2 مهر 1397, 0:0
ماه شعبان، شمیم رحمت خداست که نوید برپایی میهمانی بزرگ الهی را با خود آورده است. ماه شعبان را پیامبر اعظم(ص)، ماه خود دانسته و مردم را به پاسداشت این ماه فرا خوانده است. این ماه بزرگ، افزون بر اینکه روزهای بزرگی را چون روز ولادت سید الشهدا ، امام سجاد، ابوالفضل العباس (علیهم السلام) و روز عظیم نیمه شعبان روز ولادت امام زمان(عج) در بردارد، در واقع ماه آمادگی، مناجات و راز و نیاز است. «مناجات شعبانیه» و فرازهای استثنایی آن همین ویژگی را تایید میکند. مناجاتی بینظیر که بزرگان دین و اخلاق ما توصیفهای منحصر به فردی از آن دارند. میرزا جواد ملکی تبریزی، از بزرگان اهل عرفان و عمل چنین میگوید: «این مناجات، مناجات معروفی است و اهلش به خاطر آن با ماه شعبان مانوس شده و به همین جهت منتظر و مشتاق این ماه هستند. این مناجات شامل مطالب اساسی در مورد چگونگی معامله بندگان با خدای بزرگ بوده و آداب خواستن، دعا و طلب آمرزش از او را آن گونه که شایسته است، بیان میکند و استدلالهای جالب توجهی جهت امیدوار شدن به درگاه خدا که با مناجات با او مناسب است، در بردارد و به روشنی، ملاقات، نزدیکی و دیدن خدا را معنی میکند.این مناجات بزرگی است و یکی از ارمغانهای آل محمد (ص) است که بزرگی آن را کسی که قلب سالم و گوش شنوایی داشته باشد، درک میکند و اهل غفلت از درک فواید و نورهای آن بی بهره اند.
در مناجات شعبانیه درسهای فراوانی برای اهل تامل وجود دارد و این حقیقت دارد که امامان معصوم ما در قالب اینچنین دعاهایی والاترین معارف دینی را به شیعیانشان تعلیم میدادهاند.
امام خمینی(ره) درباره مناجات شعبانیه میفرماید: «این مناجات شعبانیه برای این است که شما را، همه را مهیا کند برای «ضیافه الله». ما امروز در ماه شریف شعبان واقع هستیم و مناجات شعبانیه از بزرگترین مناجات و از عظیم ترین معارف الهی و از بزرگترین اموری است که آنهایی که اهلش هستند میتوانند تا حدود ادراک خودشان استفاده کنند (صحیفه امام 17: 457) این دعای شعبان، مناجات شعبان، مناجات همه ائمه است و در این، معارف بسیار هست و ادب اینکه انسان چه جور باید با خدای تبارک و تعالی مناجات کند. مناجات شعبانیه از مناجاتهایی است که اگر یک نفر انسان دلسوخته، یک عارف دلسوخته- نه از این عارفهای لفظی- بخواهد این را شرح کند و شرح کند از برای دیگران، بسیار ارزشمند است و محتاج به شرح است، چنانچه همه ادعیه ائمه (ع)(همان 21:2) بخوانید آقا! مناجات شعبانیه از مناجاتهایی است که اگر انسان دنبالش برود و فکر در او بکند، انسان را به یک جایی میرساند. آن کسی که این مناجات را گفته و همه ائمه هم میخواندند، اینها، آنهایی بودند که وارسته از همه چیز بودند، مع ذلک آن طور مناجات میکردند، برای اینکه خودبین نبودند. (همان 19: 253) به تعبیر شیخ عارف و استاد ما، ادعیه ائمه کتاب صاعد است؛ همان قرآن است رو به بالا میرود، کسی بخواهد بفهمد که مقامات ائمه چیست، باید رجوع کند به آثار آنها؛ آثار آنها ادعیه آنهاست. مهمش ادعیه آنهاست و خطابههایی که میخواندند؛ مثل مناجات شعبانیه، مثل نهج البلاغه، مثل دعای یوم العرفه و اینهایی که انسان نمیداند که چه باید بگوید درباره آنها. در هر صورت، ما عاجزیم از اینکه شکر این نعمت را به جا بیاوریم که ما اهل یک مذهبی هستیم که از این دو منبع استفاده میکنیم: از منبع وحی و از منبع ولایت. (همان20: 410) اگر نبود در ادعیه الا دعای مناجات شعبانیه، کافی بود برای اینکه امامان ما، امامان بحقند؛ آنهایی که این دعا را انشا کردند و تعقیب کردند. تمام این مسائلی که عرفا در طول کتابهای طولانی خودشان یا خودشان میگویند در چند کلمه مناجات شعبانیه هست، بلکه عرفای اسلام از همین ادعیه و از همین دعاهایی که در اسلام وارد شده است از اینها استفاده کردهاند(همان 13: 32) غایت القصوای آمال عارفان و منتهای آرزوی سالکان، همین فقره شریفه از آن دعای شریف است:
«الهی، هَبْ لی کمالَ الْانقِطاع الَیک، وَ اَنِرْ ابْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها الَیک حَتی تَخْرِقَ ابْصارُ الْقلُوُبِ حُجُبَ النورِ، فَتَصِلَ الی مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصیرَ ارْواحُنا مُعَلقَةً بِعِز قُدْسِک»(سرالصلوه: 39).
در مناجات شعبانیه، مناجات کننده در ابتدا میکوشد موقعیت خود را در برابر ذات اقدس الهی به تصویر بکشد. انسان درمانده ای که محتاج نگاه ویژه ا ی است تا حرفهایش را بیان کند. او به خوبی میداند که مناجات شونده، از تمام حالات و نیات آشکار و پنهانش مطلع است و اینجا، تنها جایی است که ظاهرسازی نمی تواند دوای دردش گردد. آدمی همچون طفلی خردسال و ناتوان، دست به دامن بزرگی میشود که دار و ندارش از اوست و اعتراف میکند که اگر او، نظر کریمانه اش را برگرداند، این بخت برگشته حتی نمی تواند امورات دنیایی اش را سر و سامان دهد. انسان در خسران، که میداند در پیش این قاضی آگاه از تمام امور، فضایی برای مغلطه کاری وجود ندارد، ضمن اقرار به عدم اطاعت از فرمان خدا در بایدها و نبایدها، اما چشم امیدی به سوی رحمت واسعه خداوند دوخته و پس از هر شهادت به قصورش، بلافاصله فضل الهی را یادآور میشود و میکوشد که از آن راهی برای جلب توجه حضرت حق باز کند. همان گونه که در کلام الله مجید آمده، خداوند نیز آغوش گرم خود را جهت پذیراشدن بنده مناجات کننده اش باز و بازتر میکند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان