27 بهمن 1395, 2:15
يكي از زيباترين جلوههاي ارتباط عاشقانه با خدا و اساسيترين راههاي سير و سلوك، ذكر است؛ يعني مترنم بودن زبان و قلب انسان به اسماء حسناي الهي و شاداب نگه داشتن گل روح در زير باران ياد حق. ذكر خدا، از يادبردن هستي محدود خويش در رهگذر ياد اسماي الهي است و تداوم و استمرار آن زنگار گناهان را از روي دل ميزدايد؛ زيرا غفلت و فراموشي حق تعالي، ساحت دل را مكدر ميكند. از اينجاست كه يكي از رسالتهاي اولياي الهي و كتابهاي آسماني، برطرف کردن اين كدورت و تاريكي است و به همين علت «ذكر» را از اوصاف پيامبر(ص) و از نامهاي قرآن برشمردهاند؛ چنانكه قرآن مجيد به ذكر بودن پيامبر (ص) چنين اشاره ميكند: «خداوند ذكري (رسولي) را به سوي شما فرستاد تا آيات خدا را بر شما تلاوت كند». همچنين از نامهاي قرآن مجيد ذكر است: «ما ذكر (قرآن) را بر تو نازل كرديم و آن را حفظ خواهيم كرد». وجه نامگذاري پيامبر صليا... عليه و الله و قرآن به ذكر اين است كه موجب يادآوري خداوند متعال هستند؛ زيرا يادآوري منوط به دانش قبلي است و اين پيامبران و كتابهاي آسماني هستند كه پرده غفلت و فراموشي را از روي دل كنار زده و نور الهي را بدان ميتابانند. بنابراين ياد خدا انسان را از حضيض ماديت به اوج معنويت ميرساند و اميد را در انسان زنده ميكند و ياس و نااميدي را كه از تنگناهاي زندگي مادي و معادلات بشري ناشي ميشود، برطرف ميكند. ذكر خدا ارتباط معنوي عبد سالك با رب مالك است و اين انسان است كه نبايد خود را وقف زندگي مادي كند و مقصد را در خود و دنياي خود محدود سازد، بلكه بايد خود را براي سفر پر فراز و نشيب ابديت آماده و مهيا كند. ذكر خداوند آثار و ثمرات اعجابآور و باشكوهي دارد كه هر يك از آنها در سازندگي روحي و اخلاقي انسان تأثير بهسزايي دارد. عمدهترين اين آثار و ثمرات به شرح زير است:
نخستين اثر ياد خدا اين است كه خداي متعال نيز انسان را ياد ميكند: «فاذكروني اذكركم...» «مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم».
حضرت علي (ع) نخستين سفارششان به امام حسن مجتبي (ع) - در نامهاي كه به فرزند ارجمندشان نوشتهاند - اين است كه بيش از هرچيز به آباداني دل خويش بپردازد: «پسرم! تو را به تقوا و التزام به فرمان خدا، آباد كردن قلب و روح با ذكر او و چنگ زدن به ريسمان الهي توصيه ميكنم...». يكي از مؤثرترين عوامل علاج مرگ دل و احياي دوباره آن، پناه بردن به ذكر خداست؛ اين ثمره ذكر را حضرت علي (ع) چنين گوشزد ميكند: «خداوند متعال ياد خويش را جلاي قلبها قرار داده كه در اثر آن گوش، پس از سنگيني ميشنود و چشم پس از كمسويي ميبيند و بدين وسيله پس از لجاجت و دشمني منقاد و رام ميگردد».
سومين اثري كه براي ياد خدا بيان ميشود آرامش دل آدمي است. به تعبير قرآن طمأنينه و سكون قلب از جمله آثار مستقيم ياد خداست: «كساني كه ايمان آوردهاند و دلهايشان به ياد خداست، بدانيد تنها با ياد خدا دلها آرام ميگيرد». قرآن مجيد تنها نسخه شفابخش اضطراب را ياد خدا ميداند و تنها پاسخ نداي فطرت را ذكر خدا ميبيند ولي مقصود ذكر قلبي است نه ذكر زباني؛ زيرا قرآن كريم آن ذكر زباني را كه با ذكر قلبي همراه نيست، ممدوح نميشمارد بلكه مذموم ميداند و درباره نماز نیز ميفرمايد: «نماز را با ياد من اقامه كن». و در سوره ماعون ميفرمايد: «واي بر نمازگزاراني كه از نمازشان غافلاند». درباره اين بحث كه ياد خدا و ذكر قلبي آرامبخش دلهاست، امام صادق (ع) ميفرمايد: «دل آدمي از درون مضطرب ميشود و در حقيقت خواهان حق است پس آنگاه كه به حق رسيد، آرام و قرار ميگيرد».
از آثار و ثمرات اخروي ياد خداوند، مغفرت الهي است كه شامل حال يادكنندگان خدا ميشود و اضافه بر آن، خداوند وعده اجر و پاداش بزرگ نيز به ايشان داده است. قرآن مجيد در اين باره ميفرمايد: «مردان و زناني كه بسيار ياد خدا كنند، خداي متعال براي آنان آمرزش و پاداش بزرگ آماده کرده است». انسان مؤمن بر اثر لغزشهايي كه در مدت عمر داشته است، در اندوه و نگراني به سر ميبرد و دائم به دنبال انجام كارهايي است كه باعث آمرزش گناهان وي شود. از طرفي خداي غفار، باب توبه و آمرزش خود را بر روي بندگان خود گشوده و فرموده است: «بگو اي بندگان من كه با ارتكاب گناهان بر خود زيادهروي نموديد از رحمت خداوند نوميد نباشيد؛ زيرا خداوند متعال جميع گناهان را ميآمرزد».
يكي از نشانههاي اينكه فرد بداند مورد رضايت خداوند است يا نه، اين است كه فرد ببيند اهل ذكر است يا نه. آنان كه ميبينند توفيق ذكر خدا را دارند بايد مطمئن باشند كه مقبول خداي تعالي و مورد عنايت او هستند. تا وقتي كه خداوند از بندهاي خشنود نباشد، اجازه نميدهد نام پاكش بر دهان او جاري شود و مداومت در ذكر داشته باشد.
يكي ديگر از آثار و ثمرات ذكر، كنترل قواي فكري و حواس است. در مسير تهذيب نفس، انسان بايد به تدريج بر قواي دروني و همه ابعاد گفتاري و رفتاري وجود خود مسلط شود. يكي از ابعاد گريزپا و سركش درون انسان قوه تفكر اوست. يكي از عوامل بسيار مؤثر در كنترل فكر، مداومت در ذكر است: امام صادق (ع) از سيره پدر بزرگوارش امام باقر (ع) نقل ميكند: «پدرم امام باقر (ع) بسيار ذكر خدا ميگفت. من همواره با ایشان راه ميرفتم و ایشان به ياد خدا بود و با ایشان غذا ميخوردم و ایشان ذكر خدا ميگفت و حتي وقتي با مردم حرف ميزد، شركت در جلسات مردم ایشان را مانع از ذكر خدا نبود و من مرتب ميديدم كه لاالله الا ا... ميگويد و ایشان پيوسته ما را جمع ميكرد و بين الطلوعين بيدار نگه ميداشت و ما را به خواندن ذكر، دعا و قرآن امر ميفرمود تا آفتاب طلوع كند». بنابراين ذكر زياد و توبه به معناي آن به تدريج انسان را توانا ميكند تا تمركز حواس كسب كند و هر لحظه به هرچه اراده كرده، بينديشد و فكر را از سركشي مانع شود و اين قدرت در ابعاد بسياري ميتواند فكر و قواي دروني را مهار كند.
غم و اندوه غالباً بر اثر از دست دادن يك چيز، به دست نياوردن مطلوب، ترديد و بلاتكليفي و مشاهده صحنههاي تأثرانگيز پيش ميآيد. ياد خدا در همه اين موارد ميتواند به نحو معجزهآسايي غم و غصه را برطرف سازد. گاهي غمي كه بر دل شخص سنگيني ميكند ناشي از تأسف او به خاطر از دست دادن يك فرصت، يك موقعيت يا چيزي از مال و مقام دنياست. خداوند متعال ميفرمايد: نسبت به آنچه از دست دادهايد افسوس نخوريد». با ياد خدا ميتوان به مرحلهاي از معرفت دست يافت كه به خاطر از دست دادن هيچ چيزي اندوهگين نشد. كسي كه صرفاً به ياد خداست ميآموزد كه پيوسته حاجات خود را از خدا بخواهد و به لطف و كرم او اميد ببندد. حضرت يعقوب (ع) فرمود: «من غم و درد دل خود را به خدا ميگويم و ميدانم از خدا آنچه را شما نميدانيد».
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان