كلمات كليدي : گاهان، زرتشت، گاه، پاره، هاي
نویسنده : اميرعمادالدين صدري
نام گاهان
در اوستا gāθā اسم مؤنث به معنای «سرود و نغمه» و پهلوی آن gāh به همین معنی آمده است. «گاه» فارسی نو در این معنی در ترکیب های سه گاه, پنجگاه یعنی دستگاه های موسیقی ایرانی به کار رفته است. گاهان قدیمیترین و مقدسترین بخش اوستا و کهنترین اثر ادبی ایران است که بر جای مانده است. گاهان بر 17 سرود اوستا اطلاق میشود (یسن 28 تا 34 و 43 تا 51 و 53) که در اوستای کنونی در میان یسنها قرار دارد. سرایندهی این سرودها زرتشت است.[1]
زبان گاهان
گاهان به گویش اوستای کهن یا گاهانی سروده شده است که با گویش اوستای متأخر متفاوت است. گویش گاهانی از نظر قدمت و از نظر گویشی با گویش اوستای متأخر تفاوت دارد. گویش گاهانی، کهنتر از گویش اوستای متأخر است ولی گویش اوستای متأخر مستقیما ادامه گویش گاهانی نیست.
افزون بر گاهان، یسنای هفت "های" و چهار نماز مهم زرتشتی یعنی یثااهو، اشم وهو، ینگهه هاتام (گاهانیشده) و "اییریمن ایشیه" را گاهانی میدانند. ("کلنز" در میان نمازها تنها "یثااهو" و "اییریمن ایشیه" را گاهانی میداند).
تفاوتهای گویش گاهانی با گویش اوستای متأخر
برخی تفاوتهای گویش گاهانی با گویش اوستای متأخر عبارتند از:
1-در گویش گاهانی همه واکه های پایانی کشیده ادا میشود مانند گاهانیahurā «اهوره» (اوستای متأخرahura)، گاهانی ahī«تو هستی» (اوستای متأخرahi ).
2-در گویش گاهانی بندشیهای واکدار (b,d,g) در موقعیت میان واکهای تغییر نمییابند ولی در گویش اوستای متأخر به سایشی (β,γ,δ) تبدیل میشوند.
3- صورت جمع نهادی واژهvīspa- «همه»در گویش گاهانی اسمی صرف میشود و در گویش اوستای متأخر ضمیری.
4- پایانه صرفی وابستگی مفرد در ستاکهای پایان یافته بهa در گویش گاهانی –ahiiā و در گویش اوستای متأخر –ahe .
در گویش گاهانی افزون بر ویژگیهای کهن آوایی و دستوری، نوآوریهایی دستوری نیز مشاهده میشود. مثلا در گویش اوستای متأخر دو پسوند صفت فاعلی ناگذر داریم (-əmnaبرای مادههای مضارع aدار و –āna برای مادههای مضارع بدونa) ولی در گویش گاهانی برای هر دو دسته ماده مضارع تنها پایانه نخست به کار میرود.[2]
ارزش ادبی گاهان
گاهان، سرودههای خود زرتشت است که منظوم به نظم هجایی است. پنج گاه وجود دارد. گاه نخست هفت "های" 28 تا 34 است و اهونودگاه نام دارد. گاه نخست از پارههای 3 بیتی تشکیل شده است. هر بیت 16 هجا دارد که 7 هجا در مصراع نخست و 9 هجا در مصراع دوم آمده است.
پارههای هایهای گاه نخست به شرح زیر است: های 28، 11 پاره؛ های 29، 11 پاره؛ های 30، 11 پاره؛ های 31، 22 پاره؛ های 32، 16 پاره؛ های 33، 14 پاره و های 34، 15 پاره.
گاه دوم 4 های 43 تا 46 است و اشتودگاه نام دارد. گاه دوم از پارههای پنج بیتی تشکیل شده است. هر بیت 11 هجا دارد که 4 هجا در مصراع اول و هفت هجا در مصراع دوم آمده است. پارههای هریک از هایهای گاه دوم بدین شرح است: های 43، 16 پاره؛ های 44، 20 پاره؛ های 45، 11 پاره و های 46، 19 پاره.
گاه سوم 4 های 47 تا 50 است و سپنتمدگاه نام دارد. گاه سوم از پارههای چهار بیتی تشکیل شده است. هر بیت 11 هجا دارد که 4 هجا در مصراع اول و 7 هجا در مصراع دوم آمده است. پارههای هر یک از هایهای گاه سوم بدین شرح است: های 47، 6 پاره؛ های 48، 12 پاره؛ های 49، 12 پاره و های 50، 11 پاره.
گاه چهارم های 51 یسنهاست و وهوخشثرگاه نام دارد. گاه چهارم 22 پاره سه بیتی نام دارد که 7 هجا در مصراع اول و 7 هجا در مصراع دوم مده است. گاه پنجم های 53 یسنهاست و وهیشتوایشت گاه نام دارد.
گاه پنجم 9 پاره چهاربیتی دارد. مصراعهای اول و دوم دو بیت اول به ترتیب 7 و 5 هجا دارند. بیتهای سوم و چهارم 3 مصراع دارند که مصراعهای اول و دوم، 7 و مصراعهای سوم 5 هجا دارند. هایهای 43 و 44 در قالب ترجیع بند سروده شده اند.[3]
در هیچیک از یسنهای گاهان امروزی نظمی که در بالا ذکر شد، مراعات نشده است. این بینظمی بر اثر تغییری است که در تلفظ برخی لغات به وجود آمده است. تغییر تلفظ برخی واژهها به این دلیل است که هنگام ثبت آنها زبان گاهان زبانی مرده بوده است. "منا" در کتاب گاهان زرتشت خود کوشیده است که بر پایه تئوری لارینگال (آواهای حنجرهای) صورت اصلی گاهان را بازسازی نماید. در گاهان آرایههای ادبی مانند التفات، تکرار نام و صفت، تکرار فعل، سیاقهالاعداد، تضاد و قلب دیده میشود.[4]
مفاهیم موجود در گاهان
از گاهان چون سخن لسانالغیب حافظ، هر پژوهندهای برداشت خود را دارد که با دیگران متفاوت است و این نشانه قدرت و خلاقیت سخنور است. گفتگو از محتوای گاهان بسیار دشوار است. تحلیل ساختاری واژه های گاهانی و بیرون کشیدن معنی از آنها با توجه به ریشه لغوی و برداشتهای مفسران زند روشی است که پاره ای از اوستاشناسان بر آن تکیه دارند اما زبان استعاری گاهان و وسعت معنی واژهها و برداشتهای استعاری و عرفانی از آنها ارزش این شیوه را پایین میآورد.
هوفمن و هومباخ و نارتن و کلنز، بررسی سنتی را برای گاهان نمیپسندند و شیوه کار آنان در ترجمه و تفسیر گاهان، مقایسه آنان با متون ودایی و تجزیه و تحلیل ساختاری واژههاست. از دید "هومباخ" گاهان تنها اثری اخلاقی نیست بلکه بخشهای مهمی از گاهان راز و نیاز زرتشت با خدای بزرگ است. "نیبرگ" از عرفان زرتشت سخن میگوید و او را مردی صاحبدل میشمارد. "اینسلر" بر ویژگیهای اخلاقی گاهان تاکید میورزد. در عین اینکه توجه او را بر آیینها و آداب انکار نمیکند.
"عالیخانی" برای بررسی گاهان تفسیر شرقی را پیشنهاد میکند و معتقد است که این شیوه میتواند افق معنوی گاهان را بازگوید و حق آن را ادا کند. او با استفاده از شیوه شرقی واژههای پایهای گاهان را تجزیه و تحلیل میکند و آنها را با تعبیرهای عرفانی و فلسفی ایران میسنجد و به نتایج سودمندی میرسد، نتایجی که تاکنون اوستاشناسان به آنها توجه نکردهاند و پیوستگی آموزههای گاهانی را با عرفان ایرانی نشان میدهد. [5]
متن و محتوای گاهان
پنج گاه وجود دارد که تقسیمات و محتوای آنها از این قرار است:
گاه نخست شامل هایهای 25 تا 34 است و اهونودگاه نام دارد. های 28 اهیایاسا نام دارد (هایهای گاهان به واژه آغازین آنها نامیده شده اند) و 11 پاره است. این سرود خطاب به اهورامزدا و دو مؤثرترین نیروی او یعنی اشه (راستی) و وهومنه (اندیشه نیک) است. های 29 "خشمیبیاگئوش اوروه" نام دارد و 11 پاره است. این "های" درباره گفتگو و پرسش و پاسخ میان اهورهمزدا و وهومنه و اشه و گوشورون (روان گاو) و زرتشت است. های 30 "ات تا وخشیا" نام دارد و 11 پاره است. این "های" درباره آموزه بنیادی زرتشت، یعنی وجود دو مینوی نیک و بد است.
"های" 31 تاوه اورواتا نام دارد و 22 پاره است. مطالب عمده این های، درباره راستی و دروغ و دین برحق و مذهب باطل است. های 32 اهیاچاخوئتوش نام دارد و 16 پاره است. در این "های" غالبا از دیوها و گمراهکنندگان مردم و پیشوایان آیین دروغین مانند کویها و کرپنها سخن میرود. های 33 یثا ایش ایثا نام دارد و 14 پاره است. این های، درباره رفتن نیکوکاران به بهشت و گناهکاران به دوزخ و کسانی با اعمال آمیخته خوبی و بدی به همیستگان است. های 34 یاشیوثنا نام دارد و 15 پاره است. [6]
گاه دوم شامل هایهای 43 تا 46 است و اشتودگاه نام دارد. های 43 اوشتا نام دارد و 16 پاره است. در سه بند نخست، زرتشت از برای حاضرین و خود، دعای خیر میکند و از خداوند، خواستار پاداش اعمال نیک است و از بند چهارم تا آخر در شرح تجلینمودن اهورهمزداست به زرتشت. های 44 تت ثواپرسا نام دارد و 20 پاره است. این "های"، پرسشهایی است که زرتشت از اهوره میپرسد و بسیار شاعرانه است. های 45 "ات فروخشیا" نام دارد و 11 پاره است. این های، خطابه زرتشت در میان جمعی است. های 46 "کام نمویزای" نام دارد و 19 بند است. بندهای 1 تا 11 گله زرتشت است و در بندهای 12 تا 19 از پذیرفتن گشتاسب و بزرگان دین زرتشتی را سخن رفته است.
گاه سوم شامل هایهای 47 تا 50 است و سپنتمدگاه نام دارد. های 47 سپنتامینیو نام دارد و 6 پاره است. این های درباره سپنتامینو است. های 48 یزی ادائیش نام دارد و 12 بند دارد و درباره سپنتاآرمیتی (سپندارمذ) و اشه است. های 49 ات مایوا نام دارد و 12 پاره دارد و درباره ستیزه راستی و دروغ است. های 50 کت موی اوروا نام دارد و 11 بند است. این های در ستایش اهوره مزدا آفریننده راستی و اندیشه نیک است.
گاه چهارم وهوخشثرگاه نام دارد و تنها شامل های 51 است که 22 بند دارد. در بخش نخست آن از کشور جاودانی اهوره که پاداش نیکوکاران است سخن میرود و در بخش دوم آن زرتشت از پیروان نامدار خود نام میبرد.
گاه پنجم "وهیشتوایشتگاه" نام دارد و همان های 53 است و 9 بند دارد. موضوع آن درباره عروسی پوروچیستا، دختر زرتشت با جاماسپ است.[7]