دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اصلاح نفس؛ واجب فوری

در فن اخلاق، غفلت به عنوان مانع و بیداری به عنوان شرط لازم تهذیب نفس و سیر و سلوک شمرده شده است.
اصلاح نفس؛ واجب فوری
اصلاح نفس؛ واجب فوری
نویسنده: رضا جاودان

برگرفته از: کتاب مراحل اخلاق در قرآن، آیت الله جوادی آملی

در فن اخلاق، غفلت به عنوان مانع و بیداری به عنوان شرط لازم تهذیب نفس و سیر و سلوک شمرده شده است. مقدمه واجب سیر و سلوک آن است که انسان توجه کند که ناقص است و باید کامل شود و مسافر است و به زاد و راحله و راهنما نیاز دارد و بدیهی است که اگر کسی غافل باشد و نداند مسافر است، در جای خود می‌ماند. یکی از موانع مهم تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله آن است که ما همواره به بیرون از خود می‌نگریم و از خود غافلیم و در حقیقت فضول هستیم نه عقول؛ فرق فضول و عقول این است که انسان عقول، ابتدا به درون و آن گاه به بیرون، ولی انسان فضول، همواره به بیرون از خود می‌نگرد و این، مشکل ماست که شرحش در یکی از خطبه‌های مبسوط علی(ع) که هنگام قرائت آیه مبارکه: «یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم»(انفطار:6) ایراد فرمودند، آمده است. آن حضرت می‌فرمایند: ای انسان چه چیز تو را بر گناه جرات داده و چه چیز تو را در برابر پروردگارت مغرور ساخته و کدامین عامل تو را بر هلاکت خویشتن علاقه‌مند کرده است؟ مگر این بیماری تو بهبود نمی‌یابد و یا این خوابت بیداری ندارد؟ چرا همان گونه که به دیگران رحم می‌کنی، به خود رحم نمی کنی؟ تو که هر گاه کسی را در آفتاب سوزان بیابی، بر او سایه می‌افکنی و هر گاه بیماری را ببینی که سخت ناتوان گشته، از سر رحم بر او می‌گریی، پس چه چیز تو را بر این بیماریت شکیبایی بخشیده و بر این مصائبت صبور ساخته و چه چیز تو را از گریه بر خویشتن تسلی داده؟ در حالی که هیچ چیز برای تو عزیزتر از خودت نیست... این خواب غفلتی که چشمت را فرا گرفته، با بیداری برطرف ساز... . کسی که با داشتن چندین لباس، برهنه باشد و آن گاه برهنه‌ای را در رهگذر ببیند و به حال او اشک بریزد عاقل نیست. امیرالمومنین در این خطبه پس از تبیین مثل به ممثل پرداخته، می‌فرماید: اگر نقصی را در دیگران یا غفلتی را از دیگران مشاهده کنیم، متاثر شده رنج می‌بریم، اما هرگز به درون خود سر نمی‌زنیم که آیا ما هم گرفتار این غفلت و گناه هستیم یا نه: «یا ایها الانسان ما جراک علی ذنبک و ما غرک بربک و ما انسک بهلکة نفسک؟ اما من دائک بلول، ام لیس من نومتک یقظة؟ اما ترحم من نفسک ما ترحم من غیرک...؟(نهج البلاغه، خطبه 223) فضول کسی است که کار زاید می‌کند؛ ولی اگر عقل حاکم باشد و انسان خود را اصلاح کند، اصلاح دیگران، جزء حسن خلق می‌شود.

ما وقتی موظفیم دیگران را اصلاح کنیم که خود را اصلاح کرده باشیم؛ اما این، مقدمه‌ای تحصیلی است نه حصولی و بهانه به دست تارکان امر به معروف و نهی از منکر نمی‌دهد؛ هیچ کس حق ندارد بگوید: چون خود را اصلاح نکرده‌ام نباید جامعه را اصلاح کنم؛ زیرا انسان، موظف است هر چه سریعتر خود را اصلاح کند. گاهی می‌گوییم: ما که پزشک نیستیم، حق طبابت نداریم، این سخن، حق است و کسی هم نباید تحصیل پزشکی را بر ما تحمیل کند؛ چون تحصیل آن، سن، امکانات و استعداد خاصی می‌خواهد و مقدور هر کسی نیست. پس اگر نتوانستیم بیماری را درمان کنیم، عذر ما موجه است، چون مقدور ما نیست؛ اما اگر کسی مشکل اخلاقی داشته باشد، ما نمی‌توانیم بگوییم چون خود را اصلاح نکرده‌ایم نمی‌توانیم به اصلاح او اقدام کنیم؛ چون انسان همواره موظف است خود را اصلاح کند. اصلاح نفس، مقدور همه ماست وگرنه خداوند آن را بر ما واجب نمی‌کرد. البته در آغاز، دشوار است، ولی سختی آن کاذب است و در درون هر کاذبی، صادقی نهفته است. چیزی که سختی آن دروغ است، آسانی آن راست است.

بنابراین، اصلاح نفس، آسان است و انسان می‌پندارد دشوار است. از این رو وجود مبارک امیرالمومنین می‌فرماید: آیا دیده‌اید هیچ عاقلی به حال دیگران گریه کند و به حال خود ننالد؟ عقل آن است که انسان از طعامی که در سفره دارد هم خود سیر شود و هم گرسنه را سیر کند. درباره تغذیه روح و تهذیب اخلاق نیز چنین است. انسان موظف است جان گرسنه و تشنه خود را با فضایل و کرایم اخلاقی، سیر و سیراب کند و آن گاه مقداری هم به غیر خود بچشاند؛ یعنی پس از تهذیب خود به فکر تهذیب دیگران باشد. اگر خود را اصلاح نکرده‌ایم در حقیقت معروف را دوست نداشته و از منکر منزجر نبوده‌ایم وگرنه به معروف عمل می‌کردیم و از منکر باز می‌ماندیم. بنابراین، با این تحلیل علوی(ص) معلوم می‌شود که فضول و عقول کیست. امام امیرالمومنین(ع) خود نیز می‌فرماید: پروردگارم به من قلبی عَقول و لسانی سَئول بخشیده است: «انَّ ربی و هب لی قلبا عَقولاو لسانا سَوولا»(بحارالانوار، ج 40، ص 157)؛ قلب عقول قلبی است که عاقلانه بیندیشد و لسان سئول لسان پر سئوال است که هر چه را نداند، می‌پرسد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
رابطه علم و عمل

رابطه علم و عمل

علم و دانش بشری زمانی برای جامعه و مردم سودمند و مفید است که با عمل و اجرا همراه گردد یعنی عالم به علم و دانسته‌های خود عمل کرده و آن را با اشتیاق به دیگران نیز بیاموزد.
الخیر فی ماوقع

الخیر فی ماوقع

برای خیلی‌ها این پرسش مطرح می‌شود که چرا ما هر گاه با مصیبت و گرفتاری مواجه می‌شویم، و نخستین تحلیل و توصیف ما از آن این است که در آن خیری بوده است؟
Powered by TayaCMS