كلمات كليدي : كليساي قبطي، مونوفيزيت، مصر، باسيل، شنوده سوم، كليساي كاتوليك قبطي
نویسنده : محمد ضياء توحيدي
کلیسای قبطی، عنوان کلیسای قدیمی مصر است که در سال 451 میلادی با رد کردن اصول کالسدونی[1] به کلیسای ملی مجزایی با مسیحشناسی "مونوفیزیتی[2]" تبدیل شد.[3]
این کلیسا را در تقسیمبندی کلی میتوان جزء کلیساهای ارتدوکس دانست زیرا از لحاظ اعتقادی و نیز شعایر دینی تا حدود زیادی به دیدگاههای کلیسای ارتدوکس نزدیک است.
مردم مصر تا پیش از تسخیر کشورشان توسط سپاه اسلام که در قرن هفتم میلادی صورت پذیرفت، خودشان و نیز زبانشان را به یونانی Aigyptios مینامیدند. از این زمان به بعد بود که کلیسای خویش را کلیسای مصری[4] مینامیدند؛ عنوانی که تا قرن نوزدهم و بیستم همچنان معمول بود و از این زمان به بعد، این کلیسا نام خود را به "کلیسای ارتدوکس قبطی"[5] تغییر داد.[6]
پیدایش این کلیسا
به طور کلی، شواهد اندکی در مورد مسیحیت مصری در قرنهای اول و دوم وجود دارد. این شواهد شامل برخی از نسخههای عهد جدید و نیز نوشتههایی از آبای کلیساست که نشانگر حضور مسیحیت در قرنهای اول و دوم میلادی در این کشور است اما رشد مسیحیت در این کشور را میتوان مربوط به قرن سوم میلادی دانست؛ رشدی که آزار و اذیت مسیحیان این سامان را نیز به دنبال داشت.
از دیگر سو، گونههای مختلفی از گنوسیگری نیز در این منطقه به زودی افزایش یافت و افکار متفکرانی مانند والنتینوس (حدود 150.م) در توسعه این دیدگاهها نقش بسزایی را ایفا کرد.[7]
به هر حال کلیسای قبطی خود را دنبالهرو "قدیس مرقس"، نویسنده سومین انجیل میداند.
افتراق این کلیسا از بدنهی اصلی مسیحیت در قرن پنجم میلادی رخ داد.[8] در اواسط این قرن بود که شورای کالسدون برپا گردید و در این شورا، پاتریارک وقت اسکندریه به نام "دیوسکوروس[9]" از دیدگاه مونوفیزیتی دفاع کرد و اظهار داشت که دیدگاه وی دیدگاه صحیحی است که قدیس سیریل نیز آن را تعلیم داده است.
در واکنش به این دیدگاه دیوسکوروس، او از مقام خویش عزل گردید و تبعید شد و در تبعید نیز از دنیا رفت. امروزه مسیحیان قبطی از وی به عنوان "شهید راه حقیقت" یاد میکنند.[10]
از این زمان به بعد بود که این کلیسا به تبعیت از دیوسکوروس و به واسطه دیدگاه خاص خود در باب مسیحشناسی، راه خود را از کلیسای رم و همچنین کلیسای قسطنطنیه جدا کرد؛ دیدگاههایی که تا به امروز در این کلیسا حاکم است.[11]
این کلیسا با ظهور اسلام، قدرت خویش را از دست داد و بسیاری از مسیحیان این سامان به اسلام گرویدند و تعداد پیروان این فرقه رو به کاهش نهاد.
گسترهی کلیسای قبطی و تعداد پیروان
افزون بر کشور مصر، این کلیسا در کشورهای دیگری نیز دارای پیروان میباشد. کلیسای ارتدوکس قبطی در اورشلیم و نیز سودان دارای پیروانی است. گروه نسبتا بزرگی از مسیحیان قبطی در استرالیا وجود دارد همچنان که در ایالات متحده آمریکا نیز آنها دارای کلیسا هستند. کلیساهای ارمنی و یعقوبی سوریه نیز مربوط به کلیسای ارتدوکس قبطی شمرده میشوند.
از دیگر کلیساهایی که آن را میتوان جزء مسیحیت قبطی به شمار آورد، کلیسای اتیوپی است.[12] اتیوپی در قرن چهارم میلادی به آیین مسیحی گروید و اولین اسقف آن، فرومنتیوس[13] توسط آتاناسیوس که در آن زمان، پاتریارک اسکندریه بود منصوب گردید. از آن پس، کلیسای اتیوپی، تحت قلمروی کلیسای قبطی مصر درآمد و دیدگاههای الهیاتی این کلیسا را اخذ کرد.[14] البته این کلیسا تنها در باب عقاید مسیحشناسانه پیرو کلیسای قبطی است اما از سال 1959 استقلال خود را از این کلیسا اعلام کرده است و کلیسای پاتریارکی مستقل و خودگردان اتیوپی را تأسیس کرده است.[15]
تعداد مسیحیان قبطی ارتدوکس در کشور مصر به سه تا چهار میلیون، نفر میرسد.[16] امروزه بیش از 9 میلیون قبطی در آفریقا و نیز در حدود یک و نیم میلیون نفر در اروپا، استرالیا و ایالات متحده آمریکا زندگی میکنند.[17]
اصول اعتقادی
این کلیسا سه شورای اول یعنی شوراهای نیقیه، شوری اول قسطنطنیه و شورای افسس را به رسمیت میشناسد.[18] صرف نظر از دیدگاه مسیحشناسانهی خاص این کلیسا، آنها با ارتدوکس شرقی در موضوعات اعتقادی، همعقیده هستند.[19]
آنها همانند دیگر ارتدوکسها معتقدند که روحالقدس، تنها از پدر صادر شده است (بر خلاف دیدگاه کلیساهای کاتولیک و پروتستان که صدور روحالقدس را از پدر و پسر میدانند) و بنابر این در اصلیترین مسألهی الهیاتی و محل اختلاف میان دو کلیسای کاتولیک و ارتدوکس، پیرو عقاید کلیسای ارتدوکس هستند.[20]
اما نکتهی مهم اعتقادی این کلیسا، همان مسیحشناسی خاص آن است. مسیحیان قبطی همواره از سوی دیگر کلیساها متهم به پذیرش دیدگاه مونوفیزیتی گردیدهاند به این معنی که آنها معتقدند حضرت عیسی تنها دارای یک طبیعت یعنی طبیعت الهی بوده است.
امروزه الهیدانان بقطی به شدت این مسأله را رد کرده و اظهار میدارند که آنها معقدند که عیسی در جنبه الهی خویش همانند جنبه انسانی خویش کامل بوده است اما این دو طبیعت انسانی و الهی در یک طبیعت متحد گردیدهاند که آن را "طبیعت کلمه متجسد[21]" مینامند. دیدگاهی که در اعترافنامه ایمانی کلیسای قبطی در انتهای کتاب عبادی قبطیان درج گردیده است.[22]
در بخشی از دعای "انافورا" که منسوب به قدیس باسیل است این چنین آمده است:
«ایمان دارم، ایمان دارم، ایمان دارم. تا آخرین نفس خویش اعتراف میکنم که این، بدن حیاتبخش یگانه فرزند توست، پروردگار ما، خداوند ما، نجاتدهندهی ما عیسی مسیح ... به درستی ایمان دارم که الوهیت او حتی برای یک لحظه و آنی هرگز از انسانیتش جدا نیست». این دعا که در متون عبادی این کلیسا به کار برده میشود، نشانگر دیدگاه خاص و البته متفاوت آنها از عقاید مونوفیزیتی است.[23]
مراسم عبادی و شعایر دینی
امروزه سرودهای دینی به زبان عربی خوانده میشود. البته کتابهای عبادی آنان به زبان قبطی که گویش خاص اسکندریه است نگاشته میشود اما در ستونی موازی، این دعاها با خط عربی نیز نگاشته شده است تا اگر افرادی از درک معنی دعاها ناتوان هستند بتوانند مفهوم آن را به درستی دریابند.[24]
در این کلیسا، جشنهای دینی از جایگاه خاصی برخوردار هستند. مسیحیان قبطی، توجه خاصی به حضرت مریم دارند و به همین دلیل، بخش قابل توجهی از عبادات آنان و جشنهای دینیشان به حضرت مریم اختصاص دارد به طوری که در خلال یک سال مسیحی بیش از 32 جشن به افتخار مریم عذرا برگزار میشود.[25]
این کلیسا، همانند دیگر کلیساهای ارتدوکس (و نیز کلیسای کاتولیک) هفت شعار را به رسمیت میشناسد. این شعارها عبارتند از تعمید، تأیید، توبه، ازدواج، عشای ربانی، انتصاب به مقامات روحانی و تدهین.
مراسم تعمید معمولا در خردسالی انجام میشود. زمان انجام این آیین برای پسران در روز چهلم و برای دختران در هشتادمین روز پس از تولدشان انجام میشود.
عمل تأیید هم بلافاصله پس از مراسم تعمید انجام میشود. این عمل با رسم 36 علامت صلیب بر جاهای مختلف بدن توسط روغن تقدیس شده انجام میپذیرد.
آیین توبه نیز با اعتراف نزد کشیش در کلیسا یا خانه صورت میپذیرد. بخشایش گناهان معمولا همراه مکلف کردن فرد به انجام عبادت و نماز و گرفتن روزه انجام میشود.
آیین ازدواج امروزه در دو مرحله انجام میشود. مراسم نامزدی و مراسم عروسی. طی مراسم نامزدی که در منزل عروس انجام میشود زن و شوهر متبرک میشوند و حلقه نامزدی رد و بدل میشود. و پس از چندی مراسم عروسی انجام میشود و زن به صورت رسمی به خانه شوهر میرود.[26]
مراسم تدهین بیمار در گذشته با حضور هفت کشیش انجام میشد اما امروزه در این مراسم به حضور یک کشیش اکتفا میشود. در این مراسم شخص از گناهان خویش توبه کرده و با روغن مقدس تدهین میشود. این مراسم ممکن است در صورت نیاز تا زمان بهبود بیمار هر روزه انجام شود.
برای شرکت در مراسم عشای ربانی تمام کسانی که میخواهند حضور داشته باشند میبایست از دو یا سه روز قبل، از انجام عمل جنسی پرهیز کنند و از نیمهشب، روزه بگیرند.
در این مراسم، دعاهای مختلفی از جمله بخشهایی از انجیلها، رسالات پولس، رسالات جامع، اعمال رسولان و.. خوانده میشود.
در مراسم عشای ربانی مردان برای دریافت نان و شراب نزد محراب میآیند اما زنان در جای خویش نان و شراب را دریافت میکنند. نان (که بدن مسیح دانسته میشود) توسط شخص کشیش در دهان افراد گذاشته میشود و شراب (که خون مسیح تلقی میشود) نیز توسط قاشق در دهان افراد ریخته میشود.[27]
ساختار کلیسایی
چنانکه گفتیم، این کلیسا جزء کلیساهای ارتدوکس است و از جهت سلسله مراتب روحانی همانند دیگر کلیساهای ارتدوکس است. درجات مقدس روحانی در این کلیسا شامل پنج درجه است. قاری، کمک شماس، شماس[28]، کشیش و اسقف. نصب و تقدیس اسقفها همواره توسط پاتریارک انجام میشود و دیگر مقامات توسط اسقفها منصوب میشوند.[29]
از سال 1890 میلادی، این کلیسا بر اساس نظام دموکراتیک اداره میشود. زمانی که پاتریارک[30] از دنیا میرود سه راهب که سن آنان بالای پنجاه سال باشد توسط مردم عامی صاحب نفوذ، کاندیدا میشوند که پاتریارک از میان این سه نامزد، انتخاب میگردد. محل اقامت پاتریارک اسکندریه همواره در قاهره میباشد.[31]
کلیسای قبطی صرف نظر از پاتریارک که در قاهره ساکن است دارای 30 اسقف است که از این میان، 26 اسقف در مصر، دو اسقف در سودان، یک اسقف در قدس و یک اسقف در اتیوپی است.[32]
کلیسای قبطی در عصر حاضر
این کلیسا در قرن بیستم روابط خویش را با کلیسای کاتولیک آغاز کرد. در همین راستا این کلیسا در زمان رهبری پاتریارک کیرلس ششم، ناظرانی را به شورای دوم واتیکان فرستاد. پاتریارک کیرلس ششم در سال 1971 از دنیا رفت و پاتریارک "شنوده سوم" به جای او بر مسند زعامت اقباط مصر نشست. او نیز راه سلف خویش را ادامه داد و در سال 1973 میلادی به دیدار پاپ پل ششم در رم رفت و در این زمان بود که بیانیه مشترکی از سوی این دو کلیسا صادر گردید که به نزدیکتر شدن و بهبود روابط این دو کلیسا کمک کرد. در پی درگیریهای طوائف مصری و اغتشاشاتی که در سال 1981 در مصر بروز کرد، انور سادات حاکم وقت مصر، زعامت پاتریارک بر اقباط مصر را رد کرده و به همین دلیل، پاتریارک شنوده، مجبور شد تا به یکی از دیرهای صحرایی عزیمت کند. اما در زمان حسنی مبارک و در سال 1985 دوباره به او جواز بازگشت به قاهره داده شد و از آن زمان تا کنون او رهبری اقباط مصر را بر عهده دارد.[33]
کلیسای کاتولیک قبطی
گرچه عنوان کلیسای قبطی به طور کلی ناظر به کلیسای ارتدوکس قبطی بوده است اما گروه اندکی از مسیحیان این کشور نیز با عنوان کاتولیکهای قبطی شناخته میشوند.
کلیسای کاتولیک قبطی (کاتولیک شرقی)[34] کلیسایی است که در اثر تلاش شورای فلورانس در سال 1439 میلادی برای متحد ساختن مسیحیان قبطی با مقر رم پدید آمد. نماینده پاتریارک قبطیها سند این شورا را در سال 1442 امضا کرد اما این عمل وی از سوی رهبران این کلیسا مورد پذیرش قرار نگرفت و از این زمان به بعد شاخهای از مسیحیت قبطی با عنوان کاتولیک قبطی پدید آمد.[35]