روایت داریم کسانی که برای امام حسین گریه می کنند ملائکه میان اشک های این ها را می گیرند اشک هایشان را ذخیره می کنند و روز قیامت این اشک ها را روی آتش ها می ریزند و آتش ها خاموش می شوند. اشک از خودش بیرون می آید وصل به محبوبش می شود به رحمت بی پایان خدا وصل می شود. پدر شهید می فرمود: من تا وقتی که بچه ام شهید نشده بود اصلاً روضه حضرت علی اکبر(ع) را درک نمی کردم که بر آقا اباعبدالله چه گذشت آن هم پسری که همه وجودش شمایل پیامبر بود. برای آقا اباعبدالله خیلی سخت بوده است. می گویند: وقتی که سر بریده آقا اباعبدالله را به مجلس ابن زیاد آوردند ابن زیاد جسارت می کرد بی ادبی می کرد. در حضور حضرت زینب علیهاالسلام گفت: یا ابا عبدالله چه قدر زود محاسنت سفید شد شما محاسنت سفید نبود. حضرت زینب علیها السلام آنجا بودند فرمودند: ابن زیاد می دانی محاسن برادرم را چه سفید کرد داغ علی اکبر، داغ فرزند جوان.
-
در رفتن جان از بدن گویند هر قومی سخن
من هم به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود
مرسوم نبود در مصائب کربلا حضرت زینب بیاید اما زمان شهادت آقا علی اکبر در قتلگاه حاضر شدند. می دانستند که این داغ برای برادر بسیار سنگین است. خانم خود را بالای سر علی اکبر رساندند تا برادر را به خود مشغول کند در حالی که صدا می زد: وای برادرم وای برادرزاده ام. آقا اباعبدالله(ع) کنار قلب علی نشست هر چه کرد درد قلبش آرام نشد یک وقت دیدند خم شد و صورت به صورت فرزندش گذاشت و گفت:...
«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»
حجة الاسلام و المسلمین فرحزاد