كلمات كليدي : تورگو، فيزيكراسي، اقتصاد سياسي، بازدهي نزولي، سرمايه گذاري، نظام طبيعي
نویسنده : حسين كفشگر جلودار
ژاک تورگو، یکی از چهرههای مشهور فیزیوکرات است؛[1] که توانست نظریات فیزیوکراسی را در عمل آزمون کند. وی یکی از نظریهپردازان اقتصادی است که با نوشتن کتابی در زمینه توزیع ثروت، تأثیر عمدهای بر تفکرات آدام اسمیت، بنیانگذار مکتب کلاسیک، گذاشت. وی همچنین از نخستین نظریهپردازان اقتصاد سیاسی است.
ژاک تورگو، سومین پسر از خانوادهای اشرافی با سابقهای دیرین در حکومت فرانسه بود. در سال 1728 در پاریس بهدنیا آمد و تحصیلاتش را در همان جا به اتمام رساند. وی در ابتدا در نظر داشت وارد کلیسا شود و به این منظور، از سال 1749 تا 1751، بهعنوان دانشجوی دانشکده الهیات دانشکده پاریس مشغول به تحصیل بود. ولی بعد از مرگ پدرش میراث زیاد بهدست آورد و به مسائل اقتصادی علاقمند گردید.[2] چندی بعد، وارد خدمات دولتی شد و در سال 1761 بهعنوان پیشکار دارایی لیموژ (Limoges) (یکی از شهرهای فرانسه)، گماشته شد و 13 سال در این سمت باقی ماند. در سال 1774 بهعنوان وزیر دارایی و خدمات عمومی فرانسه که صد سال پیش از آن (1674) در اختیار کلبر (Colbert) بود، برگزیده شد. سیاستهایی که وی در دوران تصدیگریاش انجام داد، شاه را به انزوا کشاند و در نهایت در سال 1776 ، شاه تمام سیاستهای وی را ملغی نمود. تورگو در نهایت قبل از انقلاب فرانسه در سال 1781 درگذشت.[3]
آثار ژاک تورگو[4]
بیشتر آثار اقتصادی وی در دهه1760 بهرشته تحریر درآمد و همین نوشتههایش در دایرةالمعارف به شهرت او بهعنوان فیلسوف دامن زد. مشهورترین اثر او با نام تأملاتی در باب ایجاد و توزیع ثروت (Reflection on the Formation and Distribution of Riches) است؛ که در سال 1776 بهرشته تحریر درآمد و در سال 1769 به چاپ رسید. این کتاب بهویژه در مفهوم تقسیم کار، تفاوت بین قیمت بازار و قیمت طبیعی کالا و تأکید بر میزان پسانداز واقعی بهعنوان تعیینکننده اصلی نرخ رشد اقتصادی کشور، چارچوب ساختار آدام اسمیت را تشکیل میدهد.
آثار دیگر وی عبارتند از: "درباره تاریخ و تاملات، ملاحظاتی در باب مقاله سنپراوی، نامههایی به راهب بزرگ تره در باب تجارت غله، درباره فرهنگ بزرگ و کوچک، گزیدههایی از مکاتبات اقتصادی تورگو (که این دو کتاب اخیر، ترجمه انگلیسی نوشتههای وی است) و رساله ارزش و پول که ناتمام ماند. تورگو همچنین در مورد امور اداری حکومتی نیز یاداشتهایی نوشت که اغلب اصول نظری مبنتی بر آنها را شرح میداد. کاملترین نشر آثار وی، با عنوان "مجموعه آثار تورگو و مدارک مربوطه" به چاپ رسیده که شامل مکاتبات بسیار، مدارک مرتبط و زندگینامه است.
اقدامات تورگو در دوران تصدیگری وزارت
وی بهمحض پذیرش تصدی وزارت دارایی، امور را بر محور اندیشه فیزیوکراتها اصلاح نمود.[5] مهمترین این اصلاحات را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
1. یکی از نخستین اقدامات وی، از بین بردن تمام محدودیتهای تجاری غلات (مانند مالیات سنگین بر تجار و کسبه) در فرانسه بود. چراکه وی دیگر صنعت را بیثمر نمیدانست و بیان میکرد که فیزیوکراتها، برخلاف ظاهرشان، در عمل و اصول عقایدشان از این طبقه حمایت میکنند.[6]
2. وی همچنین قانون مشهور کوروه (Corvee) (ایجاد و تعمیر جادهها بهوسیله بیکاری کارگران) را تغییر داد و پرداختهای پولی را جایگزین کرد.
3. وی تمام قوانین قرون وسطا را لغو کرد و قوانین خاصی برای اداره اقتصاد کشور از طریق هزینههای عمومی را بهوجود آورد.[7]
4. او سازمانی برای کمک به فقرا و بینوایان در سالهای قطحی شدید 1769-1772 ایجاد کرد. از طرف دیگر، صرفهجویی شدید در مخارج دولتی، اساس برنامههای وی بود. کمکهای دولتی و حقوق کسانی که کار نمیکردند را قطع میکرد.[8]
دیدگاههای اقتصادی ژاک تورگو
گردش سرمایه؛ بهنظر تورگو، سرمایه پولی را میتوان به پنج طریق سرمایهگذاری کرد:
1) برای خرید زمین بهکار رود؛ تا سرمایهگذار، زمیندار شود؛
2) وجوه را برای پیشپرداخت بهمنظور تولید صنعتی سرمایهگذاری شود؛ تا سرمایهگذار کارآفرین شود.
3) در کشاورزی بهکار رود؛ در این صورت سرمایهگذار، زارع میشود.
4) در تجارت استفاده شود.
5) نهایتا اینکه میتوان پول را با بهره به دیگران وام داد.
انواع مختلف سرمایهگذاری، دارای بازدهیهای متفاوت است؛ که عمدتا به درجات متغیر خطر بستگی دارد. خرید ملک، کمترین بازده و وام بیشترین بازده را دارد. این نکته در خور توجه است که در تحلیل گردش سرمایه، میان انواع مختلف کاربرد آن، تورگو بهوضوح مفاهیم بهره و سود را به عنوان نسبت (نه بهعنوان ارزش مطلق) بهکار برد. این برداشت از سود بهعنوان نرخ، متعاقبا در اقتصاد متداول شد.[9]
قانون بازدهی؛ وجه مهم دیدگاه اقتصادی تورگو، تحلیل وی از "قانون بازدهها با توجه به کشاورزی" است. واضحترین بیان آنرا میتوان در اثرش با نام "ملاحظاتی در باب مقاله سنپراوی" مشاهده کرد. کشاورزی خوب به استفاده از فنون تولید گرایش دارد و مستلزم پیشپرداختهای چشمگیر فرهنگ خوب است. این امر، ابتدا به افزایش بازده مقیاس و به ازاری هر واحد سرمایه به کار رفته منتهی میشود. با پیشپرداختهای بیشتر، محصول به نسبتی به مراتب بیشتر از هزینه افزایش خواهد یافت؛ اما فقط تا نقطهای که محصول، تا آنجا زیاد شدنش نسبت به پیشپرداختها امکانپذیر باشد. بعد از این نقطه، اگر پیشپرداختها بازهم افزایش یابد، محصول هم افزایش خواهد یافت؛ اما کمتر و بهطور مداوم کمتر و کمتر میشود؛ تا افزایش در پیشپرداختها، چیزی بر میزان محصول نمیافزاید. بنابراین در تولید کشاورزی میتوان بر چند مرحله انگشت گذاشت؛ اول بازدهی فزاینده (صعودی) وجود دارد، وقتی انباشت ادامه مییابد، ستانده بههمان نسبت افزایش نمییابد و در نهایت، بازدههای کاهنده (نزولی) بهوجود میآید. به اعتقاد وی، زارع، وقتی به بالاترین بازده در هر واحد پیشپرداخت میرسد، نباید سرمایهگذاری را متوقف کند؛ بلکه تا وقتی که افزایش در پیشپرداختها در مقایسه با آنچه که سرمایهگذاری، دیگر، ثمر نمیدهد ( بازده کاهنده) ولی بازده رضایتبخشی داشته باشد، زارع باید به تولید خود ادامه دهد.[10]
قانون طبیعی؛ تورگو و دیگر همفکران اقتصادیاش از قانون طبیعی حمایت میکردند و معتقد بودند که بهطور کلی اقتصاد شامل اصولی است که برای بررسی هریک از آنها، درک عقلایی بشر لازم است و این عقلانیت نیز تبعیت از "قانون طبیعی" است. بهعبارت دیگر، علم اقتصاد روابط بین افراد مختلف جامعه را بررسی میکند؛ مشروط بر آنکه براساس نظام خاصی در روابط بین گروههای مختلف (مصرفکنندگان در مقابل تولیدکنندگان) در حصول به هدفهای خود، بهوجود آمد و دلیلش این است که بشر بهعنوان انسان اقتصادی همواره و بهطور طبیعی، بهدنبال منافع مادی خود است و تمایل دارد در این راه، ارضای خواستههای مادی خود را به حداکثر برساند. از این لحاظ، ایجاد هرگونه محدودیت برای بشر در این راه موجب خواهد شد که از گردش آزادانه و طبیعی خواستههای انسانی جلوگیری شود و این امر مخالف با قانون طبیعی است. بنابراین هرگاه افراد در جامعه اقتصادی آزاد باشند که در جهت ارضای نیازهای خود فعالیت کنند و این نیازها را برآورده نمایند، رفاه عمومی در جامعه بهوجود خواهد آمد. ناگفته نماند که آدام اسمیت در قرن هیجدهم از این نکات برای تدوین عقاید خود الهام گرفت.[11]
ارزش و قیمت؛ تورگو در کتاب تأملات خود، دو نوع قیمت را تعریف کرد: قیمت جاری یا بازاری که با عرضه و تقاضا تعیین میشود و قیمت بنیادی در مورد کالا؛ قیمتی که برای کارگر تمام میشود. درواقع، قیمت بنیادی در مقام مقایسه، ارزش دائم و با ثبات قیمت بازاری کالا است. قیمت بنیادی همیشه شامل دستمزدهای کارگر، یا هزینههای معاش او است. اما کارگران به کسب میزان معینی اضافه برای حوادث غیرمترقبه نیاز دارند و گرنه تولید ادامه نخواهد یافت. اما در ملتی که تجارت و صنعت آزاد و فعال باشد، رقابت این سود را در پایینترین حد ممکن سامان میدهد. تورگو رابطه بسیار دقیق بین قیمت بنیادی و جاری را شناسایی کرد و معتقد بود که قیمت بنیادی، نوعی کف برای قیمتها است (حداقلی که نمیتوان به پایینتر از آن سقوط کرد). این مطلب بهوضوح دلالت بر این دارد که اگر ارزش مبادلهای جاری، نتواند کل هزینههای شامل سود مناسب را تحت پوشش قرار دهد، بازتولید متوقف میشود. وی همچنین اظهار داشت که بین دو مفهوم قیمت، تعادل وجود دارد، ارزش بازاری بهطور مداوم به نزدیک شدن ارزش بنیادی گرایش دارد و نمیتواند برای همیشه از آن دور شود.
فنآوری مناسب؛ تورگو در مقاله کوتاه خود با نام "درباره فرهنگ بزرگ و کوچک"، علت اصلی سودآوری زمین و مازاد فیزیکی را بهجای طبیعت، استفاده از فنآوری مناسب در زراعت میداند. از اینرو، سودآوری زمین که به استفاده از روشهای تولید نمونه مزرعهداری در مقیاس وسیع بستگی دارد، فقط بهوسیله مقدار سرمایه لازم و پیشپرداخت به زارعان امکانپذیر است.
سود؛ تورگو برخلاف فیزیوکراتها، بهینهسازی زمین زمینداران را به منشأ مالکیت در زمین و استحقاق اجاره ربط نداد؛ بلکه او به گنجاندن سود زارعان در اقلام لازم، بازتولید و حذف آنها از بخش قابل تصرف محصول خالص، معتقد بود که زارع مختار نیست با سودش هرکاری بتواند بکند؛ بلکه باید دوباره آنرا سرمایهگذاری کند؛ زیرا نمیتوان بر سود مالیات بست.[12]