انتقاد پذيري، امام هادي(ع)
دكترمحمد رضا جواهری
امامهادی علیهالسلام به یکی از دوستان خویش فرمودند: فلانی را عتاب و توبیخ کن و به او بگو: هرگاه خداوند برای بندهای خیر بخواهد، چون توبیخ شود بپذیرد. مطابق این رهنمود الهی امام دهم باید در بین دوستان صراحت و صداقت در اعتراض بر گفتار و رفتارهای نادرست یکدیگر حاکم باشد و بیمحافظهکاری و مصلحتجویی برای رشد و رستگاری یکدیگر تلاش نمایند.
هر انسانی در راه رشد و کمال، نیازمند بهرهبرداری از انتقادات هشدارها یادآوریها اعتراضات، عتابها و سرزنشهای دیگران است. گردنفرازی، فخرفروشی، نفاق، بیاعتقادی به ارزشهای دینی، غرور، تکبر، خودخواهی، خودپسندی و نادانی مانع پذیرش انتقادات است.
«انتقاد پذیری» یک اصل سرنوشتساز و مهم اخلاقی و یک ارزش در مجموعه عناصر پیشرفت و کمال است. وظیفه عمومی مسلمانان آیینه بودن است. باید شفاف و روشن عیب و نقص هم را بازگو نمایند تا برطرف گردد. البته انتقاد دو رکن دارد: انتقادگر و انتقادپذیر. اگر انتقاد کننده آداب انتقادگری را رعایت نماید و دلسوزی و صداقت و خیرخواهیاش بر انتقاد شونده روشن باشد، احتمال اثرگذاریاش بیشتر میشود. آفت بزرگ عموم اقشار به ویژه کارگزاران و مدیران کشور، عدم پذیرش انتقاد است. یکی از ریشههای عقب ماندگی و مشکلات جامعه انتقادناپذیری است. رواج روحیه تملق و چاپلوسی و ستایشگری و کرنشخواهی در میان مدیران کشور باعث نفی و انزوای مصلحان بیدار و منتقدان هوشیار و آگاه و مخلص است. در این میان کشور و مردم ضرر خواهند کرد و حکومت اسلامی و انقلاب شکوهمند اسلامی صدمه میبیند و همه در پیشگاه خدای متعال مسئول خواهند بود.
باید نظارت ملی و امر به معروف و نهی از منکر و انتقادگری در فرهنگ مردم جان گیرد و انتقادگری و انتقادپذیری نهادینه شود. با انتقاد باید مشکلات و موانع رشد آشکار گردد و راهکارهای برطرف شدن آنها شناسایی شود و اهداف و آرمانهای مقدس انقلاب اسلامی تحقق یابد و حکومت ایران در جایگاه اسوه و نمونه برتر برای کشورهای اسلامی قرار گیرد.
انتقادناپذیری و بلکه آزار و سرکوب منتقدان و اعتراض بر انتقادگران و سرانجام بیاثر شدن انتقادها موجب کم شدن حساسیتها و ناامیدی دلسوزان کشور میگردد. با مرگ انتقاد، جامعه از نشاط و پویایی و تحرک و احساس مسئولیت و بیداری و روح پایدار سازندگی تهی میشود و گرفتار انفعال بیحالی تنبلی فکری و تعطیلی خرد و اندیشهورزی خواهد شد و این آفت بسیاربزرگ و خطرناک برای تداوم انقلاب اسلامی و برای جامعه در حال توسعه همه جانبه و برای وصول به تمدن اسلامی شیعی است.
قبول عتاب خیر الهی، لزوم انتقادپذیری
پیامبراعظم ــ صلی الله علیه وآله وسلم ــ و امامان علیهم السلام، راههای رشدو کمال و فلاح و خوشبختی را به بشریت نشان دادهاند. آموزههای دینی معصومین علیهم السلام، سراسر زندگی و تمام ابعاد نیازهای انسان را فرا گرفته است. ضرورت انتقاد و عتاب و لزوم انتقادپذیری و قبول عتاب یکی از اصول ارزشهای اخلاق اسلامی است. امامان علیهمالسلام اصحاب خویش را به عتاب و انتقاد از یکدیگر و بر پذیرش عتاب و انتقاد فراخواندهاند.
حسن بن شعبه حرانی نقل کرده است: «قال علیه السلام لبعض موالیه:
عاتب فلانا و قل له ان الله اذا اراد بعبد خیرا اذا عوتب قبل.
امام هادی علیهالسلام به یکی از دوستان خویش فرمودند: فلانی را عتاب و توبیخ کن! و به او بگو: هرگاه خداوند برای بندهای خیر بخواهد چون توبیخ شود بپذیرد.»
مطابق این رهنمود الهی، امام دهم باید در بین دوستان صراحت و صداقت در اعتراض بر گفتار و رفتارهای نادرست یکدیگر حاکم باشد و بیمحافظهکاری و مصلحتجویی برای رشد و رستگاری یکدیگر تلاش نمایند. انتقاد، عتاب، سرزنش، ملامت و توبیخ نیز همانند تشویق و تشکر لازم است. از این رو امام به یکی از دوستان خویش امر میکنند که دوست دیگر را عتاب و توبیخ نماید. قطعاً رفتار و گفتار نادرست و باطل و کار حرام او امام معصوم را به دستور و فرمان بر توبیخ وادار نموده است.
امام در همین فرمان الهی علاوه بر دستور به توبیخ دیگری به او امر مینمایند که اهمیت و ارزش پذیرش توبیخ و انتقادپذیری را هم به وی ابلاغ کند. انتقادپذیری و توبیخپذیری و نرنجیدن از توبیخ و انتقاد بجا، خیرالهی است و هرکس خدای حکیم خیر او را بخواهد انتقادپذیر میگردد. بنابراین انتقادپذیری نشانه خیرالهی و رشد معنوی و کمال دینی است.
مدیران و کارگزاران جمهوری اسلامی باید توبیخهای مؤمنان، انتقادهای فرزندان انقلاب و عتاب دلسوزان را با جان و دل بپذیرند و برای احساس مسئولیت منتقدان ارزش فراوان قائل شوند. رئیسان و مسئولان باید بدانند که احترام آنان نسبت به انتقادکنندگان خویش نه تنها مقام آنان را پایین نمیآورد بلکه علامت خیرخواهی خدای متعال برآنان است. انتقادپذیری و قبول عتاب و سرزنش مؤمنان، دستور امامهادی (ع) به شیعیان و پیروان اهل بیت (علیهمالسلام) است.
در حدیث دیگری امام هادی(ع) فرمودهاند:
«العتاب مفتاحالمقال و العتاب خیر من الحقد»
عتاب و انتقاد، کلید گفتگو است و عتاب بهتر از کینه بر دل گرفتن است.
مطابق این حدیث شریف، گرچه عتاب و سرزنش و ملامت باعث گفتگو و بگو مگو و جدال است، اما بهتر از نگفتن و به دل بردن و کینهورزی است. بنابر این نباید از عتاب و سرزنش بجا و مناسب روی برگرداند و آن را به دل برد؛ زیرا به حقد و کینه و عقدههای متراکم تبدیل میگردد و سرانجام به انفجار میرسد.
نصیحتپذیری نیاز مؤمنان
هر انسان باایمانی نیازمند خیرخواهی، نصیحت و انتقاد دیگران است. ارتباطات و تعاملات مؤمنان باید براساس نصیحت و خیرخواهی برای یکدیگر استوار گردد. اشتباه وگناه در گفتار و رفتار غیر معصوم راه پیدا میکند؛ بنابر این انتقادگری و انتقادپذیری از احتیاجات مؤمنان برای اصلاح گفتار و رفتار در راه تقرب به خدای متعال است.
امام جواد(ع) پدر امامهادی(ع)، در بیان احتیاجات مؤمن فرمودهاند:
«المؤمن یحتاج الی ثلاث خصال: توفیق من الله و واعظ من نفسه و قبول ممن ینصحه»
مؤمن نیازمند سه خصلت است: توفیق الهی و واعظ درونی و قبول و پذیرش سخن از کسی که او را نصیحت مینماید.
براساس این حدیث شریف، هر مؤمنی محتاج نصیحت پذیری است. انتقادپذیری مؤمنان سفارش بزرگان دین و مذهب است. هیچکس نباید خود را از نصیحت و انتقاد بینیاز بداند. زیرا انتقادپذیری از نیازهای اساسی هر مؤمن در راه کمال است. نصیحتپذیری، عیبشناسی و نشاط و پویایی در جهت رفع عیبهاست و آثار سازنده و سودمند زیادی دارد. واژه «نصیحت» که در آن خلوص، صداقت، صافی و پاکی نهفته است؛ رسالت انتقادگران را یادآوری مینماید و شیوه و ادب انتقاد را نشان میدهد. انتقاد اگر ویژگیهای نصیحت را دارا شود قطعاً آثار بیشتری خواهد داشت.