كلمات كليدي : موعظه روي كوه، عيسي، شريعت، اخلاق
نویسنده : محمد صادق احمدي
رسولان خدا برای رساندن پیام خدا به مردم مورد خطاب، از ابزارهای گوناگونی بهره میبردهاند. در برخی شرایط خاص این ارتباط با جنگ و خشونت و در برخی موارد نیز با صلح و شاید با تحمل ظلم کفار همراه بوده است؛ همچنان که در راستای این ارتباط، گاهی برای قوم خاصی اقدام به ارسال نامه میکردند و گاهی نیز با فرو آوردن پیامی مکتوب از جانب خدا رسالت خود را استمرار میبخشیدند.
عیسای ناصری که به تصریح انجیل به پیامبری قوم بنیاسرائیل برگزیده شده بود[1] در همین راستا به وظایف پیامبری خود عمل میکرد.وی یکی از بارزترین مواردی که در تبلیغ خود انجام داده و تقریبا گل سرسبد خطابههای او به شمار میرود، روایتی است که اناجیل از او گزارش کردهاند.در این خطابه عیسی به فراز کوهی رفته و از آنجا با بنی اسرائیلی که مخاطب آن روز او بودند به تفصیل سخن گفته است. این موعظه را با نسبت دادن به محلی که عیسی در آن به ایراد سخن پرداخته، "موعظه روی کوه" میخوانند.
موعظه روی کوه طولانیترین مجموعه از تعالیم اخلاقی عیسی در اناجیل است که به گفته نویسندگان مسیحی احتمالا از منبع دیگری گردآوری شده است و دربردارنده فهم نویسندگان از تعالیم عیسی است.[2]
موعظه بر فراز کوه
موعظه روی کوه در چهار انجیل موجود در کتاب مقدس ذکر نشده و تنها متی و لوقا آن را روایت کردهاند. لازم به ذکر است که در روایت متی و لوقا نیز اختلاف در نقل وجود دارد و هر کدام از دو راوی جریان را از جهت خاصی نقل کرده است. به عنوان نمونه لوقا در تعریفی که از این جریان ارائه میکند مطالب مربوط به شرایع و شعائر یهود را حذف کرده است؛ زیرا آن را برای مخاطب جالب نمیدانسته اما متی همین موارد را که لوقا ذکر نکرده در روایت خود آورده است.[3]
متی روایت را از جایی آغاز میکند که عیسی عدهای را در ایالت جلیل شفا بخشیده و بدین سان مردم بسیاری را با خود همراه ساخته؛ در نتیجه برای وعظ به فراز کوه رفت.
موعظه عیسی بر فراز کوه در چند قسمت بیان شده است:
1- سعادتها ؛
در این قسمت عیسی در قالب عباراتی با شمردن سعادتهای یک مومن، وعظ خود را شروع میکند:
« ... 2 آنگاه دهان خود را گشوده ایشان را تعلیم داد و گفت: 3 “خوشا به حال مسکینان در روح. زیرا ملکوت آسمان از آن ایشان است. 4 خوشا به حال ماتمیان. زیرا ایشان تسلّی خواهند یافت. 5 خوشا به حال حلیمان زیرا ایشان وارث زمین خواهند شد. 6 خوشا به حال گرسنگان و تشنگان عدالت. زیرا ایشان سیر خواهند شد. 7 خوشا به حال رحمکنندگان. زیرا بر ایشان رحم کرده خواهد شد...»
چنان که ملاحظه میشود در این فراز عیسی در فراز نخست مخاطب خود را طبقه مظلوم و مومن جامعه قرار میدهد و پاداش ایمان ایشان را میشمرد.در ادامه این قسمت عیسی مومنان را به نمک و نور جهان تشبیه میکند و با استفاده از تمثیل ایشان را به استقامت تشویق میکند: « 13 “شما نمک جهانید! لیکن اگر نمک فاسد گردد به کدام چیز باز نمکین شود؟...»
اما در گزارش لوقا وضع اندکی متفاوت میشود؛ به این صورت که پس از یادآوری سعادتها به نفرینهایی نیز میپردازد: «... 24 “لیکن وای بر شما ای دولتمندان! زیرا که تسلّی خود را یافتهاید. 25 وای بر شما ای سیرشدگان زیرا گرسنه خواهید شد. وای بر شما که الآن خندانید. زیرا که ماتم و گریه خواهید کرد. 26 وای بر شما وقتی که جمیع مردم شما را تحسین کنند. زیرا همچنین پدران ایشان با انبیای کَذَبه کردند.»[4]
2- تاکید بر شریعت؛
در قسمت بعدی عیسی این تصور را که با رعایت باطن دین از ظاهر دین و شریعت میتوان بینیاز شد، رد میکند و به صراحت دستور به تبعیت از شریعت موسی و دیگر انبیا را میدهد.این فراز در جدالهای بعد از عیسی که بین حواریون و پولس رخ داد اهمیت فوق العادهای مییابد؛ زیرا در این جدالها حواریون به پیروی از عیسی بر رعایت شریعت تاکید کردند، اما پولس بر حذف آن اصرار داشت.عیسی در قسمتی از این موعظه میگوید:
« 17 “گمان مبرید که آمدهام تا تورات یا صُحف انبیا را باطل سازم. نیامدهام تا باطل نمایم بلکه تا تمام کنم. 18 زیرا هرآینه به شما میگویم تا آسمان و زمین زایل نشود همزه یا نقطهای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود. 19 پس هرکه یکی از این احکام کوچکترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود.اما هرکه بعمل آورد و تعلیم نماید او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد...»
جالب اینجاست که یک محقق بیطرف و منصف اگر این فراز از انجیل را خوانده باشد با ورق زدن تاریخ با مساله عجیبی روبرو میشود. عجیب از این جهت که با وجود تمامی تاکیدهای عیسای مسیح در این قسمت بر حفظ شریعت و پایبندی به آن و علیرغم اصرار حواریون عیسی به همین مساله، در نهایت این پولس است که در نزاع پیش گفته پیروز گشته و شریعت را به کلی از میان مسیحیت حذف کرده است.
جان ناس مورخ مسیحی در همین زمینه میگوید:«باید گفت آن دین عیسوی که پیروان عیسی روی شالوده ایمان به او بنیاد نهادند، غالبا در صورت و معنا با تعلیم آن معلم فرق بسیار دارد..»[5]و در جای دیگر نیز در این مورد این گونه آورده است:«پولس حواری را غالبا دومین موسس مسیحیت لقب دادهاند و مسلما او در این راه جهاد بسیار کرد و فرقه طرفداران اصول و شرایع موسوی را مغلوب ساخت به طوری که آنها اهمیت موقع و مقام خود را بر اثر مساعی پولوس از کف دادند ولی اهمیت او بیشتر از آن جهت است که وی اصول لاهوت و مبادی الوهی خاصی به وجود آورد» [6] جوان گریدی نیز که از الهیدانهای معاصر مسیحیت به شمار میرود در این مورد مینویسد: «پولس به خاطر توسعه یافتن افکارش متهم شده است که آن قدر مسیحیت را تغییر داد که گویی مؤسسس دوم آن است.»[7]البته تاکید عیسی بر شریعت را اندیشمندان معاصر مسیحی نیز باور دارند. به عنوان نمونه آرچیبالد رابرتسون در توضیح تعالیم عیسی میگوید: «نکته اصلی این تعالیم عبارت است از نزدیک بودن ملکوت مسیحایی، لزوم رعایت دقیق درونی و بیرونی شریعت یهودی و سرزنش فریسیان بخاطر رعایت ناقص و ریاکارانه آن.»[8]
3- برخی امور اخلاقی مثل سوگند، شهوت، خشم و...؛
در چند فراز بعدی عیسی به نکاتی اشاره میکند که ظاهرا روحانیون یهودی به خاطر اصرار بیش از حد بر حفظ ظاهر، رعایت آنها را فراموش کرده بودند. از این میان میتوان به این امور اشاره کرد:
« 21 “شنیدهاید که به اوّلین گفته شده است ”قتل مکن و هر که قتل کند سزاوار حکم شود“. 22 لیکن من به شما میگویم هر کس به برادر خود بیسبب خشم گیرد مستوجب حکم باشد... 27 “شنیدهاید که به اوّلین، گفته شده است ”زنا مکن.“ 28 لیکن من به شما میگویم هرکس به زنی نظر شهوت اندازد همان دم در دل خود با او زنا کرده است. 29 پس اگر چشم راستت تو را بلغزاند قلعش کن و از خود دور انداز. زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد از آنکه تمام بدنت در جهنم افکنده شود... 31 “و گفته شده است هر که از زن خود مفارقت جوید طلاق نامهای بدو بدهد. 32 لیکن من به شما میگویم هرکس بغیر علّت زنا زن خود را از خود جدا کند باعث زنا کردن او میباشد و هر که زن مطَلَّقه را نکاح کند زنا کرده باشد[9]... 33 “ باز شنیدهاید که به اوّلین گفته شده است که ”قسم دروغ مخور بلکه قسمهای خود را به یَهُوَه وفا کن.“ 34 لیکن من به شما میگویم هرگز قسم مخورید نه به آسمان. زیرا که عرش خداست... 38 “ شنیدهاید که گفته شده است.”چشمی به چشمی و دندانی به دندانی“ 39 لیکن من به شما میگویم با شریر مقاومت مکنید بلکه هرکه به رخسارة راست تو طپانچه زند دیگری را نیز بسوی او بگردان[10] ... 43 “شنیدهاید که گفته شده است ”همسایة خود را محبت نما و با دشمن خود عداوت کن.“ 44 اما من به شما میگویم که دشمنان خود را محبت نمایید و برای لعنکنندگان خود برکت بطلبید و به آنانی که از شما نفرت کنند احسان کنید و به هر که به شما فحش دهد و جفا رساند دعای خیر کنید 45 تا پدر خود را که در آسمان است پسران شوید؛ زیرا که آفتاب خود را بر بدان و نیکان طالع میسازد و باران بر عادلان و ظالمان میباراند. 46 زیرا هرگاه آنانی را محبت نمایید که شما را محبت مینمایند چه اجر دارید؟ آیا باجگیران چنین نمیکنند؟... 2 پس چون صدقه دهی پیش خود کَرِنّا منواز چنانکه ریاکاران در کنایس و بازارها میکنند تا نزد مردم اکرام یابند. هرآینه به شما میگویم اجر خود را یافتهاند. 3 بلکه تو چون صدقه دهی دست چپ تو از آنچه دست راستت میکند مطلّع نشود... 1 “حکم مکنید تا بر شما حکم نشود. 2 زیرا بدان طریقی که حکم کنید بر شما نیز حکم خواهد شد و بدان پیمانهای که پیمایید برای شما خواهند پیمود... 24 “پس هرکه این سخنان مرا بشنود و آنها را بجا آرد او را به مردی دانا تشبیه میکنم که خانة خود را بر سنگ بنا کرد. 25 و باران باریده سیلابها روان گردید و بادها وزیده بدان خانه زورآور شد و خراب نگردید. زیرا که بر سنگ بنا شده بود...»[11]
در نهایت عیسی سخنانش را به پایان برد. به گزارش متی مردم با شنیدن این موعظه به حیرت افتادند؛ زیرا کلام او را اثرگذارتر از سخنان کاتبان و فریسیان میدانستند. چون از صمیم قلب سخن میگفت.[12]