دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تلاش شبانه روزى

No image
تلاش شبانه روزى

تلاش شبانه روزى

ایشان معمولا در طول یک شبانه روز، کمتر از پنج ساعت خواب و استراحت دارد. در روزهاى امامت جمعه در تبریز، کار، تلاش و برنامه هایش که شامل دیدار با مردم، مسئولان و رسیدگى به امور استان و شهرستان ها بود هر روز از اوّل صبح آغاز مى شد و به طور فشرده و یک سره تا پاسى از شب ادامه پیدا مى کرد و فقط در این میان، براى نماز و غذاى مختصر، وقت کوتاهى اختصاص مى داد و بقیه را در خدمت مردم و مسئولان بود. او به حق خود را وقف مردم و انقلاب کرده بود. مردم و مسؤولین هرگاه اراده مى کردند، مى توانستند به حضور ایشان برسند و گاهى ساعت ها وقت ایشان را مى گرفتندولى چون او شیفته خدمت بود، هرگز خم به ابرو نمى آورد و همه را با آغوش باز به حضور مى پذیرفت. آیت الله ملکوتى در طول مسئولیت چهارده ساله خود در تبریز، خدمت به مردم را، حتى به زیارت هاى مستحبى ترجیح مى دادچون در نگاه او، خدمت به مردم و خشنودى آنها، عین خشنودى ائمه و رضایت خداوند متعال بود[19].

هنگامى که کار تمام مى شد و مسؤولان از دفتر امام جمعه مى رفتند، او به کتابخانه شخصى خود مى رفت و تا پاسى از شب، به مطالعه مى پرداخت. آیت الله ملکوتى چه در ایّام امامت جمعه و چه قبل و بعد از آن، اغلب شب ها به مطالعه مشغول بود و اغلب در کتابخانه، هنگام تحقیق و مطالعه، سر بر روى کتاب ها گذاشته، چند لحظه اى به خواب و استراحت مى پرداخت سپس قبل از طلوع فجر، دوباره براى نماز و عبادت بیدار مى شد. وى هم اکنون که در قم به سر مى برد، اغلب به تحقیق، تألیف، تدریس و مطالعه اشتغال دارد و تنها یک ساعت جهت دیدار و پاسخ گویى به طلاّب و مراجعان در دفتر حضور مى یابد. آیت الله ملکوتى در نجف نیز یکى از پرکارترین استادان آن حوزه به شمار مى رفت. فرزند بزرگ وى در این باره مى گوید:

«ایشان در نجف هر روز حدود نه تدریس داشتند. اذان صبح که مى شد، پس از نماز از خانه بیرون مى رفتند و تا ظهر به تدریس مى پرداختند. بعد از ظهر هم تا مغرب و عشا تدریس داشتند. پس از نماز عشا، باز هم یک درس مى گفتند آن گاه به کتابخانه مدرسه مى رفتند و تا ساعت 12 شب مطالعه مى کردند و در نهایت نصف شب به منزل مى آمدند. در خانه هم کارشان مطالعه بوده تا این که بر اثر مطالعه زیاد چشم هایشان شدیداً ناراحت شد به حدى که کاملا از مطالعه باز ماندند. ایشان براى معالجه، نزد چشم پزشک هاى بغداد رفتند و آنها به او گفتند: شما آن قدر از این چشم هایتان کار کشیدید که اینهارااز کارآیى انداخته اید. چون مدتى ایشان نمى توانستند مطالعه کنند، کتاب ها را به دست من مى دادند من برایشان مى خواندم و ایشان گوش مى کردند. یادم هست ده، دوازده ساله بودم که عبارات کتاب هاى اسفار، کفایه، تقریرات مرحوم نایینى و... را براى ایشان مى خواندم و چون بچه بودم، گاهى هم عبارت ها را غلط مى خواندم و ایشان تذکر مى داد و تصحیح مى کردم تا این که بعد از نذر و نیاز، خداوند لطف کرد و چشمانشان بهبودى یافت.»[20]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS