27 بهمن 1395, 2:26
مهمترين آفات و موانع در راه تحصيل علم يقينى، آفات روانى هستند كه انسان را از جستوجوى حقيقت و وصول به علم قطعى باز مى دارند. كسى كه تابع هواى نفس است، از آنجا كه كشف واقعيت ممكن است برايش درد سر ايجاد كند و وى را از رسيدن به خواستههايش باز دارد، تمايلى به آن ندارد و از رفتن به دنبال حقيقت و تحصيل علم قطعى خوددارى مى كند.
«و به هنگامى كه گفته شد وعده خدا حق است و درباره قيامت ترديدى وجود ندارد، گفتيد نمى دانيم قيامت چيست و جز گمانى نداريم و ما را (درباره آن) علم و يقينى نيست» (سوره جاثيه/ 32). او علمى را دنبال مى كند كه فقط در خدمت هواى نفس و اشباع تمايلات مادّى باشد و در غير اين صورت، رنج تحصيل علم را نه تنها تحمّل نخواهد كرد؛ بلكه، اگر علمى برخلاف مقتضيات هواى نفس باشد و جلوى خواسته هاى نفسانى او را بگيرد مورد انكار او قرار خواهد گرفت. خداوند در يكى از آيات قرآن مى فرمايد: (نمل/ 14) [از روى ظلم و برترى طلبى آن را انكار مى كنند در حالى كه بر آن يقين دارند]. انگيزه برترى طلبى و تجاوز به ديگران علتی مىشود تا به دنبال علم يقينى نروند و حتى اگر زمينهاش هم فراهم شد انكارش بكنند. بنابراين، هواى نفس يكى از آفات روانى است كه انسان را از جستوجوى حقيقت و تحصيل علم قطعى باز مى دارد. همانگونه كه اندام جسماني انسان به وسيله غذا و ورزش قابل پرورش است، قواي فكري نيز قابل رشد هستند. از راه سؤال كردن و دقت در علل موجود در عالم كه تاكنون برايتان عادي بود، ميتوانيد به پرورش فكر و حس كنجكاوي بپردازيد. يافتن پاسخ هر سؤالي نيازمند مطالعه، تحقيق، تفكر و انديشه است. با اين روش پس از مدتي ملاحظه خواهيد كرد كه توانايي پرسيدن و فرهنگ سؤال كردن در شما ايجاد شده و حس حقيقتجويي و كنجكاوي در شما كاملاً به صورت فعال در آمده است.
آفت ديگر تحصيل علم قطعى «تقليد» است. قرآن بهشدت تقليد بى دليل را محكوم كرده چنانكه پيروى از هوا و هوس و نرفتن به دنبال درك حقايق را نادرست مى داند. انسانهايي كه در هر زمينهاي ديگران را بدون تحقيق و مطالعه مقتداي خود ميكنند و از عقل خود كوچكترین بهرهاي نميبرند بايد بدانند بابت تمامي افكار و اعتقاداتشان مؤاخذه خواهند شد و تقليد نميتواند دليل موجهي براي آنان باشد.
آفت يا رذيلت ديگر آن است كه معلوماتى را كه به نحوى يا براى دنيا يا براى آخرتش مفيدند رها كرده و به سراغ چيزى برود كه به دردش نمىخورد؛ نه براى زندگى دنيوى اش مفيد است و نه براى آخرتش. در اين صورت، كار او لغو و بيهوده است و آياتى كه كار لغو را مورد مذمّت قرار دادهاند شامل اين كار نيز كه مصداقى از كارهاى لغو است مى باشند. چگونه ميتوان حس حقيقتجويي و كنجكاوي را در خود پرورش داد؟حقيقت جويي و كنجكاوي يكي از گرايشهاي فطري انسان است. نشانه وجود آن نيز عبارتند از: گرايش به خير و اخلاق، ابداع و خلاقيت، عشق و پرستش و زيبا دوستي. علوم و فنون و صنايع بديعه بسیاری است كه انسان در طول تاريخ حيات خود به آنها دست يازيده و پرورششان داده است. اصولاً خاصيت علم اين است كه به اين گرايش انسان پاسخ ميدهد و آن را اقناع ميسازد. اما براي رشد اين حس راههاي فراواني وجود دارد. از آيات و روايات برميآيد كه خاصيت دانش دوستي را خداوند به انسان اعطا كرده است: (سوره بقره، آيه 31)؛ همه [معانى] نامها را به آدم آموخت سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود: «... از اسامى اينها به من خبر دهيد». پس حال كه واضح گشت منبع تعليم علم پروردگار است، ميتوان گفت كه نخستين راه پرورش حس حقيقت جويي، درخواست علم از اين منبع است و خداوند به پيامبرش فرمود: بگو پروردگارا! علم مرا زياد كن(طه، آيه 14). قرآن بهشدت تقليد بى دليل را محكوم كرده چنانكه پيروى از هوا و هوس و نرفتن به دنبال درك حقايق را نادرست مى داند، انسانهايي كه در هر زمينهاي ديگران را بدون تحقيق و مطالعه مقتداي خود ميكنند و از عقل خود كوچكترین بهرهاي نميبرند بايد بدانند بابت تمامي افكار و اعتقاداتشان مواخذه خواهند شد و تقليد نميتواند دليل موجهي براي آنان باشد.
قرآن به اين معنا بسيار پرداخته است و تقريباً در تمامي مواردي كه ريشه «نظر» به كار رفته، اين معنا مد نظر بوده است. به عنوان يك قاعده كلي بايد دانست كه كلمات داراي يك معناي عام و يك معناي خاص هستند، مثلاً ميان كلمات ديدن، نگاه كردن، نظر كردن، تماشا كردن و... تفاوت وجود دارد. در تمامي اين كلمات مفهوم عام ديدن وجود دارد، ولي در كلمه نظر كردن و نگاه كردن قصد و توجه و دقت نيز وجود دارد. قرآن در اینباره ميفرمايد: منظور ديدن معمول نيست، بلكه ديدن با تدبر و تعمق است (سوره غايشه؛ آيه 18). هزاران سال بود مردم افتادن سيب از درخت را ميديدند و به آن توجهي نداشتند، در ميان اين همه آدم فقط نيوتن بود كه به آن نظر كرد و گفت: چرا بايد سيب از درخت به زمين بيفتد و به سمت بالا نرود. همين دقت و توجه سبب كشف نيروي جاذبه شد. غير از اينها در قرآن كريم فراوان به تدبر، تفكر و انديشيدن توصيه و تأكيد شده است. همانگونه كه اندام جسماني انسان به وسيله غذا و ورزش قابل پرورش است، قواي فكري نيز قابل رشد هستند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان