13 مهر 1394, 13:51
فرزند بزرگوارشان نقل مى کند:
«یکى از تجّار شهر مرند ورشکست شده بود. او تعریف مى کرد: بعد از ظهر پنجشنبه اى رفتم قبرستان، فاتحه اى بخوانم. دیدم آیت الله مرندى در گوشه قبرستان نشسته، وقتى مرا دید صدایم کرد، خدمتش شرفیاب شدم و سلام و احوالپرسى کردم، ایشان بیست تومان که آن زمان پول قابل توجهى بود به من داد و فرمود: براى شما زحمتى دارم لطف کنید یک یاسین بخوانید و هدیه کنید به روح حضرت ابوالفضل(علیه السلام). من رفتم سوره یاسین را خواندم و دو رکعت نماز خواندم و هدیه کردم به قمر بنى هاشم(علیه السلام). شب خواب دیدم در حرم حضرت عباس(علیه السلام)هستم و آیت الله مرندى نیز آنجا حضور دارند و با هم مرقد مطهّر را زیارت مى کنیم.
آن بیست تومان برکت عجیبى پیدا کرد، در آن زمان بسیار براى من راهگشا شد و بسیارى از گرفتارى هایم برطرف گشت.»
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان