24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : قرنتيان، رساله دوم پولس به قرنتيان، عهدجديد، كتاب مقدس، پولس
نویسنده : هادی جهانگشای
این کتاب هشتمین کتاب از سری کتب عهد جدید در 13 باب بوده و به پولس منتسب است.
این کتاب نیز از جمله رسالاتی است که در انتساب آنها به پولس کلیسا جزم دارد و دانشمندان کتاب مقدس در انتساب آنها به پولس کمتر تردید کردهاند.[1] به اعتقاد مسیحیان، پولس نویسنده این رساله است؛ چرا که رساله به شیوه او امضا شده و نسبت به دیگر نوشتههای پولس شامل اطلاعات شخصیتری از زندگیاش است.[2] مستر هاکس در مورد سبب نگارش این رساله توسط پولس چنین مینویسد: «سبب نگاشتن این نامه، خبری بود که تیطس به فیلپس برای پولس آورد. پولس از مقبول افتادن نامه اول خود مطلع گردید؛ اما باز عدهای باقی مانده بودند که با وی ضدیت میکردند و از سست بودن پولس در باقی ماندن از وعدههایی که در خصوص بازدید او داده بود، شکایت میکردند ... و او را به تکبر و خودنمایی که با اقتدار حقیقی و هیأت شخصی او نامناسب بود متهم میکردند».[3] مریل سیکنی در اینباره اینگونه نوشته است: «دوم قرنتیان بیشتر از سایر رسالات پولس ما را با روحیات و رفتار او آشنا میسازد. این رساله نه فقط برای جواب دادن به انتقادات قرنتیان از پولس نوشته شده؛ بلکه دفاعیهای است، در مقابل تمام اتهاماتی که مخالفین پولس در همه جا بر او وارد میکردند. مباحثی که در غلاطیه آغاز شد گروهی نیرومند از یهودیان مسیحی مخالف را بسیج کرد، که با استفاده از راههای مشروع و غیر مشروع، کوشش میکردند، پولس را بیاعتبار سازند».[4]
احتمالاً این رساله در مقدونیه و در حدود سال 57 میلادی نوشته شده است.[5] سلامهای موجود در ابتدای رساله بیانگر این مطلب است که رساله به کلیسای قرنتس و به مسیحیان سرتاسر اخائیه (منطقهای در جنوب یونان که مقدونیه در قسمت شمالی آن واقع بود)، فرستاده شده است.[6]
برخی از محققان کتاب مقدس اعتقاد دارند، که پولس رساله را نوشته است که در اول قرنتیان (9:5) به اشاره مینماید: «در آن رساله به شما نوشتم که با زانیان معاشرت نکنید». از محتوای کامل این رساله گمشده هیچ کس اطلاعی ندارد؛ زیرا موجود نیست. یکی از علمای مسیحی به نام دیوید اسمیت و عده دیگر، معتقدند که قسمتهایی از "رساله گمشده"، در اول قرنتیان (12:6-20) و دوم قرنتیان (14:6) و (1:7) حفظ شده است؛ ولی دلایل قطعی در این مورد وجود ندارد.[7]
این رساله نیز چون دیگر رسالههای پولس، با ادعایی از طرف وی آغاز میگردد و با تشکر و قدردانی به جهت تسلی و تقویت الهی در گرفتاری و سختیها ادامه یافته و علت تغییر برنامه خود و صداقت انگیزه و رفتار خود را میگوید. در ادامه مینویسد: «کسیکه در آن دیار خطا کرد او را عفو نمایید». بعد از این مطالب، خصوصیات خادمان عهد جدید را برمیشمارد و به آنها مینویسد که با رشادت و دلیری، پیام انجیل را به همه مردم برسانید.
در باب پنجم سخنی از مرگ و معنی آن برای مسیحیان به میان آورده و آنرا بودن با فدا تعبیر نموده است. در ادامه، هدف از آمدن عیسی(ع) را نزدیکی به خداوند و در راه او قرار گرفتن میداند.
در باب ششم زحمات خود را در راه خدا برمیشمارد. او درباره خود مینویسد: «ما میکوشیم بگونهای زندگی و رفتار کنیم، که باعث رنجش کسی نگردیم؛ ... هر نوع رنج و سختی و زحمت را تحمل کردهایم، شلاق خوردهایم به زندان افتادهایم، بیش از توان خود کار کردهایم، بیخوابی و گرسنگی کشیدهایم».[8] در باب هفتم، پولس از قرنتیان میخواهد: «ما را در دلهای خود جا دهید؛(چرا که) بر هیچ کس ظلم نکردیم و هیچ کس را فاسد نساختیم و هیچکس را مغبون ننمودیم».[9] در ادامه، پولس درباره نامه اول خود به قرنتیان صحبت میکند و میگوید: «هر چند شما را به آن رساله محزون ساختم، پشیمان نیستم».[10] پولس علت ناراحت نبودن خود را اینگونه بیان میدارد؛ که چون ناراحتی شما به خاطر خدا است و برای دنیا نیست؛ پس سبب خیر برای شما خواهد شد؛ که اگر برای دنیا بود سبب مرگ میشد.
در باب هشتم کلیسای مقدونیه را به سخاوت تشویق مینماید و میگوید، آنگونه که در قبل هدیه میدادید، با همان شور و شوقی آن را تکمیل نمائید.
در باب دهم پولس از خود دفاع میکند و در ابتدا میگوید: «من چون نزد شما نیستم، با جسارت رفتار خواهم کرد؛ اما اگر نزد شما بودم با تواضع رفتار میکردم». پولس در دفاعیه خود مینویسد: «کاری نکنید که وقتی نزد شما آمدم، شما را تنبیه نمایم». پولس در ادامه دفاعیات از خود ادعا میکند: «مرا یقین است که از بزرگترین رسولان، هرگز کمتر نیستم».[11] و «آنچه میگویم از جانب خداوند نمیگویم؛ بلکه از راه بیفهمی در این اعتمادی که فخر ما است».[12] تا اینکه پولس آنقدر از خود تعریف میکند که خودش میگوید: «لابد است که فخر میکنم، هرچند شایستۀ من نیست».[13] و مینویسد: «بیفهم شدهام! شما مرا مجبور ساختید زیرا شما میبایست مرا مدح میکردید از آن رو که من از بزرگترین رسولان به هیچ وجه کمتر نیستم».[14]
در آخر، این رساله را با سلام و تحیات به مسیحیان آن دیار در 13 باب به اتمام میرساند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان