بعد از شناخت سطح درک عقلی و رشد ذهنی افراد برای جذبشان با استفاده از روشهای زیر اقدام می کنیم:

  • روش پیوند مفاهیم دینی با واقعیات زندگی روزمره مخاطب بین این دو ارتباط ایجاد مي کنیم مفاهیم دینی انتزاعی هستند تا بفهمد یعنی چه. پیامبر (ص) برای اینکه این مفاهیم دینی که نا آشنا هستند آشنا و محسوس و ملموس کند با شناختی که از مخاطب خود دارد از این روش کمک گرفته. سلمان فارسی (ره) می گوید: پیامبر شاخة درختی را گرفت تکان داد بطوری که برگهایش ریخت سؤال کرد نمی پرسید چرا این کار را کردم سپس ادامه داد وقتی انسان نماز می خواند گناهانش می ریزد همانطور که برگ از درخت می ریزد. این بخشش خداوند مفهوم انتزاعی است لذا با پیوند و ارتباط بین بخشش خداوند و واقعیتی که می فهمد ملموس است آن بخشش خداوند را برایش محسوس می کنیم. مثلا نماز بی تقوا مثل تخمة پوک می ماند تخمة پوک ارزشی ندارد وقتی باز کردید چیزی ندارد لذا شناخت سطح درک عقلی و رشد ذهنی افراد می تواند ما را در جذب عموم مردم کمک کند توجه به خاطر اینکه گاهی اوقات ما ناچاریم که واژه های آسمانی را زمینی کنیم برای آسمانی کردن انسان زمینی.

روانشناسان می گویند پیش از حرف زدن با نوجوان و جوان بیاندیشید یک کلمه ممکن است گفته شود و نتیجة مذاکرة شما با او خنثی گردد. آقای فرحزاد می فرمود: من رفیقی دارم که می فرماید من بعد از دو سال بالاخره فهمیدم که این ذات اقدس الهی که آیت الله جوادی آملی می فرماید منظور خدای خودمان است و این توجه به شناخت سطح درک عقلی و رشد ذهنی افراد می تواند ما را کمک کند در این عرصة جذب افراد. مثلا فلسفة خلقت ملائک معجزه و چیزهایی که واقعا انتزاعی هستند اینها هرگز برای کودکان نباید گفته شود یا بزرگسالانی که سطح درک ذهنی شان در سطح بالایی نیست. برای جوانان که گروه خاصی هستند باید گفته شود.

امام سجاد مي فرماید: به آن اندازه که فردای قیامت می توانی آتش جهنم را در دست خودت نگهداری به آن اندازه گناه کن. می گوید یک لحظه نمی توانم آتش را نگهدارم لذا خود می یابد بدون اینکه به او گفته شود. مفاهیم انتزاعی را پیوند می زند به زندگی روزمره مخاطب به واقعیت هایی که قابل حس است و می فهمد. علمدار این روش آقای راشد یزدی است می گفت: خدا یک مبل بیشتر ندارد و آن یکی را گذاشته در قلب شما و خود روی آن نشسته است، نکند خدا را از روی مبل خودش بلند کنی و شیطان را بنشانی روی مبل خدا. این متناسب با سطح درک عقلی خانم های خانه دار صحبت می کند.

  • شناخت سطح درک اخلاقی مخاطب یعنی صحبت کردن در مورد ارزش ها و توانایی های افراد و تمجید و ستایش و تحسین آنها باید دانست آیا مخاطب در مرحله ای هست که کارهای ارزشی و اخلاقی را بر اساس پیامدها و نتیجه های ملموس و آنی و ظاهری آن ارزیابی کند و نیت و هدف و ارزشی را که پس هر عمل و کاری نهفته است ببیند و درک کند. شناخت مخاطب در مرحلة سطح درک اخلاقی او این کمک را می کند که وقتی مطلبی را به او مي گوییم آن هدف و نیت و قصد واقعی و ارزشی این حرفی که می زنیم آیا متوجه مي شود یا نه؟

اگر بدانیم می فهمد باعث جذب او می شود و الا همین باعث دفع می شود، مثلا فلانی طی الارض کرد نکاتی است که این جوان مي تواند درک اخلاقی کند یا باعث می شود انکار کند. اگر نتواند بفهمد معجزه یعنی چی وقتی گفته شد نتیجة معکوس می گیرد. در مسائل اخلاقی هم رعایت بسیاری از آداب سیر و سلوک اگر سطح درک اخلاقی به حدی نباشد که مطالب در رابطه با سیر و سلوک گفته می شود برایش بگوییم اینکه امام رضا یک شب هزار رکعت نماز می خواند آیا این جمله در حد سطح درک اخلاقیش هست یا نه؟

اگر می خواهی سطح درک اخلاقی فرد را بفهمی باید با او حرف بزنی.

در روانشناسی گفته می شود بکوشید مخاطب را بشناسید. به قدر کافی با او صحبت نموده به طوری که رفتار وضع زندگی و رغبت های او را دریابید.

  • شناخت موقعیت فعلی و آمادگی روانی مخاطب؛ هنگامی که مي خواهیم با مخاطب ارتباط برقرار کنیم و در نتیجه او را جذب نماییم باید بدانیم او در چه حالی است در چه موقعیتی از جهت روحی و روانی قرار دارد. آیا در وضعیت هیجانی، غضبناک، غمگین و یا شادمان است. شناخت موقعیت فعلی افراد کمک بزرگی در جذب آنها می کند وقتی جوان با انبوه از شکایتها و گله ها همراه است در برابر رساترین گفته ها و پیام ها و درس ها مقاومت و دوری از خود نشان مي دهند. «رُب سکوت ابلغ من الکلام» اینجا باید ساکت بمانیم.

قدم چهارم

گوش دادن کامل به سخنان و اظهارنظرهای مخاطب؛ خوب گوش دادن به افراد باعث جذب آنها می شود. پیامبر (ص) یکی از جذاب ترین افراد بود قرآن می گوید پیامبر اُذن بود. گوش خیر بود راحت و خوب گوش می داد. بسیاری از آنان که سؤال می پرسند از ما جواب استدلالی نمی خواهند همین که بداند با او هستی کافی است. امام علی (ع) مي فرماید: پاسخ بسیاری از پرسشها سکوت است.

باید سوالهایی از قبل داشته باشیم یکی از این سؤالها را مطرح کنیم. مثلا علم بهتر است یا ثروت؟ اگر تقوا باشد هم علم خوب است هم ثروت. «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا».

قدم پنجم

احساس همدردی و همدلی و همراهی با مخاطب؛ از زبان آدمهای معترض راه حل مشکل را پیدا می کنیم. در روانشناسی گفته می شود صداقت و صمیمیت خویش را به افراد ثابت کنید احساس همدردی و همدلی باید با کلماتی اطمینان بخش آغاز شود آینده را با روشنی و امید برایش ترسیم کنید و از ایجاد وحشت در روح و روان او بپرهیزید.