27 اردیبهشت 1396, 0:0
در اصطلاحات قرآني و اسلامي بارها اصطلاحاتي چون ساير الي الله، سير الي الله، سالک الي الله و سلوک تکرار مي شود تا اين گونه بر مسافر بودن انسان تأکيد شود. از جمله اميرمؤمنان (ع) از پيامبر(ص) نقل مي کند که مرگ انتقال از خانه اي به خانه اي ديگر است: «تَنْتَقِلونَ مِن دارٍ إلي دارٍ»( بحار الانوار، ج 37، ص146)؛ همچنين آن حضرت دنيا را گذرگاه و نه قرار گاه ميداند و مي فرمايد: الدُّنْيَا دَارُ مَمَرٍّ لَا دَارُ مَقَرٍّ وَ النَّاسُ فِيهَا رَجُلَانِ- رَجُلٌ بَاعَ فِيهَانَفْسَهُ فَاَوْبَقَهَا وَ رَجُلٌ ابْتَاعَ نَفْسَهُ فَاَعْتَقَهَا؛ دنيا خانه اي براي مرور و راه آخرت است نه خانه قرار؛ و مردم در آن دو دسته اند: يكي آن كه خود را به خواهش هاي نفساني فروخت و خويش را به تباهي و هلاکت انداخت و ديگري آن كه خود را به طاعت و بندگي خريد و از هلاکت آزاد ساخت. (شرح ابن ميثم، ج 5 ص 316؛ ترجمه و شرح نهج البلاغه، فيض الاسلام، ج 6، ص 1150؛ حکمت 128)
پس مسافر راه مستقيم ابديت بايد مقصد و مقصود را بشناسد و از حرکت در راه نيز آگاهي داشته باشد. شناخت نشانه ها و آثار حرکت درست در راه راست به انسان کمک مي کند که در هنگام محاسبه نفس بداند در کجاي مسير قرار دارد و تا مقصد و مقصود چه ميزان قرب و بعد دارد. از آنجا که اين حرکت، دروني و معنوي و باطني است هر کسي خود بهتر مي داند در کجاي کار و سفر است؛ زيرا «بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَي نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ وَلَوْ اَلْقَي مَعَاذِيرَهُ؛ بلكه انسان خودش از وضع خود آگاه است، هر چند در ظاهر براي خود بهانه ها و عذرهايي بتراشد.» (قيامت، آيات 14 و ??)
از نظر قرآن، مقصود از اين مسافرت و حرکت دروني و باطني همان رسيدن به خدا و خدائي شدن است؛ زيرا اللّه، هدف نهايي صراط مستقيم است: وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَي صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْاَرْضِ اَلَا إِلَي اللَّهِ تَصِيرُ الْاُمُورُ ؛ و به راستي كه تو به خوبي به راه راست هدايت مي كني؛ راه همان خدايي كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست. هشدار كه همه كارها به خدا باز مي گردد. (شوري، آيات 52 و 53) پس صيرورت نفس انساني به سوي الله است. البته از آنجا که اين امر فطري است و انسان، جستجوگر صراط مستقيم براساس سرشت خويش است (زخرف، آيه 61) مي داند که بايد به کمال مطلقي برسد که همان خدا است و با خدائي شدن به اين مقصود دست مي يابد.(بقره، آيه 138؛ ال عمران، آيه 79)
کسي که در اين مسير قرار گيرد، آثار آن را مي يابد؛ زيرا کسي که در صراط مستقيم گام به راستي و درستي بر مي دارد به تقوايي مي رسد(انعام، آيه 153) که تعليم الهي را در پي داشته (بقره، آيات 21 و 282) و بصيرت مي يابد (طلاق، آيات 2 و 3) و از اغواگري دشمنان و شياطين در امان مي ماند.(حجر، آيات 39 و 41) آنگاه است که احساس سعادت مي کند و آرامش و آسايش را به عنوان دو مؤلفه سعادت و خوشبختي در خود مي يابد.(مريم، آيات 32 و 36)
از ويژگي هاي انسان هاي مسافر در راه راست و صراط مستقيم آن است که از استكبار دوري مي کنند(مريم، آيات 31 تا 36)، از اطاعت شيطان سرباز مي زنند(حجر، آيات 32 تا 42؛ مريم، آيات 43 و 44)، از هر گونه شرک و کفر و کفران دور هستند(انعام، آيات 78 و 79) و همچنين از فحشاء و منکرات(انعام، آيات 151 و 153)، فرزندکشي و سقط جنين(همان)، قتل بي گناهان(همان)، کم فروشي(همان)، خوردن مال يتيم و هر گونه کار زشت و منکر و گناه اجتناب مي کنند.
اينان اهل اخلاص(حجر، آيات 39 و 41)، احسان به والدين(انعام، آيات 151 تا 153؛ مريم، آيات 31 تا 36)، بهره مند از اسلام و معارف و احکام قرآن و شريعت(تکوير، آيات 27 و 28؛ ملک، آيه 22؛ انعام، آيه 161) اطاعت خدا و ايمان به آخرت(يس، آيه 61؛ مؤمنون، آيه 74)، اهل اقامه نماز و زکات(مريم، آيات 31 تا 36)، عدالت (انعام، آيات 151 تا 153)، وفاي به عهد(همان)، شرح صدر(همان) و هر کار نيک و خيري هستند که موجب عبادت و تقواي الهي است.
روزنامه كيهان، شماره 21593 به تاريخ 19/1/96، صفحه 8 (معارف)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان