دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ارزش اخلاقی اجتماعی زیستن ‌

No image
ارزش اخلاقی اجتماعی زیستن ‌

اجتماعي زيستن، ارزش اجتماعي

علی شیروانی

در بخش اخلاق اجتماعی، که در آن ارزش‌های اخلاقی در حوزه رابطه انسان با انسان‌های دیگر بررسی می‌شود، نخستین مسأله ارزیابی اخلاقی نفس اجتماعی زیستن در برابر گوشه‌گیری و مردم گریزی است. پرسش آن است که آیا اجتماعی زیستن از نظر اسلام دارای‌ارزش اخلاقی و امری پسندیده است؟ ‌در پاسخ به آن پرسش، ابتدا باید ببینیم که آیا انسان مجبور است که در جامعه زندگی کند، یا آنکه با اختیار و انتخاب حیات اجتماعی را بر می‌گزیند؛ زیرا اگر انسان چاره‌ای جز اجتماعی زیستن نداشته باشد، طبعا از قلمرو اخلاق نیز خارج خواهد بود. گروهی از دانشمندان بر این باورند که اجتماعی زیستن یک امر جبری است و زندگی اجتماعی برای انسان یک ضرورت طبیعی است. برخی نیز تا آن جا پیش رفته‌اند که اساسا وجود فرد را به مانند سلولی در پیکر اجتماع می‌بینند. این نظریه با مبانی بینش اسلامی ناسازگار است.زندگی کردن اجتماعی برای هر فرد اختیاری است و هر فرد یک موجود مستقلی است، روح مستقلی دارد، اراده دارد، فکر دارد، شناخت دارد و می‌تواند زندگی خودش را با افرادی پیوند دهد و یا بگسلد. ‌به همان اندازه که انسان در این امر اختیار دارد، هم زیستی در قلمرو ارزش‌های اخلاقی قرار می‌گیرد.آنگاه بحث خوب یا بد بودن اصل اجتماعی زیستن، کیفیت و کمیت معاشرت با دیگران مطرح می‌شود، و این که نظام اخلاقی اسلام در این باره چه توصیه‌هایی دارد. ‌

عوامل رویکرد به حیات اجتماعی ‌

ارزش اخلاقی اجتماعی زیستن یا گوشه گیری و اعتزال بسته به عواملی است که موجب رویکرد انسان به حیات اجتماعی یا انزوا طلبی می‌شود.به دیگر سخن، این دو شیوه زیستن به خودی خود و با قطع نظر از عوامل و انگیزه‌های آن، به لحاظ اخلاقی خنثی است و مفاهیم خوب یا بد، بدان راه ندارد. ‌عواملی که موجب اجتماعی زیستن می‌شوند عبارتند‌از: ‌الف.غریزه؛ این غریزه موجب می‌گردد هر فردی به جنس مخالف تمایل یافته به او نزدیک شود و با وی معاشرت کرده زندگی‌اش را با او پیوند دهد ـ هسته خانواده ـ که اساس زندگی اجتماعی انسان را تشکیل می‌دهد ـ از همین جا شکل می‌گیرد.ب.عواطف انسان؛ انسان بالطبع مایل است به دیگر انسان‌ها نزدیک شده با آنان انس بگیرد. ‌ج.خرد انسان؛ مهم‌ترین عامل رویکرد انسان به حیات اجتماعی آن است که انسان با عقل خویش در می‌یابد که بر آوردن نیازمندی‌هایش، اعم از مادی و معنوی، بدون کمک و همیاری دیگران مسیر نیست.از این رو، عقل حکم می‌کند که فرد باید با دیگران معاشرت کرده زندگی خود را با آنان بپیوندد. ‌

ارزش‌های اخلاقی در حیات اجتماعی ‌

ارزش گذاری درباره اجتماعی زیستن تابع عوامل و انگیزه‌هایی است که انسان را به برگزیدن این شیوه زندگی بر می‌انگیزاند.مشوق برخی، تنها برآوردن نیازهای مادی و دستیابی به رفاه هر چه بیشتر است و برخی به تکامل معنوی خویش می‌اندیشند و رویکردشان به اجتماع از آن رو است که می‌دانند بسیاری از فضایل انسانی در اجتماع به فعلیت می‌رسد.از این رو است که تعیین ارزش اخلاقی نفس زندگی اجتماعی چندان آسان نیست و باید تأثیر عوامل و انگیزه‌های گوناگونی در آن را بررسی نمود و در این زمینه مهم‌ترین عامل ارزش‌گذاری نیت و انگیزه انسان است. حاصل آن که نه می‌توان گفت اجتماعی زیستن به هر شکل و در هر شرایطی مطلوب و دارای ارزش مثبت است، و نه می‌توان گفت اعتزال و گریز از دیگران همیشه و در همه شرایط پسندیده است .هر یک از این دو در شرایط خاص خود، مرغوبیت می‌یابد.قرآن کریم در سه مورد کناره گیری از اجتماع را ـ به دلیل شرایط خاصی که وجود داشته است ـ ستوده است: یکی در داستان اصحاب کهف که گروهی از جوانان با ایمان از اجتماع فاسد زمان خود کناره گرفتند و به غاری پناه آوردند. ‌دیگری در داستان حضرت ابراهیم علیه السلام است که از جامعه شرک آلود نمرودی گریخت و سومی در گزارش رهبانیت اصحاب حضرت عیسی.‌بنابراین ممکن است گوشه‌گیری در شرایط خاصی برای فرد یا گروهی مطلوب باشد، و همین امر نشان می‌دهد که اجتماع از آن جهت که اجتماع است، ارزش مطلق ندارد.آنچه ارزش مثبت دارد هم زیستی افراد و گروه‌های خاصی بر اساسی خاص و با انگیزه‌ای خاص است.از این رو است که قرآن کریم به همان اندازه که به محبت کردن مردم به یکدیگر اهمیت می‌دهد، تبری از برخی از انسان‌ها را نیز مهم شمرده است، و به همان اندازه که درباره صلح و اصلاح سخن می‌گوید، جنگ و جهاد را نیز توصیه کرده است، آری؛ برای حفظ یک زندگی اجتماعی مطلوب باید از برخی دیگر از اجتماع‌ها برید: «قطعا برای شما در (پیروی از) ابراهیم و کسانی که با اویند سرمشقی نیکو است؛ آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و از آنچه به جای خدا می‌پرستید بیزاریم، به شما کفر می‌ورزیم و میان ما و شما دشمنی و کینه همیشگی پدیدار شده تا وقتی که فقط به خدا ایمان آورید». ‌

نقش عامل عقلانی در ارزشیابی:

در ارزیابی کارها، چه فردی و چه اجتماعی، بیش از هر چه باید روی عامل عقلانی تکیه کرد. میل‌های طبیعی و عواطف، هر چند در تشکیل زندگی اجتماعی دخالت دارند، ولی ارزش اخلاقی بستگی به عامل عقلانی دارد.عامل عقلانی در این جا آن است که دستیابی انسان به مطلوب‌های مادی و معنویش در گرو زندگی اجتماعی است.در زندگی فردی نه قادر به تأمین مصالح مادی انسان است و نه مصالح معنوی او. از این رو، زندگی اجتماعی به حکم عقل مطلوب است. ‌

اصول حاکم بر ارزش‌های اجتماعی: با توجه به نکته یاد شده برای ارزیابی و فعالیت‌های اجتماعی، باید اصولی را در نظر بگیریم که مبتنی بر همین بینش عقلانی و توجه به واقعیاتی است که در زندگی اجتماعی وجود دارد؛ این اصول عبارتند از:

‌ ‌1.عدل و قسط ‌: عقل، زندگی اجتماعی را فقط وسیله‌ای برای آن که فرد به کمال خویش دست یابد، نمی‌داند، بلکه آن را مقدمه‌ای برای تکامل همه افراد می‌داند.مقتضای حکم عقل آن است که هر فردی به اندازه‌ای که در زندگی اجتماعی و تحصیل مصالح جامعه مؤثر است، به همان اندازه هم از نتایج کار و نتایج زندگی اجتماعی بهره‌مند شود.و این همان اصل عدل است.حقیقت عدل و قسط آن است که افراد به اندازه‌ای که بار دیگران را بر دوش می‌کشند، باری بر دوش دیگران بگذارند. ‌

‌2.احسان: در جوامع به طور طبیعی افرادی وجود دارند که دچار محرومیت‌هایی می‌شوند؛ مانند کسانی که از بدو تولد نقص عضو دارند، یا آنانی که بهره‌هوشی و یا جسمانی پایین‌تر از حد نصاب دارند.نیازهای چنین افرادی غالبا بیش از خدماتی است که می‌توانند داشته باشند و در این جا است که لزوم رعایت اصل احسان در روابط اجتماعی و کافی نبودن اصل عدل روشن می‌شود .اصل احسان برای جبران کمبودهایی است که در هر جامعه‌ای پدید می‌آید: «قطعا خداوند به عدل و احسان فرمان می‌دهد». ‌

‌3. تقدم مصالح معنوی بر منافع مادی: هر چند عقب ماندگی مادی ممکن است زمینه ضعف معنوی را فراهم آورد و از آن سو، رشد وتوسعه مادی بستر مناسبی را برای تکامل معنوی جامعه فراهم آورد، اما این وضعیت نیز قابل انکار نیست که گاهی میان این دو تزاحم واقع می‌شود.در چنین هنگامه‌هایی باید مصالح معنوی را بر منافع مادی مقدم داشت؛ زیرا در بینش اسلامی منافع مادی، وسیله‌ای برای تحقق مصالح معنوی، و دنیا مقدمه‌ای برای آخرت است. ‌

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
رابطه علم و عمل

رابطه علم و عمل

علم و دانش بشری زمانی برای جامعه و مردم سودمند و مفید است که با عمل و اجرا همراه گردد یعنی عالم به علم و دانسته‌های خود عمل کرده و آن را با اشتیاق به دیگران نیز بیاموزد.
الخیر فی ماوقع

الخیر فی ماوقع

برای خیلی‌ها این پرسش مطرح می‌شود که چرا ما هر گاه با مصیبت و گرفتاری مواجه می‌شویم، و نخستین تحلیل و توصیف ما از آن این است که در آن خیری بوده است؟
Powered by TayaCMS