نويسنده: منصور اكبری
اسلام براي هر چيزي نظر و حکمي دارد. به طور طبيعي يکي از افعال مکلفين، سفر است که به طور طبيعي در حوزه فقه، احکامي براي آن بيان مي شود، ولي آنچه بيشتر در اين جا مدنظر است توجه به حوزه هاي شناختي، روان شناختي و اخلاقي سفر است که در کتابهايي چون حليه المتقين علامه مجلسي به آنها پرداخته شده است.
سفر که در مقابل حضر به معناي خارج شدن از شهر و آشکار شدن در منطقه باز و خارج از منزل است، در قالب سير آفاق تاثيرات شناختي و روان شناختي به جا مي گذارد و همان اندازه که شناخت انسان را نسبت به حقايق هستي و قدرت و جمال و جلال خداوندي آشکار مي کند، موجب عبرت گيري، درس گيري از سبک زندگي ديگران، تغيير در رفتار و اخلاق، تقويت پايه هاي ارتباط اجتماعي فرد، تعامل و تبادل فرهنگي و مانند آن مي شود که به حوزه روان شناختي فردي و روان شناختي اجتماعي باز مي گردد.
خداوند در آياتي از جمله 45 سوره حج و 21 و 82 سوره غافر مسلمانان را تشويق به سير و سفر در آفاق جهان مي کند و در آيه 62 سوره نمل فرمان مي دهد که اين کار براي مقاصد و اهداف مهمي بايد انجام گيرد که برخي از آنها در قالب فلسفه سفر و اهداف آن بيان شده است.
لزوم سفر به هدف کسب دانش و عبرت گيری
البته جنبه هاي اقتصادي و تجاري سفر را نمي توان ناديده گرفت ولي اين جنبه در کنار جنبه هاي شناختي، روان شناختي و فرهنگي آن شايد آنچنان مهم نباشد؛ زيرا ماهيت و هويت انسان تحت تأثير عوامل اخير است که سعادت و شقاوت را معنا مي کند.
از همين رو خداوند در بيان آداب سفر، شرط اصلي و اساسي را توجه يابي مسافر به حوزه شناختي و نعمت هاي خدادادي بيان مي کند و در آيات 12 تا 14 سوره زخرف بر لزوم يادآوري نعمت هاي الهي و توجه به سفر آخرت، هنگام سفر و سوار شدن بر وسيله نقليه و تسبيح گويي تاکيد مي کند.
بنابراين، شخص مي بايست در هنگام سفر نيت خير داشته باشد و از خداوند بخواهد تا سفرش را به عنوان منبع شناختي و آگاهي و کسب دانش و عبرت قرار دهد و زمينه براي تغييرات اصلاحي در جان و جامعه و جهان را فراهم آورد. پس هنگامي که سوار وسيله نقليه مي شود نام خدا را بر زبان و قلبش جاري کند و يادآور نعمت هاي خداوند بر خود و ديگران شود و اين دعا را بخواند که در آيات 13 و 14 سوره زخرف آمده است: سبحان الذي سخر لنا هذا و ما کنا له مقرنين و انا الي ربنا لمنقلبون؛ يعني پاک و منزه آن خدايي است که اين وسيله را رام و مسخر من ساخت و اگر اراده خداوند نبود برايمان چنين تسلطي بر اين وسيله ممکن نبود و ما هر آينه به سوي پروردگارمان برمي گرديم. و براي اينکه سلامت به مقصد برسد اين جمله را در قالب دعا بخواند که حضرت نوح(ع) در هنگام سوار شدن بر کشتي و عبور از درياي توفان بلاو عذاب گفت: بسم الله مجريها و مرساها ان ربي لغفور رحيم (هود، آيه41)
برخی آداب سفر
در سنت و سيره پيشوايان دين يعني هم در مقام گفتار و هم در مقام عمل، روايات و احاديثي آمده است که بيانگر سبک زندگي آنان و آداب مسلماني در سفر است. به عنوان نمونه امام صادق(ع) در بيان اهداف سفر به نيت خير اين گونه توجه مي دهد و مي فرمايد: مسافرت بايد براي يکي از اين سه امر باشد: 1- تهيه توشه آخرت 2- تامين معاش و زندگي 3- لذت مباح و تفريح غير حرام.
از ديگر آداب سفر اين است که تنها سفر نکند و گروهي باشد و بهترين گروه سه تا هفت نفره است که يکي را به عنوان رهبر انتخاب کنند تا دچار هرج و مرج نشوند و نظام اجتماعي آنان به وسيله اين رهبر حفظ شود.
دعا کردن براي حفظ خانواده از هرگزند، خواندن دو رکعت نماز در رکعت اول سوره توحيد و در رکعت دوم سوره قدر و سپس خواندن اين دعا توصيه شده است: «اللهم اني استودعک نفسي و مالي و ذريتي و دنياي و آخرتي و امانتي و خاتمه عملي»
در آيات قرآني از جمله آيه 80 سوره نحل به اين نکته توجه داده شده که براي سفر بار سنگين برنداريد بلکه ره توشه اي که برمي داريد سبک باشد تا حمل و نقل آن آسان شود.
سفر حتي اگر تفريحي باشد تا شخص از نظر رواني به آرامش دست يابد مي تواند موجب آسايش هم شود و شخص با خريد و فروش کالايي مي تواند از سفرش سود مادي نيز برگيرد و اين کار مستحب و خوب است و آيه 20 سوره مزمل به نوعي اين بهره بردن از فضل الهي را مورد توجه قرار مي دهد.
تأمين امنيت خود و ديگر همسفران از ديگر آداب سفر است که در آيات قرآني چون آيه 41 سوره هود و آيات سوره قريش و 15 سوره سباء به آن توجه داده شده است. پس رعايت اموري چون بستن کمربند ايمني، سرويس اتومبيل پيش از سفر، تامين وسايل آسايش از مواد غذايي و بهداشتي و مانند آنها مي بايست در برنامه سفر قرار گيرد.
کمک به درماندگان و در راه ماندگان از ديگر آداب سفر است که در آيه 215 سوره بقره به آن توجه داده شده است. بنابراين، اگر در راه کسي را ديديم که نياز به کمک دارد و اتومبيل و وسيله نقليه اش مشکل پيدا کرده و يا به سوخت نياز دارد به او کمک کنيم.
از ديگر آداب سفر که در قرآن به آن اشاره شده دعوت ديگران از خويشان و دوستان به همراهي در سفر است. اين مطلب را مي توان از آيات 58 و 59 سوره يوسف به دست آورد.
سفر تنها نبايد تفريحي و براي سرگرمي باشد بلکه از سفر بايد به عنوان يک کلاس درس بهره گرفت. مؤمنان صدر اسلام حتي از سفرهاي جهادي براي آموزش دين و شناخت هستي، فلسفه زندگي، فلسفه احکام، شناخت احکام و راه به کارگيري آن سود مي جستند و آن سفرها را به کارگاه عملي تبديل مي کردند. در حقيقت سفرها در حکم دانشگاههاي علمي کاربردي بود. از همين رو خداوند سفر را با چنين عنواني در آيه 122 سوره توبه معرفي کرده است.
در سفر تبليغي بايد تنها به آموختن اکتفا نکرد بلکه به تبليغ دين و مذهب نيز پرداخت و با رفتار خوب و اخلاق خوش، ديگران را به حقيقت اسلام آگاه کرد؛ چنانکه بسياري از ملت ها به سبب همين سفرها به اسلام گرويدند.
همچنين بهتر آن است که سفر در روز انجام گيرد تا انسان بتواند از مسير لذت برد و عبرت گيرد، خداوند اين مطلب را در آيات 133 تا 138 سوره صافات بيان کرده است. در آيات و روايات آداب بسياري براي سفر بيان شده که توجه به هر يک از آنها موجب مي شود سفري دلپذير، شاد، مفيد و به يادماندني داشته باشيم.
روزنامه كيهان، شماره 21106 به تاريخ 23/4/94، صفحه 8 (معارف)