كلمات كليدي : وقف، تحبيس، تسبيل، اقتصاد اسلامي، موقوفه، موقوف عليهم، حكومت اسلامي، تجهيز مالي
وقف بهمعنای حبس و منع است و در اصطلاح عقدی است که نتیجهی آن، ایستایی اصل و رهایی منافع آن است[1] این تعریف شامل دو بخش است:
1. ایستایی اصل؛ معادل واژهی تحبیس در عربی، که از ریشه "حبس" بهمعنای زندانی کردن و در قید درآوردن و جلوی آزادی چیزی را گرفتن است؛ زیرا با وقف شدن ملک، آزادی نقل و انتقال (خرید و فروش، هبه و ...) از آن گرفته میشود.
2. رهایی منافع؛ معادل واژهی تسبیل در عربی، یعنی در راه خدا آزاد گذاردن است؛ زیرا منافع وقف برای موقوفعلیهم مباح و آزاد است؛ تا از آن، انتفاع ببرند. به مال و زمین وقفشده، موقوفه و به کسانی که برای آنها وقف میشود، موقوفعلیهم میگویند.
وقف و اعمال نیک شبیه آن، از مسائل اجتماعی است و از روزگاران دور، از زمانیکه بشر برای خود اجتماعی داشته، این اعمال با او همراه بوده است.عنوان وقف، پیش از اسلام بین پیروان همه ادیان در غرب و شرق متداول بوده است؛ بهگونهای که اداره معبدها، صومعهها، آتشکدهها، موبدان و کاهنان از منافع موقوفات بوده است.
سابقه وقف در ایران به قبل از اسلام برمیگردد.اقوام آریایی، بهویژه ایرانیان، به پیروی از آیین و کیش خود، دارای موقوفات و نذورات بسیاری برای نگهداری معابد و آتشکدههای خود بودهاند.در این دوران، عمدهترین زمینهای فئودالی، املاک خالصه وقفی بوده و در دوره هخامنشیان، معابد بر املاک وسیعی تسلط داشتند که این زمینها از طرف پادشاه و یا بزرگان و فئودالهای محلی بهمنظور جلب پیشوایان مذهبی به پرستشگاهها هدیه میشد.کشاورزانی که در این قبیل زمینها به کشت و زرع مشغول بودند، سهم مالکانه را میباید به هیربد یا کاهن بزرگ میدادند. سلوکیان و اشکانیان نیز این شیوه را محترم میشمردند. پارهای از این موقوفات، هم اکنون نیز در نزد زرتشتیان برخی از شهرهای ایران، مثل یزد و کرمان باقی و دایر است[2].
بعد از ظهور اسلام نیز این روش پسندیده از روزگار رسول خدا(ص) و امامان معصوم(ع) و زمان صحابه تا روزگار تابعین و تابعان آنان ادامه یافت.برای نخستین بار رسول گرامی اسلام(ص)در سال سوم هجرت، پس از جنگ احد، هفت بوستان و مزرعه آماده را بهنام "بساتین سبعه" یا "حیطان السبعه" که به آن حضرت هدیه شده بود، وقف کرد.
در دوره مغولان، بهویژه در اوایل تسلط آنان، بسیاری از املاک موقوفه مصادره و بهصورت املاک خالصه دولتی درآمد.ولی پس از تشرف به اسلام، خود مشوق اوقاف شدند، بهویژه در دوران غازانخان موقوفات زیادی برای امور خیریه ایجاد شد.اهمیت و وسعت موقوفات بهویژه در دوران رشیدالدین فضلالله موجب شد تا تشکیلات منظمی برای اداره موقوفات و تحت نظارت قاضیالقضات بهوجود آید.[3]
بیشترین توسعه اوقاف مربوط به دوران صفویه است.در این دوران، شاهان صفوی بهویژه شاه عباس اول همه اموال، رقبات و املاک خالصه را وقف کرد. به تبعیت از پادشاه، بسیاری از حاکمان مناطق نیز املاک فراوانی را در سرتاسر مملکت بهصورت وقف درآوردند. در این دوران، بسیاری از املاک، وقف مقاصد خیریه مخصوصاً وقف بقاع متبرکه و از همه بالاتر آستانه امام رضا(ع) در مشهد و حضرت معصومه(س) در قم شد. در دوره نادر شاه، برخلاف گذشته اوقاف محدود شد؛ بهگونهای که در سالهای آخر سلطنت نادرشاه، طی فرمانی همه اوقاف بهصورت املاک خالصه درآمده و تحت عنوان "رقبات نادری" در دفاتر مخصوصی ثبت شد.[4]
انواع وقف
وقف به اعتبارهای مختلف به انواع و اقسامی تقسیم میشود
بهاعتبار زمان؛ به دو نوع تقسیم میشود: 1-وقف منقطع؛ حبس عین و تسبیل منفعت مال در راه خدا برای افراد خاص و برای مدت خاص را وقف منقطع میگویند؛ مثل وقف یک باغ بر اولاد خود.2-وقف مؤبد یا همیشگی؛ وقف مؤبد در مقابل وقف منقطع است و زمان در آن مطرح نیست؛ مثل وقف مسجد برای عموم مردم.
به اعتبار موقوفعلیهم؛ به دو نوع تقسیم میشود:[5] 1.وقف خاص که مخصوص گروه معین و خاصی است. مانند وقف بر اولاد یا افراد و طبقهای خاص از مردم؛ 2. وقف عام که مقصود از آن امور خیریه بهصورت عام است و مخصوص گروه و طبقه معینی نیست؛ مانند وقف کردن چیزی برای مصلحت عام، مانند فقرا، ایتام، مدارس، مساجد[6] و ....
بهاعتبار منفعت؛ به دو قسم وقف انتفاع و منفعت تقسیم میشود: 1) وقف انتفاع: اگر نظر واقف از وقف تحصیل درآمد مادی نباشد، آنرا وقف انتفاع گویند؛ مانند احداث مسجد در زمین ملکی خود. 2) وقف منفعت: اگر نظر واقف از وقف، تحصیل درآمد باشد تا در مورد معینی هزینه شود، آنرا وقف منفعت نامند، مانند وقف ملک برای اداره مسجد و مدرسه.[7]
آثار اقتصادی و اجتماعی وقف
کاهش فقر؛ یکی از کارکردهای مهم وقف، فقرزدایی از جامعه است.با گسترش فرهنگ وقف میتوان میزان فقر و محرومیت را در جامعه کاهش داد؛ زیرا وقف یکی از راههای توزیع مجدد درآمد است و با توزیع مجدد درآمد، سرمایههای جامعه در اختیار همگان قرار میگیرد و با بهرهمندی همگان از امکانات رفاهی و اقتصادی، زمینههای تکامل در ابعاد فرهنگی و اجتماعی فراهم میشود.طبق موازین دینی بهکمک وقف، معمولا ثروتها بعد از چند سالی از خانوادهای به خانوادههای دیگر و از طبقهای به طبقات دیگر انتقال مییابد؛ به این صورت که اولا بخشی از ثروت ثروتمندان در قالب وقف از ملکیت خصوصی آنها خارج شده و به ملکیت عمومی میپیوندد و عدهی بیشتری از منافع آن بهرهمند میشوند؛ در نتیجه، فاصله طبقاتی کاهش مییابد و ثانیا طبق مفاد وقف، اصل املاک موقوفه به واحدهای کوچکتر تجزیه نمیشود؛ تا از منافع آنها کاسته شود؛ بلکه فقط از منافع آنها بهرهبرداری شده و نوعی تعدیل و تقسیم ثروت پیش میآید. نتیجه طبیعی این امر را میتوان در سه فرآیند: تعدیل ثروت، توازن اجتماعی و همکاری جامعه ذکر کرد. تعدادی از مصارف و مواردی که بر آنها وقف صورت گرفته مانند: مدارس، کتابخانههای عمومی، بیمارستانها، مسافرخانهها، غرس اشجار و درختان میوه برای زیبایی شهر و استفاده عابرین، تعمیر پلها و معابر عمومی، ایتام، معلولین، درماندگان، زندانیان، درمان بیماران روانی، تشکیل خانواده و …، این عناوین تمام آنچه را که یک جامعه پیشرفته در ابعاد مختلف اجتماعی احتیاج دارد، را دربر گرفته و فقر را کاهش میدهد.
افزایش سطح اشتغال؛ کارآفرینی و ایجاد اشتغال از بزرگترین دغدغههای جوامع انسانی است.متون اسلامی نیز تلاش برای ادارهی معاش خانواده را همسطح جهاد در راه خدا قلمداد کرده است.یکی از کارکردهای وقف، رویکرد اقتصادی آن است.استفادهی بهینه از موقوفات در تحقق این هدف مؤثراست.بالا رفتن بهرهوری موقوفات از جمله کشتزارها راهکاری است که پرداختن به آن میتواند به ایجاد فرصتهای شغلی فراوان بینجامد.در بسیاری از مناطق کشور زمینهای وقفی فراوان وجود دارد قسمت عمدهای از این زمینها در مناطق شهری و با کاربری تجاری است که در آنها میتوان بنگاههای تجاری، فروشگاههای زنجیرهایو ...احداث نموده که در هر کدام از آنها دهها نفر مشغول کار شوند، همچنین در نقاط مختلف کشور زمینهای فراوان وقفی با کاربری کشاورزی و باغداری با قابلیت کشت آبی و دیم وجود دارد که میتوان از آن برای افزایش سطح اشتغال استفاده نمود، اوج تمدن اسلامی دوران عثمانی زمانی است که اوقاف بیش از هر زمان دیگری توسعه یافته بود، بیشتر افراد جامعه در خانههای وقفی متولد میشدند، در مدارس وقفی آموزش میدیدند و کتابها را از کتابخانههای وقفی به امانت میگرفتند و به هنگام بیماری در بیمارستانهای وقفی مداوا میشدند و در زمینهای وقفی به کشت و کار میپرداختند.[8] دولت اسلامی میتواند موقوفات عمومی را بهگونهای سازماندهی و جهتدهی نماید؛ که بهعنوان یک منبع مالی بتوان از آنها برای از بین بردن بیکاری و تولید اشتغال استفاده کرد.[9]
گسترش علم؛ نقش وقف در گسترش علم و دانش بسیار درخشان بوده و هست و با توجه به اینکه یکی از علل مستقیم رشد اقتصادی پایدار انباشت سرمایه انسانی یعنی مهارتهای علمی و فنی، حرفهای است؛ از این جهت، برپایی نظام آموزش عمومی از طریق مدارس، دانشگاهها، حوزهها و حتی رسانههای عمومی و ...جهت ارتقای سطح علوم و مهارتهای مختلف فنی و حرفهای و تصحیح روابط اجتماعی، اولین اقدام در این مسیر است. بیتردید نهاد وقف در تربیت انسانهای متعهد و ارتقای فرهنگ دینی نقشی اساسی دارد.اکثر مورخان و محققان به نقش موقوفات در توسعهی علم و دانش اشاره کردهاند.همینطور وقف میتواند موجب توسعهی نیروی انسانی ماهر و متعهد شود که یکی از عوامل مهم رشد و بهبود توسعهی همهجانبه است؛ چراکه بدون افراد تحصیلکرده و آموزشدیده در تمام سطوح، هیچ مهارت و فن جدید و یا برنامهریزی علمی جهت توسعه نمیتواند ارائه شود.مروری بر تاریخ وقف و موقوفات نشان میدهد که بخش قابل توجهی از آنها به مراکز علمی و آموزشی مانند دانشگاهها، مدارس، مراکز تحقیقاتی و ... اختصاص دارد؛ که از رویکرد آموزشی و پژوهشی وقف حکایت میکند. در گذشته بسیاری از این مراکز، از طریق موقوفات اداره میشد و تعداد زیادی از اقشار کم درآمد جامعه، که برخی از استعدادهای درخشانی هم برخوردار بودند و بهعلت نداشتن امکانات قادر به تحصیل نبودند، به این مدارس و مراکز وارد میشدند و برخی از بزرگان جهان اسلام از میان همین طبقهی محروم و در همین مراکز، رشد کرده و مدارج بالای علمی را طی نمودهاند.[10]
رشد تولید ملی؛ وقف بهدلایل زیر به رشد تولید ملی یاری میرساند:
الف) باعث حفظ اموال و داراییها میشود؛ چون طبق مفاد آن، تصرفاتی که منجر به نقل مالکیت میشود، جایز نیست و منوط به اذن خدا است. بههمین سبب، وقف بهترین وسیله نگهداری مال و ثروت بوده و نمیگذارد اموال، پراکنده و تلف گردد. مثلا شخصی یک قطعه زمین، شرکت، باغ و یا خانه را وقف میکند و درآمد آنرا برای مساکین و فقرا قرار میدهد؛ بدین معنا که اصل مال باقی بوده و درآمد آن مصرف میشود. این شیوه، باعث حفظ مال و تولید درآمد است.[11]
ب) در توزیع عادلانه درآمد ملی مؤثر است؛ زیرا ثروتمندان، برخی از اموالشان را وقف میکنند که عواید آن بین فقیران توزیع گردد؛ به این ترتیب، ثروتها به تمام افراد جامعه میرسد.
ج) تقاضای بیشتر را در پی دارد؛ به این صورت که منافع وقف خواه اصلی باشد و یا خیری و.. بین مستحقین توزیع میگردد که در نتیجه بین آنها میل به مصرف افزایش یافته و افراد تقاضای بیشتری خواهند داشت. این امر منجر به افزایش تولید میشود و هر قدر تقاضای افراد جامعه برای کالایی بیشتر شود به همان اندازه، تولید و عرضه آن افزایش مییابد و این امر رونق اقتصادی و افزایش تولید ناخالص ملی را به دنبال دارد.
افزایش درآمد سرانه؛ بر کسی پوشیده نیست که نقش وقف و اوقاف در کشورهای اسلامی در زمینه آموزش نیروی انسانی و سوادآموزی به چه میزان وسیع و گسترده بوده و هست؛ بهگونهای که اکثر بزرگان علمی جهان اسلام و دانشمندان بزرگ، بهنحوی با کمک وقف، تحصیلات و تحقیقات خود را انجام داده و به پایان رساندهاند.بههمین جهت، وقف تأثیر زیادی بر رشد درآمد سرانه دارد. از جمله شاخصهاى توسعهی اقتصادى شاخص درآمد سرانه است؛ که از تقسیم درآمد ملى یک کشور (تولید ناخالص داخلى)بر جمعیت آن بهدست مىآید.[12] وقف از چند جهت میتواند بر افزایش درآمد سرانه تأثیر مثبت داشته باشد؛ هم از جهت افزایش تولید ناخالص داخلی؛ یعنی به هر میزان که تولید ناخالص داخلی افزایش یابد، به همان میزان هم بر درآمد سرانه و هم بر قدرت خرید افزوده میشود. مهمتر از همه اینکه بخش وقف، بهترین تأثیر را میتواند بر روی اصلیترین عامل توسعهی اقتصادی یعنی موجودی سرمایهی انسانی داشته باشد؛ یک مطالعه کمی صورت گرفته در مورد 92کشور جهان برای دوره 2000-1920نشان داده است که موجودی سرمایه انسانی یکی از چهار عامل اصلی رشد اقتصادی است؛[13] که بهصورت معنی دار رشد بلندمدت اقتصادی را تحت تأثیر قرار میدهد. بهطور مشخصتر تحقیق مذکور روشن کرد که یک رشد بیست درصدی در متوسط سالهای به مدرسه رفتن مردم، موجب میشود که متوسط رشد سالانه اقتصادی حدود 15/0درصد افزایش یابد.[14]
از ادبیات توسعهی اقتصادی میتوان دریافت که سرمایهی انسانی نقش انکارناپذیری در رشد و توسعهی اقتصادی کشورها ایفا مینماید و یکی از شاخصهای اصلی اندازهگیری موجودی سرمایه انسانی، شاخص نرخ باسوادی بزرگسالان و یا متوسط سالهای به مدرسه رفتن جمعیت هر جامعه است.[15]
افزایش سرمایه انسانی علاوهبر آثار اقتصادی، دارای آثار اجتماعی متعددی نیز هست؛ که از آن جمله میتوان به افزایش سطح سلامت مردم اشاره کرد. این امر بهنوبه خود موجب افزایش بهرهوری نیروی کار میشود.[16]