كلمات كليدي : اميد، رجاء، يأس، انتظار، غرور
نویسنده : اصغر صفرزاده
انسان و هر موجود زندهای با امید به آیندهای بهتر زنده است و یأس و ناامیدی در مسیر زندگی است که او را از زندگانی بالنده بازداشته به یک عنصر بیخاصیت و بیتحرک تبدیل میکند. در این مقام مطالبی هرچند کوتاه در مورد امید و اثرات آن عرضه میشود.
تعریف امید
امید عبارت است از سرور و نشاط قلب به خاطر انتظار آنچه محبوب اوست، به شرط آنکه وقوعش متوقع و منتظر بوده و سببى عقلائى داشته، و انتظار انسان به آین خاطر باشد که اکثر اسباب آن فراهم است. در این صورت نام امید بر این انتظار، صادق است که در این صورت برای رسیدن به آن تلاش خواهد کرد.[1]
امید از منظر قرآن و سنت
آیات و اخبارى که باعث امیدوارى مىشود و ترغیب به آن مىنماید بسیار است که بر چند قسم تقسیم میشوند:
قسم اول: آیات و اخبارى که در آنها از یأس و نومیدى از رحمت خدا نهى شده است.[2]
قسم دوم: احادیثى که در خصوص رجاء و امیدوارى وارد شده است. چنانکه از حضرت رسول(ص) روایت شده است که: «خداى تعالى فرمودند که عبادت کنندگان به عبادتى که به امید ثواب من مىکنند مطمئن نشوند. به درستى که اگر نهایت سعى خود را در عبادت بکنند و در تمام عمرشان، خود را در مسیر بندگى من به زحمت بیندازند در مقابل آنچه از نعمتهای بهشت من و از درجات والایی که در نزدم است از من مىخواهند باز حق عبادت مرا بجا نیاوردهاند و مقصّر خواهند بود و لیکن باید به رحمت من مطمئن بوده به فضل و کرم من امیدوار باشند و مطمئن و خاطر جمع به حسن ظن به من باشند که هر گاه چنین باشند رحمت من ایشان را در مىیابد و خشنودى و آمرزش خود را به آیشان مىرسانم و خلعت عفو خود را به ایشان مىپوشانم. به درستى که منم خداوند رحمن و رحیم و به این نام خود را نامیدهام».[3]
قسم سوم: از چیزهائى که باعث امیدوارى مؤمنین است آن است که در آیات قرآنی و احادیث نبوی تصریح شده که ملائکه مقرّب و انبیاء مرسل(ص) براى طایفۀ مؤمنین طلب مغفرت مىنمایند و از خدا آمرزش ایشان را مىطلبند[4] و البته دعاى ایشان مقبول درگاه پروردگار است.
چنانکه حضرت رسول(ص) فرمودند: «حیات و مرگ من براى شما خیر است. اما در حیات، براى شما احکام شریعت را بیان مىکنم و طریقه و آداب را به شما مىآموزم و اما بعد از مرگم، اعمالى که از شما صادر مىشود بر من عرضه مىکنند. آنچه را که دیدم نیک است حمد خدا را مىکنم و آنچه را که دیدم بد است طلب آمرزش آن را از خدا مىکنم».[5]
قسم چهارم: در روایات آمده است که چون بنده گناهى کند ملائکه در نوشتن آن تأخیر مىکنند که شاید نادم و پشیمان شود و استغفار کند.[6]
قسم پنجم: از امورى که وسیله نجات مؤمنان و باعث امیدوارى گناهکاران است شفاعت پیامبر اکرم(ص) و ائمه طاهرین (علیهم السلام) است. چنانچه خداوند مهربان به آن برگزیدۀ جهانیان وعده داده که شفاعت او را قبول خواهد فرمود.
«هر آینه زود باشد که پروردگار تو، این قدر به تو بخشش و عطا کند که تو راضى و خشنود شوى»[7].
در تفسیر این آیه بیان شده که «محمد(ص) راضى نخواهد شد که یک نفر از امت او در جهنم باشد».[8]
قسم ششم: بشارات و مژدههائى که به شیعیان داده شده است که ایشان در جهنم همیشگی نخواهند بود و دوستى پیغمبر و اهل بیت، ایشان را از عذاب خلاص خواهد کرد هر چه قدر گناه که داشته باشند.
قسم هفتم: آیاتى که دلالت مىکند بر اینکه خداوند عالم آتش جهنم را به جهت کفار خلق کرده و به غیر از دشمنان خدا کسى داخل جهنم نخواهد شد و دوستان خود را به آن مىترساند.[9]
قسم هشتم: آنچه که در خصوص وسعت عفو و مغفرت خداوند وارد شده است. در احادیث وارد شده است که «در روز محشر خداوند عالم چنان آمرزش و مغفرت کند که به خاطر هیچ کس خطور نکرده باشد تا اینکه شیطان هم به طمع افتد.»[10]
قسم نهم: اخبارى رسیده است که هر بلا و ناخوشى و مرضى که در دنیا به مؤمن مىرسد حتى پاى او که به سنگى بخورد کفارۀ گناه او مىشود.[11]
قسم دهم: اخبارى که وارد شده است در خصوص اینکه «با وجود ایمان، گناهى ضرر نمىرساند. همچنان که با وجود کفر، هیچ عملى نفع نمىبخشد.»[12] اینکه گاهی است که خداى تعالى به جهت مقدار ذرهاى از ایمان، با عمل خوبى از اعمال صالحه، بنده را مىآمرزد و داخل بهشت مىکند.
قسم یازدهم: روایاتی که در تشویق به حسن ظن به خدا رسیده است.[13]
قسم دوازدهم: احادیثى وارد شده است که در روز قیامت، کفار و دشمنان اهل بیت رسالت، فداى مؤمنین و شیعیان خواهند شد و گناهان شیعیان را به پاى ایشان نوشته آنها را به عوض ایشان به جهنم خواهند برد. در احادیث اهل بیت وارد است که «ناصبین و دشمنان ما را به سبب ظلمى که به شیعیان ما کردهاند و بدى ایشان را گفتهاند فداى ایشان خواهند کرد».[14]
آنچه گفته شد دربارۀ رجاء و امیدوارى به رحمت و مغفرت بعد از طاعت و عبادت است و بدون آن غرور و حماقت است.[15]
امید یا بیم، کدام بهتر است؟!
برنامه دین مبین اسلام در مورد حالت خوف و رجا این است که باید یک نوع توازن و تعادلى در این دو صفت ایجاد شود.[16]
جامى گوید:
غرّه مشو که مَرکب مردان مرد را درسنگلاخ بادیه، پىها بریدهاند
نومید هم مباش که رندان جرعه نوش ناگه به یک ترانه به منزل رسیدهاند
بلى، چون معاصى و غرور بر مردم، بخصوص بر مردم این زمان، غالب است شایستهتر است که خوف بر آنان غلبه داشته باشد؛ به شرط آنکه آنان را به ناامیدى و قطع عمل نکشاند بلکه ایشان را به عمل وادارد و شهوات را بر آنها تلخ و ناگوار سازد و آنان را به کنارهگیرى از دنیا فرا خواند. پس با وجود غلبۀ معاصى بر طاعات شکّى نیست که خوف شایستهتر است. البتّه پیش از آنکه مُشرف بر مرگ شده باشند و امّا در وقت مردن مفید به حال آنها این است که رجاء و خوش گمانى غالب باشد، و انسان به اخبارى که در زمینه رجاء و امیدوارى رسیده مشغول گردد تا شوق لقاء حضرت ذو الجلال بر او فزونى گیرد و از ملاقات با پروردگار هراسان نباشد. زیرا که خوف فی نفسه از صفات نیک نیست بلکه تازیانۀ عمل است و به این خاطر بر آن سفارش شده که آدمى را از شهوات و معاصى باز دارد و چون وقت عمل بپایان رسد دیگر وجهى براى وجود آن باقى نمی ماند تا مایه کدورت لقاء محبوب و لذت انس با او گردد. بلکه در این حال ضررش بیش از نفع آن است و بخاطر همین گفته شده که عمل بخاطر رجاء، بالاتر از عمل بخاطر خوف است. زیرا رجاء، محبت انسان را به معبود زیادتر مىگرداند و لذت انس با او را بیشتر مىنماید.[17]
راههای تقویت امید
1ـ توجه در آیات و روایات مرتبط: بررسى آیات[18] و اخبارى که درباره فضیلت رجاء وارد شده مخصوصاً دقت در عباراتى که در ادعیه ائمه هدى علیهم السّلام آمده[19] براى کسى که در جستجوى رجا است داروی نیکویی است.[20]
2ـ تأمل و تفکر در نعمتهای بی پایان خداوند: یعنی در نعمتهاى شگفتآور او که در این دنیا نصیب بندگان خود کرده، تأمّل و تفکّر کند که چگونه خداوند آنچه را که براى ادامۀ زندگى آنها ضرورى است آماده ساخته است بلکه هیچ چیز جزئى را که گاه و بیگاه بدان محتاجاند و بودن آنها بهتر است رها نکرده است. بالاترین چیزى که باعث امیدوارى بندگان میشود این است که خداى تعالى خیر محض است و هیچ شرّى در او وجود ندارد و بخشایندۀ على الاطلاق است و خلق را آفریده تا بر ایشان جود و احسان کند.
از خیر محض جز نکوئى ناید خوش باش که عاقبت نکو خواهد شد[21]
3ـ ایمان: حضرت یعقوب(ع) به فرزندان خود گفت: «اى فرزندان، بروید (به سرزمین مصر) و از حال یوسف و برادرش تحقیق کنید و از رحمت بىمنتهاى پروردگار ناامید نباشید که هرگز به غیر از افراد کافر هیچ کس از رحمت خداوند مأیوس و ناامید نمىشود».[22]
4ـ حب الله : نزدیکترین بندگان به خدا کسى است که او را بیشتر دوست داشته باشد. زیرا دوستى امید را در دل افزون مىکند. چرا که دوستدار، مشتاق و امیدوارِ وصال به محبوب خویش است.[23]
آثار امید
1ـ افزایش محبت : همانطور که قبلاً اشاره شد.[24]
2ـ مراقبه بر اعمال خود: در روایت آمده که هر کس امیدوار بچیزى باشد در طلب آن بکوشد و هر کس از چیزى بترسد از آن گریزان است.[25]
3ـ احساس لذت از مناجات با خدا: از دیگر آثار امید احساس لذت از رو به خدا کردن و بهرهمندى از مناجات او و خشوع در تملّق اوست.