10 تیر 1397, 0:0
«یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم و لاتجسسوا و لایغتب بعضکم بعضا ا یحب احدکم ان یاکل لحم اخیه میتا فکرهتموه و اتقوا الله ان الله تواب رحیم؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبهپذیر و مهربان است!»(حجرات: 12).غیبت یک بیماری و بلای اجتماعی است که افزون بر حرمت شرعی، پیامدهای ویرانگر بسیاری نیز دارد. غیبت آن است که در غیاب برادر یا خواهر مسلمان، بدی او در حضور دیگری گفته شود، به گونهای که اگر او آن سخن را بشنود، آزرده خاطر گردد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: غیبت آن است که برادر خود را به چیزی یاد کنی که ناخوشایند اوست. عرض کردند: اگر آنچه گفته شده واقعاً در آن شخص باشد، آیا باز غیبت است؟ فرمود: آنچه درباره او میگویی اگر در او باشد، غیبت است و اگر در او نباشد، به او بهتان زده ای». غیبت دارای انواع گوناگونی است. یکی از انواع غیبت، غیبت زبانی است؛ یعنی در غیاب برادردینی سخنی درباره وی گفته شود که او در صورت شنیدن آن ناراحت شود. غیبت و بدگویی با زبان، نیز گاه صریح و بی پرده و بدون استفاده از تعبیرهای کنایه آمیز است و گاهی غیرمستقیم و با کنایه. برای نمونه گفته میشود: «خدا را شکر که ما حبّ ریاست نداریم» این جمله، کنایه از آن است که فلانی حبّ ریاست دارد. گاهی به کار بردن تعبیرهای کنایه آمیز در غیبت، خطرناک تر از غیبت صریح و روشن است. برای مثال، اگر از مومنی سخن به میان آید و بگوییم: «بگذریم، شرع مقدس دهان ما را بسته است» این تعبیر کنایه از انجام گناهی بزرگ است. در حالی که چه بسا اگر عیب آن شخص به صراحت بیان میشد، مفسده چندان بزرگی ایجاد نمیکرد، ولی با چنین کنایه و اشارهای، ذهن مخاطب به سمت هر گناه و اشتباهی میرود و شنونده را به بدترین بدگمانیها وا میدارد.از دیگر انواع غیبت، فاش ساختن عیب افراد در روزنامهها و کتابها یا سایتهای خبری و اینترنت و پیامک هاست که سبب تخریب شخصیت آنها میشود. بی شک این نوع غیبتها نیز از نظر بزرگی گناه و آثار منفی دنیایی و آخرتی که در پی دارند، با غیبت زبانی برابرند. غیبت از فراگیرترین بیماریهای روانی ـ شخصیتی است که در بهداشت روح حتماً باید به آن توجه کرد. این پدیده، نشان دهنده عقده حقارت و ضعف شخصیت فرد است. ازاین رو، شناخت ریشهها و عوامل روحی ـ روانی آن بسیار اهمیت دارد. یکی از علل روانی ارتکاب به غیبت، اثرپذیری از محیط و اطرافیان است. این مسئله بسیار فراگیر است که در مجلسی عده ای برای تفریح، عیبهای مردم را فاش میسازند و به خیال خود با این حرام، به مجلس خود رونق میبخشند. در آن مجلس افرادی هستند که میدانند این کار غیبت است و غیبت نیز حرام است، ولی به خاطر هم رنگ شدن با جماعت یا عقب نماندن از قافله و به منظور «حسن معاشرت» به غیبت آنها گوش میدهند و گاهی خودشان هم زبان به غیبت میگشایند تا رضایت همنشینان خود را جلب کنند، درحالی که این شیوه جلب رضایت مخلوق، سبب خشم خالق خواهد شد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان