4 شهریور 1393, 3:8
اعظم بلاها، بلای سید الشهداء علیه السلام استمُصِيبَةً مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِيَّتَهَا فِي الْإِسْلَامِ[1] اگر انسانِ سالک، به بلای سید الشهداء علیه السلام رسید، راحت این منازل را پشت سر می گذارد. این همان چیزی است که وعده اش را در زیارت عاشورا به ما داده اند که اگرکسی مراحل قبلی را طی کرده باشد، می تواند به این مرحله برسدوَ أَسْأَلُ اللَّهَ بِحَقِّكُمْ وَ بِالشَّأْنِ الَّذِي لَكُمْ عِنْدَهُ أَنْ يُعْطِيَنِي بِمُصَابِي بِكُمْ أَفْضَلَ مَا يُعْطِي مُصَاباً بِمُصِيبَتِهِ[2]انسان می تواند مبتلا به بلای سیدالشهداءشود و با این بلا حرکت کند. بالاترین چیزی که به اهل بلا می دهند، به او نیز می دهند. حتی بالاتر از چیزی که به حضرت ابراهیم (علیه السلام) در ذبح اسماعیل (علیه السلام) می دهند، در مصیبت بهبلای سیدالشهداء (علیه السلام) نیز می دهند.اگر انسان بخواهد از این منزل بگذرد و به منزل یقین برسد، خوف مرگ از جانش برداشته شود، یکی از آسان ترین راهها، ابتلا به بلای سیدالشهداء (علیه السلام) است. باید به آن بلاها مبتلا شد. اگر انسان مبتلا به بلا شد و آن بلا در جان انسان بار انداخت، این انسان مبتلا به بلای سید الشهداء، همه آن مراحل را طی می کند. در زیارت عاشورا می خوانیم:اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْيَايَ مَحْيَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِي مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ[3]از کسی فرزند و مالش را می گیرند و او به بلای سیدالشهداء (علیه السلام) مبتلا می شود. اگر انسان مبتلا به بلا شد، معنای حیات و زندگی عوض می شود. انسان وارد مرز دیگری از حیات و زندگی می شود. یک جور دیگری زندگی و مرگ را می فهمد. به تعبیر قرآن انسان یک حیات در دنیا داردوَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ[4]این حیات دنیاست. انسان می تواند یک حیات دیگری نیز داشته باشد. نوع حیات و زندگی دنیا فرق می کند. در آن حیات که خوف از مرگ نیست و اشتیاق به مرگ است، بی قراری برای مرگ است. انسان از مرگ گریزان نیست. اصحاب سیدالشهداء (علیه السلام) از مرگ و از حیات دنیا بالاتر رفتند. این راه را می شود طی کرد.عاشورا، کانون رشد است. هرکس بعد از عاشورا به جایی می رسد، باید از عاشورا برسد. اگر کسی با عاشورا ارتباط نداشت، ارتباط با هیچ یک از ائمه (علیهم السلام) نمی تواند برقرار کند. برعکس اگر ارتباطش با عاشورا قوی بود، راهش برای الحاق به سیدالشهداء (علیه السلام) و ائمه (علیهم السلام) ، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) باز است. در زیارت امام حسن عسکری (علیه السلام) می خوانیم:فَلَأُنْدِبَنَّكَ صَباحاً وَ مَساءً، وَ لَابْكينَّ لَكَ بَدلَ الدُّموعِ دَماً[5]امام معصوم (علیهم السلام) صبح و شب ندبه می کند. نگاهش را از عاشورا برنمی دارد. ندبه گریه عادی نیست. وقتی انسان حالت بکاء پیدا می کند، غصه بر او مسلط می شود که فوران اشک و عاطفه است. به این ندبه می گویند. عوض اشک، خون گریه می کنم.
انَّ يَوْمَ الحسين علیه السلام اقْرَحَ جُفونَنا و أسْبَلَ دُموعَنا.[6]
حجةالاسلام و المسلمین میرباقری
منبع:پژوهه تبلیغ
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان