كلمات كليدي : پنطيكاست، نزول روح القدس، يكشنبه سفيد، پنطيكاليسم، تولد كليسا، گلريزان مسيحي
نویسنده : فريار كمالي تقوي
خاستگاه عید پنطیکاست به جشن شاووعوت یا عید پنجاهه باز میگردد که در واقع، پنجاه روز پس از عید پسح (فصح) و به مناسبت نزول "ده فرمان" میان قوم یهود برگزار میشود. این جشن یهودیالاصل، در ابتدا با فصل برداشت اولین محصول همراه بود، اما در مسیحیت چنین ارتباطی از میان رفته و علت برگزاری آن به نزول روحالقدس نسبت داده میشود. لازم به ذکر است که هر دو جشن از لحاظ معنوی در حقیقت مرتبط با یکدیگر هستند.
در یک جمله میتوان گفت: «عید گلریزان (پنجاهه/ پنطیکاست) آن عیدی است که مسیحیان به عنوان یادبود نزول روحالقدس بر حواریون مسیح بر پا میدارند»[1]
پنطیکاست واژهای یونانی است به معنای پنجاهه که در زبان انگلیسی به آن یکشنبه سفید «whit Sunday» گفته میشود و اشاره به رداهای سفیدی دارد که پنجاه روز پیش از این عید یعنی در روز عید پاک غسل تعمید داده شدهاند.
این عید مصادف و در حقیقت به پاس ارجنهادن نزول روحالقدس بر حواریون است.[2]
روح القدس در جشن هفتهها معروف به پنطیکاست بر حواریون نازل شده است. این روز، روزی بود که جشنی به پاس نزول شریعت در کوه سینا برپا میگردید. گزارش عهد جدید بر تأکید بر شباهت این دو اتفاق «مناسبت عید یهودیان و مسیحیان» نوشته شده و میخواهد امری که مجددا تکرار میشود یعنی "ایجاد شریعت جدید" را بعد از شریعت قدیم (یهود) بیان نماید.
گزارش نزول روحالقدس بر کلیسا
موضوع اینچنین بوده است که حواریون پس از حضرت عیسی در جایی جمع شده و متحیر بودهاند که ناگهان صدایی شبیه به بادی شدید میشنوند که آن فضا را احاطه کرده و شعلههای آتش بالای سر هر یک از آنان در حرکت قرار داشته است. حواریون در این لحظه ظهور روح القدس را درک نموده و پر از او میشوند و با هدایت وی «نه به اراده خویش» شروع به سخن گفتن میکنند. نکته جالب این است که این سخن به زبانی غیر متعارف انجام گرفته است. به دنبال این اتفاق حواریون با جمعیت حاضر شروع به سخن گفتن کردند.
معروفترین موعظه در این موقع، از پطرس نقل شده است. وی سخنان یوئیل نبی درباره روح القدس را نقل میکند و با این سخن به پایان میرساند[3]:
«چنین خواهد بود که هر کس نام خداوند را بخواند نجات خواهد یافت.».[4]
چنانکه از همین سخن آشکار است اندیشهی "شریعت جدید" در حقیقت دارد بیان میشود. در آیین یهودی، تنها یهودیان قادر به خواندن واقعی نام خداوند و رستگاری برگرفته از آن بودند، اما در اینجا واژه "هر کس" بیانگر عمومیت رستگاری برای همگان است و این نقطه عطف در شریعت جدید است. پس بالطبع مسیحیان با این اندیشه که به تعبیر طرفدارانشان القا شده از سوی روح القدس است، از شرایط موجود در پیمان ماخوذ در طور سینا در گذشته و آیینی نوین با فراگیری بیشتر بنیانگذاری و ترویج میکنند و این با اهمیتترین موضوع در عید پنطیکاست است.
طبق نقلهای موجود، پطرس بعد از گفتن جمله مذکور، داستان عیسی را برای مخاطبانش بیان میدارد بویژه چگونگی به صلیب کشیده شدن و برخاستن وی از میان مردگان. پطرس سپس حاضرین را به توبه همگانی دعوت و القا کرده و آنان را به تبعیت از عیسی و تعمید معنوی رهنمون میکند. طبق داستان پنطیکاست در کتاب اعمال رسولان، در آن روز سه هزار نفر تعمید یافتند.[5]
به هر روی، پنطیکاست به نظر بسیاری بیانگر یکپارچگی مسیحیان در ابتدای تشکل جامعه مسیحی است. چرا که در گرد ایشان در روز پنطیکاست حضور روحالقدس در یک مکان و زمان بر مسیحیان موجود شکل گرفته و همگی آنها ضمن تعمید معنوی، کلام حقیقی را دریافته و برخی به این زبان سخن گفتهاند. پس درون و برون ایشان با یکدیگر در فهم و ترویج شریعت نوین متحد گشتهاند.
از این روست که در کتاب اعمال رسولان، پنطیکاست شروع تبلیغ عمومی و صادقانه درباره عیسی تلقی میشود که سرانجام از همه مرزهای ملیت، زبان و دین فراتر میرود.[6]
جشهای مربوط به پنطیکاست
اکثر مسیحیان این روز را به عنوان «تولد کلیسا» تلقی میکنند به این معنا که این روز لحظهای است که بنیادهای کلیسا کامل میشود. بالطبع مراسم عبادی این عید که شامل آذینبندی کلیساها و قرائت ادعیه «بویژه بخشهایی از اعمال رسولان مبنی بر یادآوزی این اتفاق » به صورت جمعی است و بسیار رسمی برگزار میگردد.
کاتولیک های رومی و شرقی، بیست و هفتم ماه می که مصادف با ششم خردادماه است را به عنوان عید گلریزان مسیحی یا پنطیکاست جشن میگیرند. اما کلیسای ارتدکس که تقویم متفاوتی دارد یک هفته بعد از این تاریخ را جشن میگیرند.
توجه خاص به پنطیکاست در عصر جدید
موضوع دیگری که در این راستا ذکر آن خالی از لطف نیست، ادامه یافتن مبحث پنطیکاست در جهان مسیحی و بروز و ظهور فرقهای جدید به نام "پنطیکالیسم[7]" است.
اصطلاح «پنطیکالیسم» به جنبشی اطلاق میشود که در لس آنجلس آمریکا آغاز شد(1906) و تا آفریقا و اروپا و امریکای لاتین گسترش یافت. مشخصه اصلی این جنبش عبارت بود از شفای معنوی و سخنگفتن به زبانهایی که قابل فهم همگانی نیستند. همچنین از دههی 1960 به بعد، جنبشهایی شبیه به این جنبش در درون فرقهی انگلیکن و نیز در آیین کاتولیک رومی به ظهور رسیده است.[8]