24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : جهل، جهل مرکب، جهل بسيط، جهل تصوري، جهل تصديقي
نویسنده : مهدي افضلي
جهل همان نبود علم در موجوداتی است که استعداد دانایی را دارند و میتوانند آنرا بدست آورند. بر گوسفند عالم یا جاهل اطلاق نمیشود، زیرا استعداد علم را ندارد، ولی انسانی که از دانایی بیبهره است نسبت به هر آنچه نمیداند نادان به شمار میآید.
جهل نیز همانند علم به دو قسم تصوری و تصدیقی[1] تقسیم میشود. یعنی در هر موردی که جایگاه علم تصوری است با نبودش جهل تصوری صدق میکند و هر کجا جایگاه علم تصدیقی است با فقدان آن جهل تصدیقی صادق است. اگر کسی نسبت به خود کره مریخ معرفتی نداشته باشد، جاهل تصوری است ولی اگر نداند که مسکونی هست یا نه جاهل تصدیقی خواهد بود. منطق دانان جهل را در تقسیم دیگر به دو قسم بسیط و مرکبتقسیم کرده اند:
1)جهل بسیط: آن است که انسان نمیداند، لیک بر نادانی خویش واقف است و میداند که نمیداند. از باب نمونه ما نمیدانیم که در کره مریخ کسی ساکن هست یا نه، ولی بر جهل خویش آگاهیم.
2)جهل مرکب: آن است که انسان چیزی را نداند و بر نادانی خویش نیز نادان باشد و خود را آگاه بپندارد. مانند کسانی که باورهای باطل و خرافی دارند، نه تنها نمیدانند که نسبت به حقیقت ناآگاهاند، بلکه خود را آگاه به حقایق و دیگران را جاهل میپندارند.
راز مرکب نامیده شدن این قسم این است که از دو جهل ترکیب یافته است: جهل به واقع بعلاوه جهل به این جهل، بر خلاف جهل بسیط که صرفا واقع مجهول است و انسان میداند که نمیداند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان