11 مرداد 1390, 0:0
اصول اخلاقي در فرايند پژوهش
علی خانی
اشاره: دین مبین اسلام بسان شجره طیبه ای است که آموزههای اعتقادی به منزله ریشه، احکام و موازین فقهی به مثابه شاخ و برگ و اخلاق به منزله میوه آن است. اینکه در ارتباط با خدا، افراد جامعه، طبیعت و دیگر پدیدههای عالم هستی چگونه باید فکر و عمل کرد، از جمله مباحثی است که اخلاق را در جایگاه مهمترین امور زندگی بشری قرار میدهد. روایت معروف نبوی «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» حکایت از اهمیت اخلاق در جهت گیری دعوت انبیاء دارد. در نوشتار قبل در خصوص مفهوم شناسی اخلاق و پژوهش مطالبی بیان شد. در این نوشتار ضمن تعریف «اخلاق پژوهش» به بیان برخی از اصول اخلاقی در فرایند پژوهش اشاره مینماییم.
رعایت اصول اخلاقی در فرایند تحقیق و پژوهش اعم از انگیزه تحقیق، نحوه پژوهش و نتیجه پژوهش را، اخلاق پژوهشی(Research Ethics) گویند. تعاریف دیگری نیز ارائه شده است، از جمله: «اخلاق در پژوهش یک رابطه عقلانی و قانونی است که به موجب آن، مولفان و پژوهشگران را ملزم به رعایت حقوق مولف و خالق اثر مینمایند». اخلاق پژوهشی شامل دو حالت کلی است: یکی اصول اخلاقی مربوط به عناوین و یافتهها که آن را در عبارت وجدانیات میتوان جستجو کرد و دیگری، اصول اخلاقی مربوط به روشها و فرایندهای علمی است که عنوان مربوط به آن در عبارت امانتداری به ظهور میرسد و بیان کننده این است که خالق اثر تا چه حد نسبت به آنچه خلق کرده و منابع منسوب به آن، امانتدار بوده و حق مولف را به درستی ادا نموده است.
اخلاق پژوهش، به عنوان شاخهای از اخلاق حرفهای با دو گونه رهیافت قابل بحث است: رویآورد فردگرایانه و رهیافت سازمانینگر. بر حسب این دو رویآورد، دو تلقی از اخلاق پژوهش به میان میآید. نخستین روی آورد در اخلاق پژوهش، مسئولیتپذیری اخلاقی را در عرصه تحقیق به «شخص یا اشخاص پژوهشگر» معطوف میکند. دومین روی آورد به «اخلاق موسسههای پژوهشی» مربوط میشود. موسسههای پژوهشی بسی بیش از اشخاص حقیقی (پژوهشگران) نقش و تاثیر اجتماعی دارند. به همین دلیل، سازمانهایی که به امر پژوهش میپردازند، در قبال همه عناصر محیط درونی، بیرونی (مستقیم و غیر مستقیم) خود مسئولیت دارند.
«اخلاق پژوهش» شاخهای از اخلاق حرفهای است که به تبیین اصول و ارزشهای اخلاقی در حوزه تحقیق و پژوهش، میپردازد. برخی از اصول مهم اخلاق پژوهش عبارتند از: «توجه به مصرف اخلاقی پژوهش» یعنی دغدغه اخلاق داشتن در پژوهش، «داوری و تحلیل نظام مند»، «اصل تقدم فهم کامل بر نقد»، «اصل تمایز عیب جویی و خرده گیری با تحلیل و نقد به معنی بررسی خوبیها و بدی ها»، «اصل احترام به آراء»، «اصل توجه به تخصص»، «اصل واکنش هوشمندانه و اجتناب از واکنشهای هیجانی که تعبیری از حلم و بردباری در متون دینی ماست»، «اصل دقت و اجتناب از شتابزدگی و ساده انگاری»، «اصل بی طرفی و انصاف»، «اصل استقلال در پژوهش و داوری»، «اصل توجه به پیش داوری ها»، «اصل رازداری در پژوهش»، «اصل پرهیز از مبالغه و اغراق»، «اصل احترام به حریم خصوصی»، «اصل نقدگرایی» و «اصل احترام به حق مالکیت فردی» و .... ذیلابه توضیح برخی از این اصول میپردازیم.
یکی از اصول اخلاق حرفه ای در پژوهش، اصل تقدم فهم بر نقد است. بر محقق و پژوهشگر ناقد که در پی درستی و نادرستی یک اندیشه و نظریه است، لازم است پیش از فهم دقیق یک نظریه و مدعا، به صرف تصوری مبهم، ضعیف یا احتمالی، به نقد آن مبادرت نورزد. تلاش برای فهم سخن قبل از نقد آن، نه تنها یک توصیه روش شناختی است، بلکه یک رفتار اخلاقی نیز میباشد؛ زیرا شتاب زدگی و نقد عاری از فهم، دو عارضه غیر اخلاقی دارد: عارضه اول سوق دادن فرد به سوی باورهای ناسنجیده است و دومین عارضه، تعدی به حقوق صاحب دیدگاه مورد نقد میباشد.
شتاب زدگی در مقام نقد، مانع فهم ناقد از سخن مورد انتقاد میگردد و اصرار جزم گرایانه بر نقد، سبب فهم نادرست آن میشود. استاد شهید مطهری نقد عاری از فهم راستین از سخن مخالف را با تعبیر «خود میکشی و خود تعزیه میخوانی» نکوهش کرده است.
نقد کننده باید ابتدا مدعای مخاطب را تشخیص دهد و بعد از تشخیص مدعا به دلیل یا ادله او بپردازد. به دیگر سخن؛ شناخت ارکان و عناصر اصلی یک نظریه و مدعا، شرط لازم جهت بررسی و نقد آن است. هر نظریه ای در مقام نقد سه ضلع عمده دارد:
1ـ نظریه، 2ـ مبانی و پیش فرضهای آن 3ـ برآیند و برون داد آن (لوازم). برای تشخیص و فهم مدعا دو کار لازم است: یکی آنکه محقق ابتدا نکات اصلی را از نکات فرعی تمییز دهد. نکات اصلی، نکاتی است که اگر در نوشته نباشد یا فهم نشود، کل نوشته ارزش خود را از دست میدهد. نکات فرعی، نکاتی هستند که اگر در نوشته نباشد یا فهم نشود یا پذیرفته نشود، ارزش نوشته همچنان باقی است. نکات اصلی و فرعی، زیرمجموعه مدعا هستند که برای ایضاح مدعا و اثبات دلیل به کار میآیند. دوم آنکه ناقد برای اینکه به مخاطب خود و نویسنده نشان دهد که مدعا را درست فهمیده است، تقریر و توضیحی نو از مدعا به دست دهد، به طوری که شکی نماند که اصل مدعا کاملا فهم شده است. رسم دروس عالی حوزه بر این بوده است که ابتدا مدعا را تقریر میکنند و آن گاه به نقد آن مینشینند.
یکی از اصول مهم اخلاقی در گستره پژوهش و تحقیق، اصل نقدپذیری است. نقد گفتگوی اثربخشی است که امکان چالش دو نظرگاه و روی آورد را فراهم میآورد. تلاش برای برخورداری از طرز تلقی و رهیافت دیگران، ناگفتهها را اعم از مواضع قوت و یا خلل، به میان میآورد و محقق را از تک بعدی نگری و تحویل انگاری مصون میدارد. شرط اثربخشی و کاراآیی آن مسبوقیت گوش بر زبان و سعی در فهم روشن، کامل و بی کم و کاست مدعای گوینده است. نقد را ردیه انگاشتن و تنها به گفتار خویش توجه کردن و ناقد را قاصر در فهم مطالب پنداشتن مانع اثربخشی و کارایی گفتگوی نقادانه است و محقق را از عمل به توصیه گرانقدر و روش شناختی «کونوا نقّاد الکلام» باز میدارد.
نقد جاده دو طرفه است. محقق از طرفی محتاج و ملزم به نقادی فرضیههای رقیب و نظریههای مختلف است و از طرف دیگر به عنوان کسی که فرضیه و نظریهای را به میان میآورد و ادعایی را مطرح میکند، ملزم به شنیدن موثر نقدهاست... محقق با ارائه گزارش تحقیق خویش، عده ای را مورد خطاب قرار میدهد. این خطاب به صورت طبیعی و نه قراردادی، حقوقی را ایجاد میکند. مهمترین حق مخاطب، نقادی سخنان محقق است. بنابراین، محقق باید خود را نسبت به شنیدن نقد موظف بداند. واکنش پرخاشگرانه ناشی از فقدان هوش هیجانی لازم، غیر اخلاقی است. منتقد را به انواع تبکیتهای بیرونی و غیر معرفتی نواختن و او را به غرض ورزی متهم کردن، و امثال آن از علائم مواجهه غیر اخلاقی با نقد است. کسانی که به لحاظ شخصیت از هوش هیجانی لازم برخوردار نیستند و یا خودکامه و مستبد میاندیشند، تحمل نقد شدن را ندارند. قرآن کریم همگان را به بردباری و تحمل و مدارا توصیه کرده و سزاوارترین افراد به رعایت این اصل اخلاقی مهم را اندیشمندان خوانده است: «و لاتستوی الحسنه و لاالسیئه ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینک و بینه عداوه کانه ولی حمیم».
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان