كلمات كليدي : پدر، تثليث، فمينيسم، كتاب مقدس زن، پسر، روحالقدس
نویسنده : محمد صادق احمدي
در ادیانی مانند مسیحیت که معتقد به خدایی با صفات خاص هستند، شناخت این خدا و نزدیکی به او از اهمیت بسزایی برخوردار است. خدای مسیحیان بر خلاف مسلمانان و یهودیان، دارای یک ذات و سه شخص میباشد. پدر، پسر و روحالقدس که سه اقنوم بوده و همگی در ذات الوهی مشترکند.
در این میان، پدر دارای نقش پررنگتری بوده و از نظر متکلمان مسیحی سرسلسله[1]این خانواده الوهی است.در این نگاره به اختصار به جایگاه پدر، کارکردهای آن و مناقشات درباره این عنوان خاص پرداخته خواهد شد.
پدر در عهد قدیم
بر خلاف تصور عمومی، کاربرد صریح عنوان "پدر"برای اشاره به خدا در عهد قدیم، بسیار نادر است.در دوران باستان و در زمانهای بسیار قدیم به شکل موازی خدایان پدر در ادیان و اقوام گوناگون وجود داشته است چنانکه به شکلی موازی پدر را در سرزمین بابل و خدای زئوس پدر در یونان شاهدیم.
این باور مبنایی به وجود خدای پدر بویژه هنگامی تشدید مییابد که به فرهنگهای نیاکان عبریان رجوع کنیم. (زیرا باور به وجود خدای پدر در اذهان ایشان به شکل غیر قابل باوری، ریشه داشت.) خدای مقتدر و تنها و یگانه، خدای پدر بود.
اما این خدای مقتدر به خدایی جهانی با فعالیتهایی در محدوده تمام جهان گسترش یافت که خلقت عمل او بود.اما هنگامی که به تاریخ نجات بنیاسرائیل نظری بیاندازیم این خدای مقتدر، عطاکنندهی منحصر بفرد برای انجام عهد یهودیان بود.
این خدای منحصر بفرد و ویژه بنی اسرائیل در آیه دهم از باب دوم کتاب ملاکی نبی، توصیف شده است:
«آیا جمیع ما را یک پدر نیست؟ و آیا یک خدا ما را نیافریده است؟ پس چرا عهد پدران خود را بیحرمت نموده با یکدیگر خیانت میورزیم؟»[2]
همچنین در موارد دیگری نیز کاربست واژه پدر برای یهوه را شاهدیم. برای نمونه میتوان به این آیات اشاره کرد:
«تو پسر من هستی، امروز تو را تولید کردم» (مزامیر 2: 7). «من او را پدر خواهم بود و او مرا پسر خواهد بود» (اول تواریخ 17: 13).«بدرستیکه تو پدر ما هستی اگرچه ابراهیم ما را نشناسد و اسرائیل ما را بجا نیاورد، اما تو ای یهوه پدر ما و ولی ما هستی و نام تو از ازل میباشد» (اشعیا 63: 16). «پسر، پدر خود و غلام، آقای خویش را احترام مینماید، پس اگر من پدر هستم احترام من کجاست و اگر من آقا هستم هیبت من کجا است؟» (ملاکی 1: 6).
پدر در عهد جدید
برای خدا در عهدین نامهای گوناگونی بکار رفته است؛ اما هیچ یک از اسامی خداوند در کتاب مقدس به اندازه مفهوم پدر پر معنی نیست.زیرا این واژه نه تنها خدا را به عنوان خالق معرفی می کند، بلکه او را به عنوان کسی که از انسان مراقبت کرده و به او توجه میکند نیز میشناساند.
گرچه واژه پدر برای خطاب به خدا در عهد قدیم نیز دیده میشود، اما یکی از اختلافهای بنیادین در عهد قدیم و جدید این است که در عهد قدیم بر خلاف عهد جدید، خدا در هنگام دعا هیچگاه پدر خطاب نشده است.یکی از مشهورترین نمونهها برای این کاربرد واژه پدر در عهد جدید مربوط به دعایی میشود که مسیحیان همه روزه آن را قرائت میکنند و البته این دعا را از کتاب مقدس الگو گرفتهاند، در آنجا حضرت عیسی میگوید:
«پس شما اینطور دعا کنید: ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدس باد. ملکوت تو بیاید، اراده تو چنان که در آسمان است بر زمین نیز کرده شود... و جلال تا ابد الاباد از آن توست.»[3]
کلمهی "پدر" شصت و پنج بار در "اناجیل همنوا" و بیش از صدبار در انجیل یوحنا بکار رفته است.[4]
باید دانست که عهد جدید بر خلاف عهد قدیم که یهوه را پدر بنیاسرائیل و خدای واحد میدانست، شاهد بسط و توسعه این معنا به دو قسمت است.[5] معنای نخست به رابطه خاص خدای پدر با عیسی مسیح اختصاص دارد. در این معنا مراد از پدر، پدرِ عیسی مسیح است که پسر خداست. نمونههایی از این کاربرد را میتوان در آیات زیر مشاهده کرد:
«پدری که به من داد از همه بزرگتر است و کسی نمیتواند از دست پدر من بگیرد. من و پدر یک هستیم» (یوحنا 10: 29-30).
«ای پدر قدوس اینها را که به من داده به اسم خود نگاه دار تا یکی باشند؛ چنانکه ما هستیم... ای پدر عادل جهان تو را نشناخت، اما من تو را شناختم و اینها شناخته اند که تو مرا فرستادی» (یوحنا 17: 11و 25).
اما در معنای دوم مراد از پدر، همان پدرِ معهود در عهد قدیم است که این بار نه پدر بنیاسرائیل، بلکه پدر همه مؤمنان است.[6] نمونهای از این کاربرد را میتوان در آیات زیر مشاهده کرد:
«فیض و سلامتی از جانب پدر ما خدا و عیسی مسیح خداوند بشما باد» (دوم قرنتیان 1: 3).
«... لیکن نزد برادران من رفته به ایشان بگو که نزد پدر خود و پدر شما و خدای خود و خدای شما میروم» (یوحنا 20: 17)
خدای پدر
با توجه به ادعای کلیسای رسمی مبنی بر الوهیت عیسی و انکار برخی از مسیحیان، در سال 325میلادی، شورای نیقیه برای پایاندادن به منازعه میان یکتاپرستان و طرفداران الوهیت عیسی تشکیل شد و در آن متنی تصویب شد که از عیسی به عنوان پسر خدا یاد شد و از یهوه نیز به عنوان خدای پدر و پدر عیسی یاد شد. قسمتی از متن این اعتقادنامه که در آن به خدای پدر و نیز نسبت او با خدای پسر و روحالقدس اشاره شده چنین است:
«من به خدای واحد، پدر قادر مطلق، خالق آسمان و زمین و همه امور محسوس و نامحسوس ایمان دارم.به خداوند عیسی مسیح، تنها پسر مولود خدا ایمان دارم. او قبل از همه زمانها از پدر متولد شد، خدا از خدا، نور از نور، خدای حقیقی از خدای حقیقی که مولود است نه مخلوق، هم ذات پدر است و همه چیز به واسطه او آفریده شد...او در سمت راست پدر نشست و دوباره با جلال و عظمت برای داوری بر زندگان و مردگان خواهد آمد و سلطنت او پایان نخواهد داشت. و من به روحالقدس خداوند و حیات بخش ایمان دارم . او که از پدر ]و پسر[ نشات گرفت. او که همراه پدر و پسر ستایش و تجلیل میشود. او که به واسطه رسولان سخن گفت...»[7]
در اعتقادنامههای بعدی نیز اشاره به خدای پدر در این قالب "خدای پدر قادر مطلق"همچنان ادامه یافت و اساس باور مسیحی درباره خدای پدر را انسجام داد.
وظیفه خدای پدر
در میان خانواده الوهی، وظایف نیز تقسیم شده است. به این معنا که روحالقدس نقش حیات فعال در زندگی انسانها را به عهده دارد و در حقیقت هموست که اکنون در میان ماست. روحالقدس در قلوب مردم و در جهان زیست میکند و به عمل اشتغال دارد. او وجود توانا و فعال خدا در جهان است و عیسی نیز به وسیله او در شکم مادر قرار گرفته است.او جامعه مسیحی را ارشاد میکند، تعلیم میدهد، رازهای خدا را میگشاید و به نویسندگان کتابهای مقدس الهام میکند.[8]
خدای پسر نیز وظیفه نجات و خدای پدر، خالقیت را به عهده دارد.اما برای دستیابی به یک تعریف کلی و رسمی میتوان به بیانیه "ایرنئوس" از آباء برجستهی کلیسا مراجعه کرد. او اعلام داشت که ایمان دارد به:
«خدای پدر نامخلوق که در چیزی نمیگنجد، نادیدنی است؛ خدای یکتا و خالق جهان هستی است... کلمه خدا و پسر خدا... موت را نابود سازد و حیات را به ارمغان آورد و پیوند بین خدا و انسان را احیا نماید... روحالقدس... بر طبیعت انسانی ما نازل شد تا انسانها را در سراسر جهان در نظر خدا احیا نماید»[9]
خدای پدر و فمینیسم
دوران مدرن به همراه خود انبوهی از نظامهای فکری جدید را به ارمغان آورد؛ نظامهایی که هیچیک، تاب تحمل آموزههای سنتی را نداشتند. در این بین مسیحیت سنتی با رویکرد مردسالارانهاش در کانون انتقادهای اندیشمندان فمینیست قرار گرفت.
از مهمترین علل این انتقادها علیه مسیحیت، تعابیر کتاب مقدس درباره خدا بود.زیرا در قسمتهای زیادی از کتاب مقدس از خدا به عنوان پدر یاد شده است.برای فمینیستها این امر به معنای مذکر بودن خدا و بیتوجهی به جنس مونث بود.(به خصوص که در مورد اقنوم دوم نیز از عنوان "پسر" استفاده میشود)
ترجمهی فمینیستی کتاب مقدس
شدت یافتن این رویکرد منجر به تغییرات عمده حتی در خود کتاب مقدس شد به این معنا که کتاب مقدسی با الفاظ جدید انتشار یافت. در شهر نیویورک، انتشارات دانشگاه آکسفورد ترجمه جدیدی از عهد جدید را منتشر کرد. این ترجمه جنجال عمومی بپا کرد و سر و صدای زیادی براه اندخت.ویژگی این ترجمه که به عنوان نخستین کتاب مقدس کاملا فراگیر تبلیغ میشد، استفاده از اصطلاحات "کاملا فاقد تبعیض جنسیتی"بود.البته در همان زمان، منتقدان، این نوع ترجمه را بدعتی مسخره و خطرناک توصیف کردند، اما دانشجویان رشته مسیحیت اذعان کردند که این نوع ترجمه در آمریکا ریشه عمیقی دارد.
از نظر بسیاری نظریه این دانشجویان کاملا صحیح بود، زیرا پیش از این ترجمه، در سال 1898 "کتاب مقدس زن" انتشار یافته بود که از این ترجمه نافذتر و جدال برانگیزتر بود.[10]
رویکردهای جدید الهیاتی در تبیین این مسأله
بدنبال اعتراضاتی از این دست، عالمان الهیات به روشهای جدید الهیاتی برای تبیین این مساله دست زدند و در معنای واژه پدر کنکاش بشتری صورت دادند. "مری هیتر" در کتابش با عنوان "حوّای تازه در مسیح"[11] در این مورد اینگونه نوشت:
«چنین به نظر میرسد که برخی کارکردها و اختیارات مادرانه در جامعه قدیم یهود -نظیر نگهداری و دلداری دادن به اطفال خردسال- استعارهای شد برای رفتار یهوه با فرزندانش؛ بنیاسرائیل. به همین ترتیب برخی کارکردها و اختیارات پدرانه نیز -نظیر تادیب فرزند - در مفهوم مجازی در اشاره به خدا بکار گرفته شد. اینکه کدام وظایف مناسب پدر است و کدام مناسب مادر، بسته به روزگار و فرهنگی که در بسر میبریم متفاوت است.»[12]
هیتر در ادامه مینویسد که فمیسنیتها مدعی شدهاند که خدا دارای خصایص مردانه و زنانه است و این نظر ایشان در حقیقت بازگشت به بتپرستی است.[13]
این شدت در برخورد با واژه پدر هرگز متوقف نشد تا جایی که الهیدانان معاصر مانند "پانن برگ" را به واکنش واداشته است. پانن برگ که در الهیات خود درصدد پاسخگویی به مخالفان مسیحیت سنتی است[14]، در کتاب "الهیات نظاممند" این نکته را بیشتر شرح داده و میگوید:
«... نقش جنسی پدر به هیچ وجه مورد نظر نیست... این واقعیت که توجه خدا نسبت به قوم اسرائیل را میتوان در قالب محبت مادرانه نیز بیان کرد بوضوح نشان میدهد که وقتی از پدر بودن خدا سخن به میان میآوریم، مراد به هیچ وجه تمایز جنسی نیست.»[15]
کلیسای کاتولیک نیز در سال 1994 در اصول اعتقادات کلیسای کاتولیک بر مسائل فوق تاکید کرد: «... محبت پدرانه خدا را میتوان از طریق مادر نیز بیان کرد...»[16]
علاوه بر این امور یکی دیگر از انتقادهایی که کاربرد واژه پدر بدنبال داشت، انتقاد از تصویر مرد در نقوشی بود که از خدا وجود داشت. این مساله سبب شد که ادبیات روحانی صدر مسیحیت بازبینی شده و اتفاقا تصاویر زنانه از خدا نیز بدست آید. نمونه بارز این مساله در شهودات "مادر جولین" نمایان است.
مادر جولین اهل نورویچ انگلستان بود و در قرن چهاردهم به همراه "ریچارد رُل" و "والتر هیلتون" نوعی معنویت انگلیسی را تأسیس کرد.او در هشتم ماه مه سال 1373، هنگامی که در بستر مرگ بود، شانزده الهام از ناحیه خدا دریافت کرد که بعدها آنها را شهودات نامید.[17]
خصوصیت بارز شهودات جولین این بود که محبت خدا را با عنوان "مادری" خدا بیان داشته بود.[18]
بنابر این همانگونه که مشاهده میشود، واکنشهای فراوانی در سدههای اخیر در رابطه با کاربرد واژه "پدر" در کتاب مقدس به چشم میخورد.
[1] به این معنی که دو اقنوم دیگر از او نشأت گرفتهاند. پسر از او تولد یافته و روحالقدس از او صادر شده است. (البته کاتولیکها و پروتستانها، معتقدند که روحالقدس از پدر و پسر به طور مشترک صادر شده است.
[2] New Catholic Encyclopedia, (Gale, 2003, 2nd ed.), vol.06, P.291
[3] انجیل متی؛ 6: 9-14
[4] محمدیان، بهرام و دیگران؛ دایرة المعارف کتاب مقدس؛ انتشارات سرخدار، 1381، چاپ اول، ص 498
[5] ibid, P.292
[6] برکوف؛ لوئیس، خلاصه اصول اعتقادات مسیحیت، ترجمه تت استیوآرت، 2002، بی جا، ص 43
[7] برانتل، جورج؛ آیین کاتولیک، ترجمه حسن قنبری، قم، مرکز ادیان و مذاهب، 1384، ص 194
[8] توفیقی، حسین؛ آشنایی با ادیان بزرگ، تهران، سمت، چاپ اول، بهار 1379، ص 149
[9] مک گراث، آلیستر؛ درآمدی بر الهیات مسیحی، ترجمه عیسی دیباج، تهران، انتشارات کتاب روشن، 1385، ص 323
[10] وان وورست، رابرت ای؛ مسیحیت از لابلای متون، ترجمه جوادباغبانی وعباس رسول زاده، قم، موسسه امام خمینی، 1384، ص 403
[11] New Eve in Christ
[12] مک گراث، آلیستر؛ پیشین، ص 258
[13] پیشین
[14] پیشین، ص 253
[15] پیشین، ص 259
[16] پیشین، ص 260
[17]ویور، مری جو؛ درآمدی به مسیحیت، ترجمه حسن قنبری، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، 1381، صص 168-169
[18] پیشین، ص 269