28 فروردین 1395, 11:31
مهمترین آفات و موانع در راه تحصیل علم یقینى، آفات روانى هستند که انسان را از جستوجوى حقیقت و وصول به علم قطعى باز مىدارند. کسى که تابع هواى نفس است، از آنجا که کشف واقعیت ممکن است برایش درد سر ایجاد کند و وى را از رسیدن به خواستههایش باز دارد، تمایلى به آن ندارد و از رفتن به دنبال حقیقت و تحصیل علم قطعى خوددارى مى کند. در تحلیل این وضع به اینجا مىرسیم که چنین شخصى در واقع، خود را بهطور کامل نشناخته است.
«و هنگامى که گفته شود که وعده خدا حق است و درباره قیامت تردیدى وجود ندارد گفتید، نمى دانیم قیامت چیست و جز گمانى نداریم و ما را (درباره آن) علم و یقینى نیست.»(سوره جاثیه/ 32) او علمى را دنبال مىکند که فقط در خدمت هواى نفس و اشباع تمایلات مادّى باشد و در غیر این صورت، رنج تحصیل علم را نه تنها تحمّل نخواهد کرد بلکه اگر علمى برخلاف مقتضیات هواى نفس باشد و جلوى خواستههاى نفسانى او را بگیرد مورد انکار او قرار خواهد گرفت. خداوند در یکى از آیات قرآن مىفرماید: ( نمل/ 14) از روى ظلم و برترىطلبى آن را انکار مىکنند در حالى که بر آن یقین دارند. انگیزه برترىطلبى و تجاوز به دیگران منشأ مىشود تا به دنبال علم یقینى نروند و حتى اگر زمینهاش هم فراهم شده انکارش بکنند. بنابراین، هواى نفس یکى از آفات روانى است که انسان را از جستوجوى حقیقت و تحصیل علم قطعى باز مىدارد. همانگونه كه اندام جسمانی انسان به وسیله غذا و ورزش قابل پرورش است، قوای فكری نیز قابل رشد هستند. از راه سؤالكردن و دقت در علل موجود در عالم كه تاكنون برایتان عادی بوده، میتوانید به پرورش فكر و حس كنجكاوی بپردازید. یافتن پاسخ هر سؤالی نیازمند مطالعه، تحقیق، تفكر و اندیشه است. با این روش پس از مدتی ملاحظه خواهید كرد كه توانایی پرسیدن و فرهنگ سؤال كردن در شما ایجاد شده و حس حقیقتجویی و كنجكاوی در شما كاملاً به صورت فعال درآمده است.
آفت دیگر تحصیل علم قطعى «تقلید» است. قرآن به شدّت تقلید بىدلیل را محکوم کرده چنانکه پیروى از هوا و هوس و نرفتن به دنبال درک حقایق را نادرست مىداند، انسانهایی که در هر زمینهای دیگران را بدون تحقیق و مطالعه مقتدای خود میکنند و از عقل خود کوچکترین بهرهای نمیبرند باید بدانند بابت تمامی افکار و اعتقاداتشان مؤاخذه خواهند شد و تقلید نمیتواند دلیل موجهی برای آنان باشد.
آفت یا رذیلت دیگر آن است که معلوماتى را که به نحوى یا براى دنیا یا براى آخرتش مفیدند رها کرده و به سراغ چیزى برود که به دردش نمىخورد نه براى زندگى دنیوىاش مفید است و نه براى آخرتش. در این صورت، کار او لغو و بیهوده است و آیاتى که کار لغو را مورد مذمّت قرار دادهاند شامل این کار نیز که مصداقى از کارهاى لغو است مى باشد. چگونه میتوان حس حقیقتجویی و كنجكاوی را در خود پرورش داد؟ حقیقتجویی و كنجكاوی یكی از گرایشهای فطری انسان است. نشانه وجود آن نیز عبارتند از: گرایش به خیر و اخلاق، ابداع و خلاقیت، عشق و پرستش و زیبا دوستی. علوم و فنون و صنایع بدیعه است كه انسان در طول تاریخ حیات خود به آنها دست یازیده و پرورششان داده است. اصولاً خاصیت علم این است كه به این گرایش انسان پاسخ میدهد و آن را اقناع میسازد. اما برای رشد این حس راههای فراوانی وجود دارد. از آیات و روایات برمیآید كه خاصیت دانشدوستی را خداوند به انسان القا كرده است: (سوره بقره، آیه 31)؛ همه [معانى] نامها را به آدم آموخت سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود: «... از اسامى اینها به من خبر دهید.» امام سجاد علیهالسلام در دعای ابوحمزه میفرمایند: ... و أنا الجاهل الذی علمته؛ و من آن جاهلی هستم كه تو علمش آموختی و تعلیمش دادی. پس حال كه واضح گشت منبع تعلیم علم پروردگار است، میتوان گفت كه اولین راه پرورش حس حقیقتجویی، درخواست علم از این منبع است و خداوند به پیامبرش فرمود: بگو پروردگارا! علم مرا زیاد کن.(طه، آیه 14) قرآن به شدّت تقلید بىدلیل را محکوم کرده چنانکه پیروى از هوا و هوس و نرفتن به دنبال درک حقایق را نادرست مىداند، انسانهایی که در هر زمینهای دیگران را بدون تحقیق و مطالعه مقتدای خود میکنند و از عقل خود کوچکترین بهرهای نمیبرند باید بدانند بابت تمامی افکار و اعتقاداتشان مؤاخذه خواهند شد و «تقلید» نمیتواند دلیل موجهی برای آنان باشد.
قرآن به این معنا بسیار پرداخته است و تقریباً در تمامی مواردی كه ریشه نظر به كار رفته، این معنا مورد نظر بوده است. به عنوان یك قاعده كلی باید دانست كه كلمات دارای یك معنای عام و یك معنای خاص هستند، مثلاً میان كلمات دیدن، نگاه كردن، نظر كردن، تماشا كردن و... تفاوت وجود دارد. در تمامی این كلمات مفهوم عام دیدن وجود دارد، ولی در كلمه نظر كردن و نگاه كردن قصد و توجه و دقت نیز وجود دارد. وقتی قرآن میفرماید: أفلا ینظرون الی الابل كیف خلقت و الی السماء كیف رفعت... منظور دیدن معمول نیست، بلكه دیدن با تدبر و تعمق است (سوره غایشه آیه 18).. این خیلی مهم است. هزاران سال بود مردم افتادن سیب از درخت را میدیدند و به آن توجهی نداشتند، در میان این همه آدم فقط نیوتن بود كه به آن نظر كرد و گفت: چرا باید سیب از درخت به زمین بیفتد و به سمت بالا نرود. همین دقت و توجه سبب كشف نیروی جاذبه شد. غیر از اینها در قرآن كریم فراوان به تدبر، تفكر و اندیشیدن توصیه و تأكید شده است. همانگونه كه اندام جسمانی انسان به وسیله غذا و ورزش قابل پرورش است، قوای فكری نیز قابل رشد هستند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان