كلمات كليدي : انابه، توبه، بازگشت، هدايت
نویسنده : علي اكبريان تبريزي
"انابه" از "نوب" مشتق شده و در لغت به معنی بازگشت پی در پی چیزی است و در اصطلاح به معنی رجوع و بازگشت به سوی خدا از طریق توبه کردن است.[1]
حقیقت انابه:[2]
از آیات 27 و 28 سوره مبارکه رعد «...و یَهدى اِلَیهِ مَن اَناب*اَلَّذینَ ءامَنوا و تَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بِذِکرِ اللّهِ...» چنین برمىآید که ایمان و آرامش قلب با یاد خدا، همان انابه است و آن نوعى آمادگى از جانب بنده است که هدایت الهى را در پى دارد.[3] در توضیح انابه و بیان حقیقت آن، تفاسیر گوناگونى ارائه شده است؛
برخى گفتهاند: انابه بازگشت به سوى خدا و بازگشت به فطرت توحیدى است؛ یعنى هر زمان که عاملى انسان را از نظر عقیده و عمل از اصل توحید منحرف سازد باید به سوى آن باز گردد: «فَاَقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفـًا فِطرَتَ اللّهِ الَّتى فَطَرَ النّاسَ عَلَیها...* مُنیبینَ اِلَیهِ»[4] «پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند،انسانها را بر آن آفریده... این باید در حالی باشد که شما بسوی او بازگشت میکنید».[5]
تأکید بر «منیبین الیه» در آیه 33 سوره مبارکه روم «و اِذا مَسَّ النّاسَ ضُرٌّ دَعَوا رَبَّهُم مُنیبینَ اِلَیهِ ...»[6] با توجه به مفهوم لغوى انابه، براى اشاره به این معناست که پایه و اساس در فطرت انسان، توحید و خداپرستى و شرک، امر عارضى است که وقتى شخص از آن قطع امید مىکند خواه ناخواه به سوى ایمان و توحید باز مىگردد.
تفاوت توبه و انابه
انابه یعنی رجوع به خدا و اقبال به او با سِرّ و قول و فعل تا اینکه شخص دائماً در فکر خدا و ذکر او و اطاعتش باشد؛ بنابراین انابه غایت درجات توبه و برترین مراتب آن است، زیرا توبه، بازگشت از گناه است؛ ولى انابه افزون بر آن بازگشت از مباحات نیز هست و آن از مقامات والاست.[7]
در تفاوت توبه و انابه تعبیرهای گوناگون دیگرى نیز ارائه شده است:
1. توبه پشیمانى از فعل و انابه ترک گناهان است و شاهد آن قول امام سجاد(ع) است: «خدایا! اگر پشیمانى توبه است پس من پشیمانترین پشیمانان هستم و اگر ترک معصیت انابه است پس من اولین انابه کنندگانم.»[8]
2. توبه در افعال ظاهرى است و انابه در امور باطنى.
3. توبه رهبت (ترس و بیم) است و انابه رغبت (اشتیاق).
4. انابه مقامى پس از مقام توبه است.
5 . توبه بازگشت از معصیت به اطاعت و انابه بازگشت از غفلت به ذکر و فکر است.
6 . اگر سبب بازگشت، ترس از عقوبت باشد توبه و اگر رغبت در ثواب باشد انابه است.
7. انابه بازگشت بنده است به خداى خویش با دل و همت؛ ولى توبه بازگشت بنده است از معصیت به اطاعت.
8 . توبه و استغفار و انابه همه توجه به خداست؛ اما استغفار توجهى است که پس از توبه است و انابه توجهى است که پس از استغفار دست مىدهد.
انابه و آثار آن در قرآن
در آیات و روایات به انابه اهمیت خاصى داده شده است. خداى متعالى بندگان خود و در رأس آنان پیامبران را به انابه فرا خوانده است:
«واَنیبُوا اِلى رَبِّکُم ...»[9]
در قرآن کریم به انابه پیامبر اسلام(ص)، ابراهیم(ع)، شعیب(ع)، داود(ع) و سلیمان(ع) اشاره شده است.[10]
در قرآن کریم برای انابه آثاری ذکر شده است:
الف. هدایت الهى؛ خداوند انابه کنندگان را به سوى خود هدایت مىکند: «هر کس را که بازگردد، به سوی خودش هدایت میکند!»[11]، «و کسی را که به سوی او بازگردد هدایت میکند.»[12]
ب. تذکر؛ کسى که به سوى خدا انابه مىکند از آیات الهى متذکر مىشود: «او کسی است که آیات خود را به شما نشان میدهد و از آسمان برای شما روزی (با ارزشی) میفرستد؛ تنها کسانی متذکر این حقایق میشوند که بسوی خدا باز میگردند.»[13]
در آیات دیگرى آسمان و زمین و آیات موجود در آن دو موجب بصیرت و تذکر براى شخص منیب دانسته شده است: «آیا آنان به آسمان بالای سرشان نگاه نکردند...* و زمین را گسترش دادیم...* تا وسیله بینایی و یادآوری برای هر بنده توبه کاری باشد!»[14]
ج. بشارت؛ به کسانى که از عبادت طاغوت پرهیز کرده و به سوى خدا انابه کنند بشارت داده مىشود: «و کسانی که از عبادت طاغوت پرهیز کردند و به سوی خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست...»[15]
د. وارد شدن در بهشت؛ بهشت پاداش کسانى است که خدا ترس بوده و با قلبى منیب به لقاى الهى بروند: «و (در آن روز) بهشت را به پرهیزگاران نزدیک میکنند ...* آن کس که از خداوند رحمان در نهان بترسد و با قلبی پر انابه در محضر او حاضر شود!»[16]
هـ. نجات از عذاب؛ انابه به سوى خدا و تسلیم شدن در برابر او موجب نجات از عذاب الهى است: «و به درگاه پروردگارتان بازگردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید. سپس از سوی هیچ کس یاری نشوید!»[17]
اقسام انابه
انابه با سه امر محقق مىشود:
1. انابه در باطن و با قلب به گونهاى که دائماً متوجه خدا بوده و با افکارش، تقرب به او را طلب کند.
«آن کس که از خداوند رحمان در نهان بترسد و با قلبی پرانابه در محضر او حاضر شود!.»[18]
2. انابه در گفتار بهگونهاى که دائماً مشغول ذکر خدا و ذکر نعمتها و مقربان الهى باشد.
«او کسی است که آیات خود را به شما نشان میدهد و از آسمان برای شما روزی (با ارزشی) میفرستد؛ تنها کسانی متذکر این حقایق میشوند که بسوی خدا باز میگردند.»[19]
3. انابه در اعمال ظاهرى بهگونهاى که بر طاعات و عبادات و اعمال پسندیده مواظبت کند. برخى از مقدم شدن توکل بر انابه در آیه 88 سوره مبارکه هود «... عَلَیهِ تَوَکَّلتُ واِلَیهِ اُنیب»[20] استفاده کردهاند که شرط انابه، توکل است، زیرا لازم است ابتدا اعتماد محقق شود و سپس بنده به خدا توجه کرده و در مقام حرکت به سوى او برآید.
زمینه های انابه[21]
1. امید
امید به مغفرت و رحمت الهى، زمینهساز انابه و رجوع انسان به درگاه الهى است:
«بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.* و به درگاه پروردگارتان بازگردید...»[22]
2. ایمان
ایمان به خدا، زمینهساز بازگشت به خدا و انابه به درگاه الهى میباشد:
«بگو: خداوند هر کس را بخواهد گمراه و هر کس را که بازگردد به سوی خودش هدایت میکند!* آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند...» [23]
اعتقاد و ایمان به ربوبیّت الهى، عامل انابه به درگاه خداوندی میباشد:
«... این است خداوند، پروردگار من، بر او توکل کردهام و به سوی او بازمیگردم!»[24]
«... پروردگارا! ما بر تو توکل کردیم و به سوی تو بازگشتیم...»[25]
3. سختى
آسیبها و مشکلات زندگى، زمینهساز انابه انسان به درگاه خداوند است:
«هنگامی که رنج و زیانی به مردم برسد، پروردگار خود را میخوانند و توبهکنان بسوی او بازمیگردند...»[26]
«هنگامی که انسان را زیانی رسد، پروردگار خود را میخواند و بسوی او باز می گردد...»[27]
4. علم به خطا
علم و توجّه انسان به خطاى خویش، زمینهساز انابه او به پیشگاه خداوند است:
«... داوود دانست که ما او را (با این ماجرا) آزمودهایم. از این رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه کرد.»[28]
«ما سلیمان را آزمودیم و بر تخت او جسدی افکندیم؛ سپس او به درگاه خداوند توبه کرد.* گفت: پروردگارا! مرا ببخش ...»[29]