26 فروردین 1397, 12:17
شبهه هفتم: شفاعت اخروی چگونه با قانون مجازات سازگار است؟ در باب شفاعت اشکالات متعددی شده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1ـ شفاعت نوعی تبعیض ناروا و حاکمیت روابط به جای ضوابط است و با عدل الهی سازگار نیست؛
2ـ در قرآن کریم شفاعت در آخرت مورد نفی و انکار واقع شده است؛ 3ـ شفاعت با قانون «لیس للانسان الاما سعی» منافات دارد؛ 4ـ لازمه شفاعت این است که رحمت شفیع بیشتر از رحمت خدا باشد؛ 5ـ اعتقاد به شفاعت موجب تجرّی نفوس و بلکه تشویق آنها نسبت به ارتکاب گناه است؛ 6ـ اعتقاد به شفاعت شفعا و درخواست شفاعت از آنها نوعی شرک است.
در پاسخ این اشکالات خوب است تعریف درستی از شفاعت در آخرت بیان گردد که بدین امر در شماره قبل مبادرت ورزیدیم. گفتیم که 1- مسئله شفاعت در آخرت یک پدیده استثنایی نیست بلکه طبق یک فرمول کلی در نظام هستی اعم از دنیا و آخرت و تکوین و تشریع است و آن اینکه مغفرت الهی در آخرت مانند هر رحمت دیگر الهی دارای نظام و قانون است. 2- خداوند ابا و امتناع دارد از اینکه کارها را به جز از راه اسبابش به جریان بیندازد. علوّ و شموخ و قدّوسیت ذات حق ابا دارد از اینکه مستقیما و مباشرتا کار خویش را در عوالم پایین انجام دهد. وساطت فرشتگان در نظام تکوین و تشریع بر همین اساس است. ( مرتضی مطهری، مجموعه آثار، پیشین، صص 259ـ258) 3- فرق اساسی میان شفاعت حقیقی اخروی با شفاعتهای باطل دنیوی این است که بر اساس قاعده مزبور شفاعت واقعی از خدا شروع میشود و به گناهکار ختم میگردد ولی در شفاعت باطل دنیوی جریان بر عکس است. به تعبیر دیگر در شفاعت حقیقی خدا برانگیزاننده شفیع است. بنابراین، شفیع تحت تاثیر خدا است اما در شفاعتهای باطل، این مجرم است که شفیع را تحت تاثیر قرار میدهد و شفیع نیز شفاعت کننده را تحت تاثیر قرار میدهد.(همان) 4- همان گونه که در بهرهمندی از جریانهای دیگر رحمت الهی قابلیت و صلاحیت شرط است در بهرهمندی از رحمت و مغفرت الهی در قیامت نیز، لیاقت و قابلیت شرط است. بنابراین، شفاعت شفیعان بر اساس قابلیتهای افراد صورت میگیرد. به همین دلیل در قرآن و روایات عدّه زیادی از انسانها فاقد قابلیت برای شفاعت قلمداد شدهاند.( در این رابطه میتوان به سوره مدّثر / 48ـ40، انبیاء / 28، طه / 109 و مریم / 87 مراجعه کرد)
با عنایت به توضیحی که در باب شفاعت داده شد پاسخ بسیاری از اشکالات روشن میگردد. زیرا بیان شد که شفاعت تبعیض باطل نیست؛ چرا که بدون ضابطه و بدون داشتن قابلیت انجام نمیگیرد و هر کس که واجد قابلیت باشد از این جریان رحمت و مغفرت الهی برخوردار خواهد شد و نیز روشن شد که با اصل «لیس للانسان الا ما سعی» منافاتی ندارد زیرا قابلیتی که برای بهرهمندی از شفاعت لازم است با کار و تلاش خود شخص حاصل میشود و نیز روشن شد که لازمه شفاعت این نیست که رحمت شفیع بیشتر از رحمت خدا باشد چنان که لازمهاش این نیست که خدا تحت تاثیر شفیع قرار گیرد؛ چون دستگاه شفاعت از جانب خدا و با انگیزه رساندن رحمت و مغفرت به بندگان میباشد. این شفیع است که تحت تاثیر خداست نه بالعکس و نیز روشن شد که اعتقاد به شفاعت شرک نیست زیرا وجود نظام واسطهها در تکوین و تشریع و دنیا و آخرت غیر قابل انکار است. معنای شفاعت و یا توسل به انبیا و اولیا این نیست که آنها میتوانند در خارج از چارچوب نظام الهی نقش و تاثیری داشته باشند، بلکه به این معناست که خداوند مقربان درگاه خویش را واسطه فیض خود قرار داده و از بندگان خواسته است با توسل به آنها و طلب شفاعت از آنها از رحمت و مغفرت الهی، خود را بهرهمند سازند.
هر چند برخی از آیات(مانند سوره بقره / 48، 123 و 254) شفاعت را در آخرت نفی کرده است اما یک دسته دیگر از آیات، اصل شفاعت را پذیرفته است ولی آن را در انحصار خدا و به اذن او دانسته است(مانند زمر / 44، سبا / 23، طه / 109، بقره / 255، انعام / 51، 70 و یونس / 3) دسته سوم از آیات بر وجود شفاعت در آخرت و یا عدهای به نام شفیع دلالت دارد.( مانند مدّثّر / 48، انبیاء / 28 و مریم / 87)
جمع بندی این آیات این است که شفاعت خود سرانه و باطل و بی اذن خدا در قیامت وجود ندارد شفاعتی که از ناحیه مقربان الهی صورت میگیرد با اذن و اراده الهی است.
در مورد این اشکال که اعتقاد به شفاعت باعث تجری و تشویق انسانها به گناه است باید گفت اولاً همین اشکال در مورد آیاتی که به صراحت مغفرت خدا را مطرح میکند و یا آیاتی که بر آمرزیده شدن همه گناهان با توبه دلالت دارد مطرح است. ثانیا با عنایت به اینکه برای بهرهمندی از شفاعت قابلیت لازم است و هیچکس هم نمیداند که واجد این قابلیت است یا فاقد آن و نیز با عنایت به اینکه نه در مورد هیچ گناه خاصی وعده شفاعت داده شد و نه به هیچ گناهکار خاصی، قهرا این اشکال مطرح نخواهد بود بلکه به عکس همین وعده به همراه شروطی که دارد باعث قرار گرفتن انسان در میان خوف و رجا میگردد. به تعبیر مرحوم شهید مطهری: «... هیچ کس نمیتواند جمیع شرایط شفاعت را به صورت قطعی بیان کند خدا خودش میداند و بس... گویی قرآن نخواسته است که همه شرایط شمول شفاعت را به طور صریح بیان کند، خواسته است قلوب را در میان خوف و رجا نگهدارد. از اینجا میتوان فهمید که اشکالی که میگوید عقیده به شفاعت موجب تجرّی است وارد نیست.»( مرتضی مطهری، پیشین، ص 261)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان