13 مهر 1394, 15:28
سید مرتضى و مسئولیتهاى اجتماعى
سید مرتضى علاوه بر فعالیتهاى علمى و فرهنگى و مسئولیتهاى اجتماعى و رهبرى جامعه اسلامى، پس از وفات برادرش سید رضى در سال 406 ق. مسئولیت نقابت و امارت حج و نظارت بر دیوان مظالم را به عهده گرفت.
از زمان خلفاى بنى امیه تا زمان معتضد عباسى، فرزندان على بن ابیطالب(علیه السلام)همیشه تحت تعقیب و مراقبت خلفا و مأموران بودند. چون با حکّام ستمگر مبارزه مى کردند. از این رو آنان اغلب در شهرهاى مختلف متوارى بودند و معمولاً در جنگ و گریزها به شهادت مى رسیدند. وجود امامزادگان متعدد در نقاط مختلف و دورافتاده حاکى از همین مبارزات است. هنگامى که حکومت و خلافت در سال 279 ق. به معتضد عباسى واگذار شد موضوع احترام به علویان و تعیین سرپرست مطرح شد و در هر شهرى یکى از بزرگان سادات یا علماى علوى نقابت یعنى سرپرستى سادات آن شهر یا منطقه را به عهده گرفت.
او علاوه بر نظارت بر نسب و دفاع از حقوق و حفظ شرافت آنان موظف بود در میان آنان قضاوت کند، سرپرستى اموال و دارایى یتیمان را بر عهده گیرد، احکام الهى را در صورت ارتکاب گناه درباره آنان جارى کند، دختران و زنان بى سرپرست را شوهر دهد و از بى سرپرستان مراقبت کند. کسى که این مسئولیت ها را به عهده مى گرفت بایستى دانشمند و مجتهد باشد تا قضاوت او معتبر و نافذ باشد.([1])
امارت حجّ هم مسئولیت بزرگى بود که ریاست و رهبرى زائران خانه خدا را به عهده داشت و معمولاً شخص خلیفه آن را به عهده داشت. ولى گاهى خلیفه این مسئولیت بسیار مهم را به شخصى که شایستگى داشت واگذار مى کرد و او را به عنوان امیرالحاج معرفى مى کرد.
نظارت بر دیوان - که در آن به اعمال ظالمانه حکام و امرا و رجال بزرگ دولت زیر نظر شخص خلیفه رسیدگى مى شد - نیز یکى از مسئولیتهاى خطیر اجتماعى بود.
این سه مسئولیت مهم در سال 406 ق. (پس از وفات سید رضى که بیش از بیست سال آنها را به عهده داشت) به برادرش سید مرتضى واگذار شد و تا آخر عمر آنها را به عهده داشت و به خوبى از انجام امور مربوط به آنها برآمد.
شایسته ذکر است که موقعیت اجتماعى و مسائل سیاسى، فرمانروایان ستمگر را وادار مى کرد تا آن مسئولیت هاى مهم را به این افراد واگذار نمایند و سید مرتضى و برادرش نیز به منظور خدمت به اسلام و مسلمانان آن مسئولیت ها را پذیرفتند تا در سایه آن بتوانند خدمات ارزنده براى جامعه انجام دهند وگرنه این مسئولیت ها چیزى نبود که بر عظمت و شخصیت آنان بیفزاید و به آنها افتخار کنند. از این رو است که مى بینیم او به پیروى از جدّ بزرگوارش به وضع بیچارگان و محرومان جامعه خود رسیدگى مى کرد, تا جائى که سید شریف تاج الدین حسینى حلبى مى نویسد :
«او پیوسته مراقب حال مستمندان و مواظب بسیارى از خانواده هاى نیازمند بود و براى افراد بى بضاعت ماهانه مقرر داشته بود که خود آنان از منبع آن خبر نداشتند و پس از رحلت سیّد که ماهانه قطع گردید متوجّه شدند.»([2])
[1] - تلخیص از کتاب ,,الغدیر، ج4، ص205 به بعد.
[2] - سیماى فرزانگان، رضا مختارى، ج3، ص366.
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان