4 دی 1389, 0:0
كربلا، امام حسين، استقرار
سید علی مقدم
به روایت تاریخ امام حسین علیه السلام دوم محرم سال 61 هجری وارد کربلا میشوند. روایت شده که امام بعد از ورود به این سرزمین از اطرافیان[در بعضی روایات آمده از پیرمردی که با آنجا آشنایی داشت] نام این مکان را جویا میشوند و در جواب به حضرت گفته میشود که نام این مکان کربلا میباشد. پس حضرت میفرمایند: اینجا توقف میکنیم؛ به درستی که این سر زمین کرب و بلا میباشد و خون ما در این مکان ریخته میشود.
طبق تاریخ امام دستور برپایی خیمهها را میدهند ولی با یک تفاوت بزرگ در سفرهای گذشته خیمهها بر روی تپه و بلندی بر پا میشد اما این بار امام دستور میدهند که خیمهها بر روی سطح صاف و یا فرورفتگی بر پا شود. شاید منظور از این دستور امام این بود که کودکان وزنان در میدان جنگ و درگیری چیزی را مشاهده نکنند تا دچار ترس و وحشت نشوند.
حربن یزید ریاحی که از سوی دشمن مامور شده بود تا با سپاهیانش راه را بر امام ببندد در مقابل کاروان امام خیمه میزند و در اولین اقدام عبیدالله را از ورود امام به کربلابا خبر میسازد.
سخنرانی امام در جمع یاران: امام حسین علیه السلام یاران خود را جمع کرده و برایشان از بی اعتباری دنیا و تاثیر آن بر دین مردم سخن میگویند و میفرمایند: مردم بندگان دنیا هستند و دین را همانند چیزی که طعم و مزه داشته باشد میانگارند و تا مزه آن را بر زبان خود احساس میکنند آن را نگاه میدارند و هنگامی که بنای آزمایش باشد تعداد دینداران اندک میشود.
عبیدالله بن زیاد در [روز دوم محرم روز اول استقرار امام در کربلا] نامه ای را برای امام ارسال میکند و مینویسد که یزید مرا فرمان داده که یا از تو و یارانت بیعت گرفته و تسلیم ما شوید و یا شما را زنده نگذارم- امام حسین علیه السلام جواب نامه عبیدالله را نمیدهند و به فرستاده او میفرمایند که برای عبیدالله بن زیاد عذابی سخت در انتظار است.
بدین ترتیب عبیدالله، عمربن سعد را فرمان داده تا به جنگ با امام برود. عمر بن سعد که وعده حکومت بر ری را از عبیدالله گرفته بود از جنگ با امام حسین علیه السلام میترسد و فرمان عبیدالله را قبول نمی کند. اما عبیدالله شرط حکومت بر ری را جنگ با امام حسین علیه السلام میخواند و عمر بن سعد در شرایطی که اطرافیانش او را از این کار منع میکردند قبول کرد که به جنگ با امام حسین علیه السلام برود.
بالاخره عمر بن سعد در روز سوم محرم با 4 هزار سپاه از اهل کوفه به کربلا داخل میشود. از اتفاقاتی که در روز سوم محرم به روایت تاریخ رخ داده است خرید زمین کربلا توسط امام حسین علیه السلام بود. امام زمین کربلا را از اهل نینوا خریدند و شرط کردند که هر کس که علاقهمند به زیارت قبور شهدا و قبر حضرت بود او را پذیرایی کرده و هدایت کنند.
عمربن سعد به دستور عبیدالله فرستادهای را در روز سوم محرم نزد امام میفرستد و از امام میپرسد که چرا به سوی کوفه آمدهای؟ امام حسین علیه السلام در جواب میفرمایند: مردم این شهر مرا با نامههایشان دعوت کردهاند و من به سوی آنها میروم. عمر بن سعد جواب امام را به عبیدالله منتقل میکند و عبیدالله میگوید: الان که در چنگ ما گرفتار شده و راه خلاصی را میجوید هرگز نباید او را رها کنیم. عبیدالله در ادامه به عمر بن سعد دستور میدهد تا از امام بیعت بگیرد و نامه را به همراه سپاهی به فرماندهی شمر راهی کربلاکرد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان