كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، حسين فاطمي، روزنامه باختر، مصدق، نفت، كودتا
نویسنده : طلعت ده پهلواني
حسین فاطمی در سال 1296هـ.ش در شهر نائین متولد شد. پدرش روحانی عالیقدر سید علیمحمد معروف به سیف العلماء و مادرش سیده طوبی دختر حجهالاسلام(خادمالعلوم) که هر دو از خانوادههای سادات طباطبائی نائینی بودهاند. حسین فاطمی پس از انجام تحصیلات دبستانی در نائین در نوجوانی برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت.[1]
حسین که جوانتر از همه بود، در دوران تحصیل دبیرستان در تهیه و تنظیم روزنامه باختر به برادر خود کمک میکرد و در این زمینه تحصیلات زیادی را کسب کرد.
او در آغاز سال 1329ش. که فعالیتهای سیاسی دکتر فاطمی در جبهه ملی به اوج خود رسیده بود، با توصیه یکی از رفقا و با راهنمایی (مصباح فاطمی) برادر ارشدش، با پریوش سطوتی دختر افسر بازنشسته ژاندارمری که در اصفهان چند سالی مأموریت داشت و با برادر حسین (مصباح) دوست بود، ازدواج کرد و سال بعد صاحب پسری به نام(علی) شد تا که تا سال 1332ش. به همراه مادرش در تهران میزیستند و بعداً به اتفاق مادر خود به انگلیس رفتند و تحصیلات خود را با مقطع دکتری در رشته حقوق به پایان رساند و در همانجا اقامت گزید.[2]
آغاز کار مطبوعاتی
حسین در سال 1315 که برادرش نصرتالله سیفپور فاطمی امتیاز روزنامه باختر را گرفت، با او همکاری کرد، حسین خیلی زود به پیچ و خمهای کار مطبوعاتی واقف شد و در کلیه امور روزنامه سر رشته پیدا کرد در سال 1316ش. برای فعالیت بیشتر مطبوعاتی اصفهان را ترک کرد و به تهران آمد و به توصیه چند نفر به روزنامه ستاره که متعلق به احمد ملکی بود، معرفی گردید و با ماهیانه مبلغ 20 تومان استخدام شد. استعداد ذاتی وی در فن نگارش و پر کاری و جدیت در کار موجب شد، سردبیری روزنامه «ستاره» به وی محول شود و تقریباً گرداننده اصلی روزنامه بود. در سال 1319 به اصرار برادرش که علت اشتغال در سمت شهرداری شیراز ناچار به ترک اصفهان بود، به اصفهان بازگشت و پس از چندی برای اداره روزنامه باختر به تهران انتقال یافت و شرکتی برای اداره آن تشکیل شد و مدیریت آن به عهده وی محول گردید.[3]
روزنامه باختر به علت مقالات تند و در عین حال مستند و همکاری با گروهی از نویسندگان برجسته جای خود را در محافل سیاسی و مطبوعاتی تهران باز کرد، بخصوص که روزنامه سیاسی، خبری و انتقادی هم بود.[4] روزنامه باختر تا سال 1324 به مدیریت حسین فاطمی به طور روزانه انتشار مییافت، فاطمی در همین سال تصمیم گرفت برای تحصیل در فن روزنامهنگاری و آموزش مطبوعات در اروپا، به فرانسه سفر نماید. (به دعوت دولت فرانسه)[5] ابتدا به عنوان نماینده مطبوعات در کنفرانس کار به ژنو رفت. سپس در پاریس تحصیلات خود را دنبال نمود. او در طی اقامت در پاریس از لحاظ مالی در مضیقه بود.[6] و لیکن برادرش سیفپور فاطمی و مصباح و گاهی نیز شهاب خسروانی به او کمک مالی میکردند در مدت اقامت در اروپا روابط خود را با مطبوعات ایران قطع نکرد و مقالاتی برای روزنامه «مرد امروز» و روزنامه «ستاره» تنظیم و ارسال میکرد. در سال 1327 به تهران بازگشت و تصمیم به انتشار روزنامه گرفت و در سال 1328 امتیاز روزنامه یومیه «باختر امروز» به نام حسین فاطمی صادر شد.[7]
فعالیتهای سیاسی
عصر روز 8 مرداد 1328 دو روز پس از پایان عمر مجلس پانزدهم و معلق ماندن قرارداد الحاقی نفت نخستین شماره «باختر امروز» با سر مقالهای تحت عنان «یا مرگ یا آزادی» منتشر گردید و از همان آغاز به انتقاد شدید و گزنده از هیئت حاکمه و دستگاه حکومتی پرداخت.[8] افشاگری صادقانه و بیان حقایق، روزنامه باختر امروز را در صف اول مطبوعات ایران قرار داد.[9]
در اواخر سال 1328 به دنبال تشکیل جبهه ملی، فاطمی در کنار دکتر مصدق قرار گرفت و روزنامه خود را ارگان جبهه ملی کرد. وی توسط این روزنامه افکار و عقاید جبهه ملی را انتشار میداد و در حقیقت کارگردان جبهه ملی و مشاور نزدیک دکتر مصدق بود.[10] بنا به شهادت صریح دکتر مصدق، ابتکار پیشنهاد ملی کردن نفت از سوی دکتر فاطمی بود.[11]
از طرف دیگر عدهای هم که در اطراف دکتر مصدق بودند، غیر از حسین مکی و عناصر دیگر که در احزاب سیاسی آن روز بودند. به دلیل عدم شناخت دکتر فاطمی شروع به مخالفت کردند. روزنامه نگاران نامهای نوشتند و بیوگرافی دکتر فاطمی را تجزیه و تحلیل کردند، در آن بیوگرافی دکتر فاطمی عامل سر سپرده انگلیسی معرفی شد که بعدها دکتر مصدق طی نطقی در پاسخ این ناگفتهها، گفته بود. «اگر هم آن طور که شما میگویید، او عامل سر سپرده انگلیس هم باشد. ایشان توبه کرده و از نظر من حری است که میتواند از هر حیث موجه باشد.»[12]
زندانی شدن، در دوران روزنامهنگاری
دکتر فاطمی در طی سالهای روزنامهنگاری و فعالیتهای سیاسی چندین بار توقیف و زندانی شد که نخستین بار در سال 1316 هنگامی که روزنامه «ستاره» همکاری داشت، شهربانی به خاطر مقالهای سوءظن برانگیز و توقیف و زندانی شد که بعداً آزاد گردید. دومین بار در سال 1320 دکتر فاطمی به خاطر اعلامیهای که حکومت رضاشاهی در اصفهان منتشر ساخت، بلافاصله دستگیر و زندانی گردید و در زندان عمومی شهربانی در کنار دزدان و قاتلان چندین روز به سر برد، تا آنکه به کمک چند تن از دوستانش، شهربانی اصفهان موافقت کرد، او را با حرکت به تهران بعنوان(تبعید از اصفهان) آزاد سازند.[13]
سومین بار در دوران حکومت رزمآرا به خاطر انتقادهای تند و گزندهای که دکتر فاطمی علیه طرفداران اجنبی و عوامل نفتی منتشر میساخت که در مورخه 28 آذرماه 1329 منتشر گردید و دکتر فاطمی را به خاطر نگارش آن مقاله به دستور رزمآرا نخستوزیر وقت بازداشت کردند. بدون آنکه مجوز قانونی و یا حکم دادگاه و دادستان ارائه دهند. وی پس از سه روز به کمک نمایندگان جبهه ملی و آزادیخواهان رؤسای مجلس و سنا مداخله کرده و ترتیب آزادی دکتر فاطمی داده شد که شبانه به خانه بازگشت.[14] او در نخستین شماره روزنامه پس از آزادی از زندان مقالهای با عنوان «هنوز ایران آن قبرستانی نیست که شرکت نفت آرزو میکند» منتشر ساخت که این موجب خشم رزمآرا گردید.[15]
چهارمین بار در اواخر مردادماه سال 1332 پس از آنکه شاه برخلاف سنت پارلمانی حکم عزل دکتر مصدق را صادر کرد و با توطئهای قرار بود، چند گروهان سرباز عدهای را دستگیر کنند و در نیمه شب 22 مرداد 32 عدهای از سربازان گارد به دستور افسران گارد طبق نقشه قبلی به خانه چند تن از سران جبهه ملی(دکتر فاطمی) و مهندس زیرکزاده رفته آنها را دستگیر و بازداشتگاهی در سعدآباد زندانی کرد. در همان شب عدهای سرباز و افسر در خانه حسین فاطمی مستقر شده و تا صبح به همسر و فرزند ایشان به طرز اهانتآمیزی رفتار کرده بودند. این تحریکات و بازداشتها که نقشه آن از بیش طراحی شده بود با مقاومت دکتر مصدق در برابر فرمان عزل و دستور توقیف سرنگ نصیری فرمانده گارد صادر کرد که پس از آن بلافاصله در آزادسازی دکتر فاطمی و دیگران از طرف رئیس ستاد(سرتیپ ریاحی) اقدام به عمل آمده دکتر فاطمی فردای آن روز به خانه خود بازگشت.[16] در همان روز پس از آنکه شاه در (کلاردشت) میزیست، فهمید که توطئه وی خنثی شده است. با یک هواپیمای دو موتوره از(نوشهر) به بغداد رفت. دکتر فاطمی روز بعد به اتفاق چند افسر و سرباز به دستور نخستوزیر به کاخهای سلطنتی(سعد آباد) مراجعه کرد و با لاک و مهر کردن درهای کاخ، تا دخل و تصرفی در اموال کاخها نشود، وی در مصاحبه همان روز با خبرنگاران اظهار کرد. «این کاخها و اموال آن متعلق به ملت ایران است و باید زیر نظر عموم باشد.»
آخرین بازداشت و زندانی شدن ایشان که 188 روز طول کشید، مربوط به کودتای 28 مرداد 1328 است که در روز ششم اسفندماه 1332 در مخفی گاهش دستگیر شد.[17]
نقش فعال علیه سیاست استعماری انگلستان
به هنگام نخستوزیری دکتر مصدق، فاطمی معاونت سیاسی و پارلمانی او را بر عهده گرفت. در سال 1330 در اواخر آذرماه برای شرکت در انتخابات مجلس شورای ملی از سمت خود کنارهگیری کرد[18] و در بهمن 1330 و روزنامه «باختر امروز» مراسمی به مناسبت سالگرد شهادت محمد مسعود، بر مزار او تشکیل داد و فاطمی که ناطق مراسم بود، به هنگام سخنرانی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و قریب به 8 ماه در تهران و اروپا تحت عمل جراحی و درمان قرار گرفت.[19] وی توسط فردی به نام عبدخدایی از فدائیان اسلام ترور شد.[20]
در انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی فاطمی به وکالت از طرف مردم تهران انتخاب شد؛ ولی تا چند ماه به علت بیماری نتوانست، در پارلمان شرکت کند. در مهرماه 1331ش. دکتر فاطمی عهدهدار وزارت امورخارجه شد و در این سمت در اجرای سیاست خارجی دولت قاطعانه عمل نمود و وزارت امورخارجه را تصفیه نمود. از جمله کارهی اساسی او در وزارت امورخارجه و قطع رابطه با انگلیس و بستن سفارت انگلستان در تهران و کنسولگریها در شهرستانها بود.[21] در تاریخ 30 مهرماه 1331 دکتر فاطمی وزیر خارجه ایران، ضمن یادداشتی خطاب به سفارت انگلیس تصمیم دولت ایران را به قطع رابطه سیاسی با دولت انگلستان اعلام کرد و دلیل رد این تصمیم خودداری انگلیس از کمک به حل اختلاف فیمابین و حمایت غیرقانونی از شرکت سابق و مداخلات مأمورین رسمی آن دولت در ایجاد تحرکات و اخلال در نظم و آرامش کشور بیان نمود. بدین سان پس از 93 سال روابط این دو کشور قطع شد؛ ولی محمدرضا شاه با این تصمیم موافق نبود.[22]
بعد از واقعه 9 اسفند سال 1331 شاه تصمیم به خروج از کشور گرفت و در این وقایع دکتر فاطمی لطمات شدیدی را متحمل گردید، منزل وی مورد هجوم واقع شد و از این تاریخ مبارزه علنی او با دربار آغاز گردید. در ماههای نخست سال 1332ش. دکتر فاطمی به عراق سفر نمود و مورد استقبال مقامات عراقی و علما واقع شد.[23]
در 25 مرداد 1332 پس از خروج شاه از ایران تظاهراتی بزرگ در میدان بهارستان آغاز شد و جبهه ملی انتقاد شدیداللحنی از شاه نمود و دکتر فاطمی نیز خواستار لغو نظام سلطنتی در ایران شد و به دنبال کودتای 28 مرداد(1332) و سقوط دکتر مصدق، دکتر فاطمی قریب به 7 ماه مخفیگاه به سر برد، تا اینکه در 6 اسفند 1332 توسط مأمورین فرمانداری نظامی دستگیر شد و سپس توسط عدهای از ارازل و اوباش تهران به سرکردگی شعبان جعفری با کارد مورد حمله قرار گرفت[24] و در نهایت به حکم ناجوانمردانه دادگاه بر وی و تجدید نظر نظامی چهار بار به اعدام محکوم شد. حکم اعدام روز چهارشنبه 19 آبان 1233 در میدان تیر لشکر دو زرهی واقع در پادگان قصر به اجرا درآمد و سپس در کنار شهدای 30 تیر به خاک سپرده شد.[25]