13 مهر 1394, 13:51
در مسیر دانش
وى هنگامى که هفت سال از عمرش سپرى شده بود، وارد مدسه جدید شد. در آن زمان کسانى در این مدارس پذیرفته مى شدند که از هوش و توانایى بالایى برخوردار باشند. پدر تأکید داشت که فرزندش این مسیر را ادامه دهد و خود را به مراحل عالى علمى برساند. او نیز در عمل چنین توانایى را نشان داده بود و هر سال از شاگردان ممتاز مدرسه شناخته مى شد. وى تا سال دوم دبیرستان که آن وقت به دروس جدید معروف بود، تحصیل کرد. سپس به مدرسه دینى رفت. خود مى گوید:
«بعضى از رفقا و دوستان مدرسه اى ما که مى خواستند درس عربى آن ها تقویت شود، ساعاتى از اوقات روزانه خود را به مدرسه دینى طالبیّه واقع در بازار تبریز مى رفتند و در نزد استاد ادبیات صرف و نحو مى خواندند که من نیز چند روزى این دوستان را همراهى کردم و در دروس ادبیات حوزه شرکت جستم اما آنچه براى من پیش آمد، تقویت درس عربى نبود بلکه عشق و شیفتگى به درس حوزه بود. و همین نیز سرآغاز سرنوشت من گردید و من راه روحانیت را برگزیدم.»[1]
هنگامى که چنین تصمیمى گرفت، با مخالفت خانواده و اطرافیان روبه رو شد، چون این دوران مصادف با شروع فشارها علیه حوزه هاى علمیه و رنج و زحمت روحانیت بود. همت و اصرار وى پدر را قانع ساخت و به این ترتیب او با وجود موقعیت تجارت، زندگى زاهدانه طلبگى را برگزید. از آن پس خانه را ترک کرد و همه اوقات خود را در مدرسه دینى طالبیّه گذراند. چهار سال در مدرسه طالبیّه ماند و دروس ادبیات، معانى و بیان و قسمتى از فقه و اصول را فراگرفت. در همین دوران خاطره انگیز با علامه جعفرى هم بحث بود. وى درخصوص این فراز از زندگى اش مى گوید:
«چون برخلاف خواسته خانوده ام به حوزه آمده بودم، نمى خواستم از مشکلاتم آگاه شوند و در اراده من براى ادامه تحصیل تأثیر بگذارند. گاهى آن قدر مشکلات اقتصادى زیاد مى باشد که با مرحوم محمدتقى جعفرى دو روز غذا نداشتیم. یکوقت کسى مى آمد نماز و قرآن ارجاع مى داد و ما پولى براى تهیه غذا پیدا مى کردیم.»[2]
[1]. همان.
[2]. مصاحبه حجت الاسلام وحیدپور از شاگردان معظم له.
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان