دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

هجرت به کرمانشاه

No image
هجرت به کرمانشاه  ,

هجرت به کرمانشاه

چندى بعد وى به علت بیمارى به کرمانشاه رفت، اما قضاى الهى او را در آن سرزمین ماندگار کرد. بعد از اقامت در کرمانشاه به وظایف دینى قیام نمود و اقدامات مؤثرى انجام داد. ابتدا به آگاه سازى مردم از مسائل شرعى پرداخت و در موارد لازم به اقدامات عملى روى آورد. به چند نمونه از اقدامات وى اشاره مى کنیم.

1ـ مبارزه با شراب خوارى

علامه میبدى بعد از استقرار در کرمانشاه متوجه شد بعضى از مردم به خاطر ندانستن مسأله مرتکب شراب خوارى مى شوند و عده اى گمان مى کنند شرابخوارى گناه کوچک است و خدا ارحم الراحمین است. از این جهت در شب بیست و یکم ماه رمضان که اغلب مردم به عزادارى مشغول بودند، به سخنرانى در مذمت شراب پرداخت. این سخنرانى مؤثر واقع شده و عده اى توبه کردند.[9]

او از راه هاى دیگر هم براى مبارزه با شراب خوارى استفاده کرد. فرزند یکى از بزرگان قبایل در شراب خوارى بسیار حریص بود و کسى به او تذکرى نمى داد، اما علامه میبدى نامه نصیحت گونه اى به وى نوشت و در آن مواردى از مذمت هاى شراب را ذکر کرد. در فرازى از این نامه آمده است:

«گمان من این است که احدى تا به حال اتمام حجت بر شما نکرده... و حقیر به حمدالله مستغنى از مال و قوت و عزت شما هستم و دیدم پدران شما در مجالس تشیع پاس دین بلکه مرد آن روزگار بوده اند و حیف است که مثل شما اولاد خلف از اوصاف پسندیده آن ها باز مانید.»

وقتى نامه به دست این شخص رسید، از این کار پشیمان شد و از گذشته خود توبه کرد.[10]

2ـ اجراى حدود الهى بر شاهزادگان

اقدامات وى در مبارزه با شراب خوارى بسیار مفید بود، اما این پدیده زشت گسترده تر از آن بود که با موعظه و سخنرانى بتوان با آن مبارزه کرد. از این رو میبدى با توجه به نفوذى که در جامعه داشت، به عنوانِ حاکم شرع به اجراىِ حدود پرداخت و با این معضل مبارزه کرد، البته موفقیت هاى خوبى هم به دست آورد. وى در این باره مى نویسد:

«و یکى دیگر سهولت امر شراب خوردن بود که در گذر گاه و هر کوچه و بازار آواز مستان بلند بود و شب ها راه مسجد و بازار و ضیافت و زیارت برادران دینى بر مردم بسته شده بود و حکمران مملکت به سبب ابتلاى بستگان خود راه سکوت را پیموده بود و گوش به شکوه و تظلم کسى نمى داد تا به حدى آشکار شد که خود حقیر به چشم خود دیدم و بناى جارى کردن حد شراب گذاشتم و جماعت بسیارى را هشتاد تازیانه زدم، حتى از اجراى بزرگان و شاهزادگان و داروغه و کدخدا و حکمران بلد متعرض نشد و بسیار کار شهر نظم گرفت، بلکه یکى خودش آمد و خواهش حد کرد تا این که وقتى یکى از ملازمین شاهزادگان را مست دیدم و فرار کرد او را از نواب شاهزاده خواستم تا سه روز نوکرها تجسس کردند و پیدا نشد. گفتم اگر او چشم از خویشان و خانه و بلد خود و نوکرى مى پوشد و از این ولایت مى رود که من آسوده ام و تقصیرى در اقامه حد نکرده ام و اگر پیدا شد هر وقت که باشد حد شرعى بر او جارى خواهم کرد. فوراً پیدا شد و در درب مسجد او را حد زدم و او را از نوکرى بیرون کردم و گفتم چنین نوکرى سزاوار محضر شاهزاده نیست. بعد آمد و توبه کرد... تا او را به جاى خود نصب کردند. بارى چنان ترس و رعب در دل ها جا کرد که بسیارى آمدند و توبه کردند.»[11]

3ـ مبارزه با سوداگران فریب کار

از دیگر اقدامات ایشان مبارزه با افرادى بود که تحت عناوین مختلف به شیّادى مى پرداختند. آن ها از ساده دلى و پاکى مردم استفاده کرده و به نام کیمیاگرى، فال گیرى، دیدار با امام زمان و... از مردم پول هاى کلان مى گرفتند. علامه میبدى با ارشاد مردم به مبارزه پرداخت و از مال باختگان براى باز پس گیرى حقوق شان حمایت کرد. یکى از این مال باختگان که سیصد تومان به شیادان داده بود به میبدى مراجعه کرد و خواستار کمک شد. از قضا مرد شیّادى که از این مرد پول گرفته بود به عتبات رفته بود و علامه میبدى با نامه نگارى به افراد از آن ها خواسته بود تا با هر حیله اى شده او را روانه کرمانشاه کنند. وقتى او به کرمانشاه برگشت پول را از وى باز پس گرفتند.

همین شخص روزى به مردم مژده دیدار با امام زمان داد و عده اى را مجبور کرد در روزى سرد با آب سرد غسل کنند و بعد از آن لباس احرام بسته در بیابان دو رکعت نماز گذارند تا در سجده امام زمان را ببینند. وقتى کسى امام زمان را ندید، آن شیّاد مردى را کتک زد و مدعى شد نیتش فاسد بوده و به این خاطر دیدار حاصل نشد. و بعد از آن خود ادعاى امامت کرد و کار به جایى رسد که مردم گمان کردند او در هر حال آنها را مى بیند. میبدى با روشن ساختن فریب هایش او را در میان مردم رسوا کرد.[12]

4ـ مبارزه با غُلات

در آن زمان کرمانشاه و اطراف آن از افرادى که به خدا بودن على(علیه السلام) اعتقاد داشتند، پر شده بود، به گونه اى که علامه میبدى مى گوید حدود دو سوم مردم شهر یا خود نُصَیرى بودند و یا با آنان همراهى مى کردند. از این رو به آگاه سازى مردم همت گماشت و در سخنرانى و مجالس از انحرافات آنها پرده برداشت و عاقبت کتابى در رد آنها نوشت. اندک زمانى نگذشت که بسیارى از اهل شهر از این فرقه اى باطل دست برداشتند.[13]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

عالمان مرتبط

سید علی میبدی

سید علی میبدی

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS