار خود را آغاز کرد، اما با توجه به وجود اختلافهای فراوان در این نسخهها در بسیاری از موارد جروم مجبور میشد که به نسخه عبری اتکا کند، حتی اگر در جایی نسخه عبری مطلبی را به تنهایی گزارش کرده باشد و هیچ تأییدی از متون دیگر بر آن نبوده باشد.[4]
با توجه به اینکه جروم هنگام نوشتن نسخه ولگیت توجه ویژهای به ترجمه یونانی سبعینیه داشت، بنابر این برخی از کتابهای اپوکریفایی و قانونی ثانوی را نیز در ترجمهاش بکار برد که پس از عصر اصلاحات توسط پروتستانها کنار گذاشته شد.[5]
نسخه ولگیت و دوره اصلاحات
یکی از انتقادات اساسی اصلاحگران در دوره نهضت اصلاح دینی مربوط به آیینها و مراسم کلیسایی بود؛ چنانکه خود مارتین لوتر حرکت اعتراضیاش را با مشاهده آمرزشنامه فروشی آغاز کرد و به آیین توبه و سایر مراسم کلیسایی معترض شد. انتقاد دیگر ممنوعیت خواندن کتاب مقدس توسط مردم عوام بود، زیرا در طول دوران قرون وسطی فقط روحانیون حق خواندن کتاب مقدس را داشتند.
روشدن شدن اختلافات میان ترجمه یونانی و متن عبری
اما با شروع ترجمه کتاب مقدس؛ برخی از مترجمان همچون "والا" پی به وجود اختلافاتی در متن عبری اصلی و ترجمه لاتینی ولگیت بردند. پس از والا نیز افراد متبحری چون اراسموس اقدام به ترجمه کتاب مقدس کردند و از اختلافات اساسی موجود در ترجمه ولگیت پرده برداشتند. چند نمونه از اختلافات کلیدی در ترجمه ولگیت که بینشهای الهیاتی غلطی را نیز درپی داشت از این قرارند:
1- آیین توبه: در ترجمه ولگیت آغاز موعظه عیسی چنین روایت شده بود: آیین توبه را بجا آورید، زیرا ملکوت آسمانها نزدیک است.[6] اراسموس هنگام ترجمه این قسمت با مراجعه به متن یونانی دریافت که ترجمه صحیح اینگونه است: توبه کنید، زیرا ملکوت آسمانها نزدیک است. طبیعتا با توجه به توضیحات پیشین راجع به تفاوت الهیات و بینش الهیاتی مؤمنان با تفاوت متن مقدس؛ در اینجا بخوبی روشن میشود که اگر به ترجمه ولگیت مراجعه کنیم توبه را به صورت یک مراسم و آیین باید بجا آوریم و در نتیجه نیاز به ساز و کار رسمی و نظام روحانی داریم و این همان چیزی است که کلیسا بدان میپرداخت. اما با وجود ترجمههای جدید اصلاحگرانی مانند پیوریتنها و تسوینگلی که در پی حذف چنین آیینهایی از کلیسا بودند[7]، ترجمه ولگیت را به کناری نهادند و خود مستقیما به کتاب مقدس رجوع کردند.
2- آیین ازدواج: ازدواج نیز در شمار مراسم کلیسایی قرار دارد و کلیسای کاتولیک از دیرباز تاکنون آن را یکی از هفت آیین مقدس مسیحیان میداند. مستند این حکم فقرهای از کتاب مقدس به روایت ترجمه ولگیت بود که در آن از ازدواج به عنوان یک آیین و مراسم یاد کرده بود. اما در ترجمه اراسموس مشخص شد که ازدواج یک آیین نیست و صرفا یک عمل فردی مانند توبه است. بدین ترتیب یکی دیگر از دلایل و توجیهات مهم نظام عبادی کلیسا زیر سؤال رفت و ضربهی سهمگین دیگری بر اعتبار کلیسای کاتولیک وارد گردید.
3- مریم مقدس؛ سرشار از فیض: در ترجمه ولگیت، مریم مقدس از طرف جبرئیل به عنوان کسی خطاب شده بود که سرشار از فیض است؛ اما در ترجمههای جدید مریم مقدس را شخص مطلوب معرفی کرده بود.[8]
در نتیجه همین موارد بود که بسیاری از اصلاحگران فقط دو آیین تعمید و عشای ربانی را به عنوان وظایف دینی یک مسیحی پذیرفتند و دیگر آیینها را از ابداعات کلیسا دانستند.
مطالبی از این دست سبب شد که اصلاحگرانی مانند لوتر اساسا حجیت برخی از کتابهای قانونی موجود در کتاب مقدس را زیر سوال ببرند.
در مقابل کلیسای کاتولیک بر همان آیینهای پیشین خود در شورای ترنت (1546- 1563) تاکید کرد[9]: «من با بیشترین ثبات قدم سنتهای رسولی و کشیشی و همه دیگر آیینها و اساسنامههای همان کلیسا را میپذیرم و به آنها اعتقاد دارم. همچنین کتابهای مقدس را طبق معنایی که کلیسای مادر مقدسمان به آن اعتقاد داشته و دارد و داوری معنا و تفسیر حقیقی کتاب مقدس به آن وابسته است، میپذیرم. من آنها را هرگز جز مطابق با نظر اجماعی پدران نمیپذیرم و تفسیر نمیکنم. من همچنین اعتراف میکنم که واقعا و به طور معقول، هفت آیین مقدس در شریعت جدید وجود دارد که آنها را عیسی مسیح خداوند ما بنا نهاده است و آنها برای نجات بشر ضرورت دارد. گرچه تمام آنها برای همه نیست: تعمید، تأیید، عشای ربانی، توبه، تدهین نهایی، درجات مقدس و ازدواج... اجرای مجدد تعمید، تأیید و درجات مقدس نمیتواند بدون توهین به مقدسات باشد...»[10] همچنین در این شورا تأکید شد که ترجمه ولگیت، متنی مرجع و مأخذ بشمار میرود.
اما در کنار این انتقاداتی که از طرف پروتستانها به ترجمه جروم وارد شد، برخی نقدهای دیگری نیز وجود دارد که نه انتقاد پروتستانها را به دنبال داشته و نه کاتولیکها و نه هیچ گروه دیگری.
تنها برخی از الهیدانهای لیبرال بودند که به وجود این اشکالات در ترجمه جروم اعتراض کردند. یکی از این موارد آموزه فدا و کفاره شدن مسیح برای گناهان بشر بود. مشکل از اینجا شروع شد که جروم در ترجمه آیه دوازدهم از باب پنجم رساله رومیان، متن را اینگونه ترجمه کرد: «لهذا همچنان که بوساطت یک آدم گناه داخل جهان گردید، و به گناه موت، و به اینگونه موت بر همه مردم طاری گشت از آنجا که همه گناه کردند».[11]
در حالی که در متن یونانی آمده است که گناه با ورود انسان به جهان آغاز شد و همه گناه کردند. بنابر این جروم بجای in whom از because استفاده کرده و معنا را تا حد زیادی تغییر داده است.
این الهیدانان لیبرال پس از بررسیها به این نتیجه رسیدند که آگوستین از ترجمه ولگیت استفاده کرده و از آنجا که تحت تأثیر مانویت جبرگرا قرار داشت، با استناد به این ترجمهی جروم، دکترین کفاره را بنا نهاد.
البته انتقادات اساسی دیگری نیز به ترجمه جروم وارد شده که تفصیل آن در آثار مسیحیان لیبرال مشاهده میشود.