جایگاه مذهب در استحكام خانواده
خانواده، یك واحد كوچك اجتماعی است كه با پیمان ازدواج زن و مرد آغاز میشود و با تولد فرزندان، توسعه و استحكام مییابد. جوامع بزرگتر نیز از همین واحدهای كوچك تشكیل میشوند. بشر از آغاز، زندگی خانوادگی را به عنوان بهترین نوع زندگی برگزیده و در همه زمانها و مكانها بدان پایبند بوده و می باشد. در این میان مذهب بهعنوان قدیمیترین وسیله دفاع و حمایت بشر در تمام ابعاد زندگی معرفی و اهمیت آن در بهداشت روانی و تعلیم و تربیت ثابت شده است. بدینوسیله یکی از انتظاراتی که جامعه از فرد رشدیافته دارد این است که دارای ایمان و اعتقاد مذهبی باشد و از دستورات دینی خود پیروی نماید. تأثیر خانواده و والدین در اعتقادات و حتی انتخاب دین و مذهب فرزندان، از موضوعاتی است که باید مورد بررسی قرار گرفته و میزان تأثیر گذاری و جوانب آن تبیین شود. از آن جا که انسان موجودی تأثیرپذیر از محیط اطراف خود اعم از خانواده، دوستان و نزدیکان می باشد. ناگزیر است که با بصیرت و تعقل و تفکر بیشتر و با چشمانی باز به اطراف خود بنگرد و جریانات مثبت و منفی محیط اطرافش را شناسایی کند تا در شناخت حقیقت و انتخاب مسیر از آن معارف بهره جوید. در این سیر معرفتی، خانواده به عنوان یک کانون مهم و حیاتی می تواند در فرایند رشد و تربیت اعضای خانواده، بویژه کودکان و نوجوانان و کم سن و سال تأثیر بسزایی داشته باشد. تا جایی که رعایت اصول صحیح تربیتی در خانواده زمینه ساز رشد و بالندگی فرزندان و موجب استحکام پایه های اعتقادی ایشان می گردد، اما از آن سو، ولنگاری، عدم پایبندی والدین به اصول تربیتی، آشفتگی و از هم پاشیدگی کانون خانواده، زمینه ساز بی اعتقادی و سقوط فرزندان در گمراهی و فساد و شک و تردید خواهد بود.
وقتی اعضای خانواده به دلیل مسئولیت هایی که بر دوش والدین است، نسبت به تغذیۀ معنوی و فکری فرزندان احساس مسئولیت می کنند (چنان که در ابعاد مادی و جسمی نیز چنین احساس مسئولیتی دارند) و با حفظ آزادی و اختیار و احترام به شخصیت فرزندان (با رعایت مقطع سنی ایشان) و تربیت سالم و مناسب، زمینه های لازم برای تحقیق و مطالعه و جستجوی حقیقت را از مسیرهای امن و مطمئن فراهم می سازند، در این فرایند نقش مثبت خانواده کاملاً مشاهده می شود. گفته میشود که افراد در دوران نوجوانی به حداکثر تمایلات دینی میرسند و با این گرایش سعی در تخفیف تضادها و ناراحتیهای درونی خود دارند. چنانچه در این دوران گرایشهای دینی نوجوانان از سوی خانواده و اجتماعی تقویت شود و رعایت اصولی قوانین مذهبی به آنها آموزش داده شود گام مؤثری در تأمین بهداشت روانی آنان برداشته خواهد شد. بسیاری از علما و فلاسفه اعتقاد دارند که تنها چیزی که میتواند مانع خواهشهای نفسانی گردد قدرت و نیروی ایمان و اعتقادات مذهبی است.افراد متدین در مقابل مشکلات و حوادث نمیهراسند و با ارادهای قوی و شجاعت زیاد صبر و شکیبایی و تحمل را پیشه نموده، با علم و ایمان به حل مشکل میپردازند.
حضرت علی (ع) نیز فرمودهاند: ”شخص باایمان همچون کوه استوار است و تندباد حوادث او را تکان نخواهد داد“ فرد با دین و ایمان در مقابل آسیبهای روانی و اجتماعی مصونیت دارد و سعی میکند براساس تعقل منطقی به حل مسئله خود بپردازد. اسلام انسان را موجودی عاقل و دارای اراده و حق انتخاب، معرفی میکند و رعایت اصول و مقررات اسلامی در گرو داشتن شخصیت سالم و زمینه تربیتی مذهبی است. پیامبر اکرم (ص) به داشتن مسئولیت در مقابل فرزندان بهعنوان یک وظیفه تأکید فراوان داشتهاند و والدین را بهطور اختصاصی مسئول فرزندان خود میدانند. همچنین رسول اکرم میفرمایند: که ”پدران باید برای فرزندان خود نام نیکو و خوب انتخاب نموده، به آنها قرآن بیاموزند و آنها را به پاکی و پاکدلی پرورش دهند (نهجالفصاحه، ص 187). قرآن کریم در این مورد میفرماید: ”هرکس از توجه و یاد من روی برگرداند زندگی تنگ و پر از فشار خواهد داشت( طه 124). نتیجه آنکه در فرایند رشد و تربیت انسان عواملی نظیر: وراثت، خانواده، محیط و اختیار و اراده انسان مؤثّر هستند، بدون شک خانواده و محیط نقش بسزایی در تربیت دینی و استحکام یا تزلزل اعتقادی دارند.
راه حل های تقویت استحکام خانواده
برای شناخت عوامل استحكام و پایداری خانواده لازم است بدانیم چه انگیزهها، نیاز و كشش هایی سبب تشكیل خانواده میشود، و چه حكمتی در تشكیل خانواده و ازدواج وجود دارد. عوامل استحكام و پایداری را میتوان در همان عواملی كه سبب تشكیل آن میشود یافت. در اسلام برای تشكیل خانواده ، استانداردهایی معرفی شده است . هرقدر اركان تشكیل دهنده خانواده با آن استانداردها منطبق باشند به همان مقدار از شایستگی ، برتری واستحکام برخوردار خواهند بود. از این رو، به طور اجمال می توان گفت خانواده مستحکم از نظر اسلام ، آن است كه اركان آن شایسته و منطبق با استانداردهای اسلامی باشد، مناسبات و روابطی منطبق با آموزه های دینی بر آنها حاكم باشد، خروجی آن انسانهایی شایسته وموثر در ساخته شدن جامعه ایده آل اسلامی باشد. واما ملاك برتری، از نظر اسلام ، مال و ثروت و مانند آن نیست كه كسی به آنها ببالد. برتری خانواده به انطباق آن با استانداردهای اسلامی و برخورداری از ویژگیهای ارزشی و فضیلت هاست. پاره ای از این فضیلت ها که موجب سلامت واستحکام خانواده می شود. عوامل درشت و ریز درخانواده هستند كه میتوانند در استحكام آن اثر بگذارند.
رعایت و پایبندی به موازین شرعی: زندگی ایدهال در عبودیت و بندگی خداوند است و عبودیت اطاعت كامل از امر و نهی و دستورات الهی و عمل كردن به آنها است كه موفقیت در كسب زندگی ایدهآل را در پی خواهد داشت.انجام واجبات وترک محرمات، رعایت حلال وحرام وپیروی از الگوهای دینی و همچنین توکل به خدای بزرگ و توسل به انبیاء واولیای الهی سبب تحکیم بنیاد خانواده می شود. قناعت: یكی از خصایص بارزی كه می تواند احساس رضایتمندی را در كانون خانواده حاكم كند، قناعت است. قناعت در زندگی انسان را نسبت به مسائلی كه در زندگی از آنها بهرهمند نیست، آرام می کند و حس رضایتمندی در انسان تقویت می شود كه این امر ابتدای موفقیت است. ساده زیستی: ساده زیستی و زهد یكی از فضایل اخلاقی است كه موردتشویق و ترغیب آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع) است. چنانچه در معنای زهد وساده زیستی گفته اند : ضدّ محبت دنیا و مال را زهد گویند و آن عبارت است از دل برداشتن از دنیا و آستین فشاندن بر آن و اكتفاء كردن به قدر ضرورت از برای حفظ بدن كه تجلی عملیِ آن در زندگی ساده زیستی و قناعت خواهد بود . عفو و گذشت: هر زن و شوهری طبعا در زندگی خود دچار خطاها و لغزش هایی می شوند چرا که انسان جایزالخطا است و به غیر از چهارده معصوم(علیهم السلام) کسی را نمی توان مصون از اشتباه و لغزش دانست.
به همین جهت قرآن کریم می فرماید: «ولیعفوا ولیصفحوا الا تحبون ان یغفرالله لکم و الله غفور رحیم(النور /آیه 22)؛ آنان شایسته است عفو کنند و از لغزش های دیگران چشم بپوشند آیا دوست نمی دارید که خداوند نیز شما را عفو کند البته که خدا آمرزنده و مهربان است.» یکی از علل مهم اختلافات خانوادگی عدم تحمل و کم صبری زن و شوهر نسبت به یکدیگر است نادیده گرفتن مسائل کوچک: مسائل کوچک می توانند در نهایت به اختلافاتی چاره ناپذیر تبدیل شوند. همیشه دو نفر با تمام نیرو برای غلبه بر مشکلات اصلی تلاش می کنند، ولی سرانجام مشکلات کوچک آنان را مغلوب می سازد؛ چیزهای بی اهمیتی که فرصت وخیم تر شدن یافته است. اظهار علاقه و ابراز محبت : زوج جوانی كه با هم پیمان زناشویی میبندند، معمولا بر مبنای علاقه درونی و عشق پاكی است كه به یكدیگر دارند. اما آنچه كه در اسلام تاكید شده ، بنیان خانواده را تقویت میكند و محبت و الفت را میان زوج جوان افزایش میدهد ، اظهار و ابراز آن است. امام صادق علیه السلام میفرماید: « هرگاه شخصی را دوست داشتی، دوستی خود را به او اعلام كن ، زیرا این عمل انس و الفت را بین شما پایدارتر میكند.»
ازدواج و تحكیم خانواده
نهاد خانواده معطوف به ازدواج زن و مرد، یکی از نهادهای اجتماعی است که سابقه ای دیرینه دارد و از همان ابتدای زندگی اجتماعی، نیاز به جنس مخالف و امنیت مبنای تکوین آن به شمار می رود، به طوری که پیدا شدن انسان بر روی زمین با تشکیل خانواده همزمان بوده و بی تردید دفاع از حریم انسان در برابر جانوران درنده و حوادث طبیعی، زندگی جمعی را برای انسان ایجاد کرده است. بنابراین علاوه بر نیاز جنسی، نیاز به داشتن حس نظم و احساس امنیت، در واقع از عوامل مؤثر بر تکوین و استمرار اجتماع محسوب می گردد که خانواده به عنوان هسته بنیادین اجتماع، از همان آغاز نقش اساسی در ایجاب و تقویت احساس نظم و امنیت هستی شناختی در زندگی اجتماعی افراد داشته است. از جمله اساسی ترین اهداف اسلام از ازدواج، تشکیل خانواده است. اسلام با تعیین این هدف، به مسلمانان این پیام را تفهیم می کند که تمام علل و چرایی های ازدواج مانند پاسخ به نیاز های روحی، روانی، شناختی و جسمی و حفظ نوع بشر و تولید نسل سالم و پاک و... باید در چهارچوبی تعریف شده و در قالب کانونی به نام خانواده تأمین و فراهم شود. پس خانواده آن کانون محبت، عاطفه و لطفی است که با ازدواج پی ریزی
می شود و از محبوب ترین و عزیزترین کانون ها نزد خداوند است که هرگز بنایی با این جایگاه ویژه و رفیع بنا نشده است: ما بنی فی الاسلام بناء احب الی الله عزّوجلّ و اعز من التزویج(بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج100، ص: 222 ح40). برخی از پیامدهای مثبت ازدواج عبارتند از: تکمیل خانواده: هیچ انسانی به تنهایی کامل نیست و پیوسته در جهت جبران کمبود خویش تلاش می کند. جوان در پی رسیدن به استقلال فکری است؛ برای جبران نواقص و تأمین نیازهای بی شمار خود به سوی ازدواج سوق داده می شود و با گزینش همسری مناسب و شایسته، موجبات رشد و تکامل خویش را فراهم می کند. بنابراین می توان رشد و کمال انسان را از پیامدهای مطلوب عمده ازدواج موفق و اصولی دانست، زیرا زن و مرد از نظر روحی و جسمی به هم وابسته اند و با قرار گرفتن در کنار هم، یکدیگر را تکمیل می کنند. تسکین و آرامش در خانواده: مهم ترین نیازی که بر اثر ازدواج تأمین می شود، نیاز به آرامش و احساس امنیت و آسودگی است. این نیاز که در سرشت آدمی ریشه دارد، چنان مهم است که خداوند در بیان فلسفه ازدواج می فرماید: «از آیات و نشانه های خداوند این است که برای شما از جنس خودتان، همسرانی قرار دادیم، تا در کنار آنان آرامش یابید.» بنابراین، همسر موجب آرامش و امنیت خاطر و محیط خانه، وسیله آرامش روحی زن و مرد قرار داده شده است. اتکای زوجین به یکدیگر در مقابل فشار امواج و گرفتاری های ناشی از عوارض حیات اجتماعی، موجب سکون و آرامش آنها می شود. آنها در جهت برطرف کردن موانع سر راه پیشبرد زندگی و رسیدن به اهداف مشترک خود، با یاری و همفکری یکدیگر می توانند در مقابل مسائل و مشکلات ایستادگی کنند.
احساس شادکامی: به نظر می رسد ازدواج و تشکیل خانواده اثر مثبتی روی شادکامی داشته باشد. تعدادی از مطالعات، گزارش می دهند افرادی که ازدواج کرده اند، نسبت به افراد مجرد شادکامی بالاتری نشان می دهند. کاهش ارتکاب جرم: بر حسب بسیاری از مطالعات، کاهش بزهکاری و ارتکاب جرم از جمله پیامدهای اجتماعی ازدواج است. تازه ترین تحقیق صورت گرفته از سوی یک محقق انگلیسی، حاکی از آن است که عشق به همسر و زندگی خانوادگی از جمله مواردی است که موجب کاهش جدی ارتکاب جرایم توسط مردان می شود. ازدواج، مایه برکت و موجب خیر:از جمله تعابیر رسا و نغز اسلام در بیان اهمیت ازدواج، همانا بیان ثمرات و فواید مادی و معنوی مترتب بر آن است. با این روش، هم جایگاه ازدواج را نزد خداوند بیان می کند و هم انسان ها را به انجام آن ترغیب می نماید. بر همین اساس، در مکتب اسلام، ازدواج مایه فزونی رزق و روزی و سبب زیادی ثروت معرفی شده و موجب به تاخیر افتادن مرگ و بلندی عمر، دانسته شده است. به هنگام ازدواج ابواب آسمان گشوده و رحمت الهی به زمین فرو می ریزد. با این بیانات مشخص می شود که چرا این هدف از اولین و اساسی ترین اهداف ازدواج است؛ چرا که بدون این هدف، تأمین دیگر اهداف، ناممکن است یا به صورت ناقص فراهم می شود. اندکی تأمل در این معنا، آن را از اثبات بی نیاز می سازد. واضح است که اسلام به هیچ یک از این دو رضایت نمی دهد.
اسلام خانواده را به عنوان یک هدف واسطه ای در نظر می گیرد تا در پرتوی آن به اهداف بعدی خود نایل آید. در واقع از دیدگاه اسلام تنها با تشکیل خانواده می توان به اهدافی خاص دست یافت و هیچ مسیری برای رسیدن به آن اهداف، جز از طریق خانواده وجود ندارد. به عنوان مثال، تأمین محبت و مودت، یکی از اهداف اسلام از ازدواج است؛ اما این هدف به صرف ازدواج و تنها از طریق این قرارداد و پیمان به دست نمی آید. از دیدگاه اسلام، محل ارزانی نمودن محبت و مودت تنها کانون گرم خانواده است. همان گونه که در بین انسان ها مرسوم است، از جمله راه های نشان دادن اهمیت یک عمل و ترغیب مردم به انجام آن به عنوان یک الگوی اجتماعی، انجام آن عمل توسط انسان های برجسته و شاخص آن جامعه همانند معلمان، مربیان، متولیان و حاکمان است. در اینجا هم اسلام برای بیان جایگاه ازدواج و ترغیب مردم به آن، اعلام می کند که ازدواج سیره و روش اولیا و انبیا است. اگر شما می خواهید در زمره ائمه هدی و حضرات معصومین(ع) باشید، پس همانند آنها عمل کنید و به آنها تأسی نمایید. از این رو، در دین اسلام، پیامبر این آیین حنیف، به مسلمانان گوشزد می نماید که اگر دوست دارید، پیرو سنت و مرام من باشید، ازدواج کنید و توجه داشته باشید که اگر از ازدواج روی گردانید، نمی توانید از پیروان آیین من باشید و در کلامی دیگر با صراحت بیشتر ازدواج را سنت خویش قرار داده و ترک آن را خروج از دایره سنت نبوی بیان نموده اند. در برخی تعابیر این اهتمام آن قدر شدت پیدا می کند که پیامبر خدا می فرماید: «هر که می خواهد بر فطرت من (دین فطری) باشد، باید طبق سنت من رفتار کند، یکی از سنت های من ازدواج است». گویا ازدواج نکردن برابر با خروج از فطرت و دین رسول خاتم(ص) است.
ازدواج امنیت اجتماعی و عفاف را به دنبال دارد
ازدواج یک سنت موکد بوده و همواره مورد تأکید پیشوایان دین و رسول اکرم (ص) بوده است. پیامبر گرامی اسلام سنتهای فراوانی دارد؛ یکی از این سنتها ازدواج است و ایشان فرمودهاند که من احیا سنتی فقد احیانی و من احیانی کان معی فی الجنه؛ هرکس سنت مرا زنده کند مرا زنده کرده و هر کس مرا زنده کند با من در بهشت است. ازدواج سنتی است که اگر انسان این سنت را به پا دارد، به سوی کمال مطلق که خداوند مطلق است، رهنمون میشود. باید دانست که ازدواج مهمترین مسئله در زندگی است و می تواند امنیت اجتماعی و عفاف را نیز به دنبال داشته باشد. مسئله ازدواج یکی از مهمترین مسائل زندگی است و: اگر ازدواج انجام نشود، نظم زندگی به هم خورده و به تبع آن جامعه را نیز تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. اسلام همواره بر تسهیل در امر ازدواج سفارشات مکرر داشته و مسئولان امروزین جامعه اسلامی نیز باید تلاش نمایند تا زمینه ها و بسترهای لازم برای این امر خیر را فراهم آورده و از حرکاتی که موجب کندی در امر ازدواج میشود، باید پرهیز کرد. چرا که ازدواج امنیت اجتماعی،عفاف و در نهایت در مسیر حرکت جامعه به سمت سلامت و سعادت می تواند بسیار موثر باشد. همچنین باید اشاره کرد که پنج اصل می تواند به تحکیم و پایداری بنیان های خانواده کمک چشمگیری نموده که به عنوان نمونه می توان به این موارد اشاره داشت. این پنج اصل شامل عشق و علاقه به همسر و فرزندان، اعتماد و اطمینان اعضاء به یکدیگر، احترام متقابل بویژه احترام همسران جلوی فرزندان، گذشت و فداکاری و انصاف است.