13 مهر 1394, 13:51
استخاره یا کرامت!
میرزاى چهاردهى در گرفتن استخاره و علم تعبیر خواب ید طولایى داشت و قضایاى شگفتى از آن بزرگوار نقل شده است که به دو مورد اشاره مى شود.
1- یکى از شاگردان آن بزرگوار مى گوید: در یکى از روزهاى گرم تابستان نجف، موقع ظهر در خانه ام را به شدت کوبیدند. وقتى در را باز کردم، دیدم یکى از دوستان طلبه است که با ناراحتى و پریشانى سراغم آمده است؟ پرسیدم: چه اتفاقى افتاده است؟ گفت: از گرسنگى به تنگ آمده ام و از شما مى خواهم مراقب زن و بچه ام باشید تا به ایران بروم. شاید خداوند گشایشى در زندگانى ام فراهم سازد. هرچه از او خواستم به داخل بیاید تا از شدت گرما آسوده شود و به حالت طبیعى برگردد و راه حلى براى مشکلش پیدا کنیم، قبول نکرد. گفتم: آیا با کسى مشورت کرده اى؟ گفت: نه. گفتم: همین الان به حرم مطهر حضرت امیر(علیه السلام) مشرف شو. استادمان میرزا محمدعلى در آنجا مشغول عبادت است. در این باره استخاره کن. هرچه آمد، قبول کن. او پذیرفت و رفت و پس از ساعتى با خوشحالى برگشت. گفتم: چه شده است؟ گفت: نزد آقا میرزا محمدعلى رفتم و استخاره اى خواستم. ایشان قرآن را باز کرد و رو به من کرد و فرمود: «آقا شیخ از حضرت امیر(علیه السلام) خجالت نمى کشى که مى خواهى زن و بچه ات را بى سرپرست در نجف رها کنى و براى شکم چرانى به ایران بروى؟ صبر کن، به زودى فرجى حاصل خواهد شد.» خودش هم کمکى به من کرد. از استخاره میرزا در تعجب شدیم که این استخاره بود یا کرامت. چرا که بعد از مدتى آن طلبه از تنگى معیشت رهایى یافت.
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان