دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خلاصه ای از اسلام / بخش چهارم و پایانی

از این نمونه‌ها ملاحظه می‌کنید که دین اسلام نمی‌خواهد ذره‌ای مردم را به حرج بیندازد و کار زندگی را بر آنها دشوار سازد، یا آنکه دین را موجب ضرر به مال یا جان آنها قرار دهد.
خلاصه ای از اسلام / بخش چهارم و پایانی
خلاصه ای از اسلام / بخش چهارم و پایانی
نویسنده: مرحوم استاد حسینعلی راشد

از این نمونه‌ها ملاحظه می‌کنید که دین اسلام نمی‌خواهد ذره‌ای مردم را به حرج بیندازد و کار زندگی را بر آنها دشوار سازد، یا آنکه دین را موجب ضرر به مال یا جان آنها قرار دهد. چگونه ممکن است ایجاد حرج و ضرر کند در حالی که این دین سمح سهل است؟ یعنی بنایش بر مسامحه و آسان گرفتن کارهاست و قاعدة «ما جعل علیکم فی ‌الدین من حرج» که نص قرآن است و قاعدة «لا ضرر و لا ضرار فی ‌الاسلام» که سخن پیغمبر(ص) است، دو تا از قواعد مسلم مشهور این دین است.

همین دین است که گفته: فعل مسلمان را حمل بر صحت کنید، و درباره کسی گمان بد مبرید، و از اسرار مردم کنجکاوی مکنید، و کسی را که با شما از در مسالمت وارد می‌شود بی‌ایمان مخوانید، و خوبی را این مدانید که رو به این طرف و آن طرف کنید و ادا و اصول درآورید، بلکه خوبی را در ایمان به خدا و معاد و انبیا و کتب و نماز و زکات و راستی و وفا و صبر و تقوا بدانید. و گفته: آزاد باشید و بندگی غیر خدا را مکنید، و از حد و مقام خود خارج مشوید، و بر مردم ستم مکنید، و آنچه نمی‌دانید، مگویید و فتنه و فساد مینگیزید.چنین دینی چگونه ممکن است مردم را به حرج بیندازد و سد راه زندگی و مانع فهم و ترقی بشر شود یا مردم را به کارهای بی‌معنی وادارد؟

توجه قرآن به هدایت

این دینی است که در کتاب آسمانی خود که قرآن است، نه نام حوا و شکل و شمایل او را معین می‌کند، نه علت جنگ پسران آدم را، و نه شمارة اصحاب کهف را و نه نام زلیخا و وصف کاخ او و مبلغی که با آن یوسف را خرید و نه راهی که موسی اسرائیلیان را از آن راه از مصر بیرون آورد، زیرا هیچ‌یک از این خصوصیات به حال بشر فایده ندارد. آنچه به حال انسان مفید است، نتایج این امور است که قرآن پیوسته از مقدمات به سرعت می‌گذرد و رو به نتیجه می‌آورد.

مثلاً در قصة آدم به این نتیجه نظر دارد که بشر باید یک محرومیت را تحمل کند تا بقیه نعمت‌ها برایش بماند؛ زیرا آدم چون یک محرومیت را تحمل نکرد و از یک درخت که نهی شده بود، خودداری نکرد، بقیة نعمت‌ها را هم از دست داد و همین‌طورند فرزندان آدم. چه بسا کسان که ثروت و عزت و خانه و زندگی و انواع نعمت‌های دیگر دارند و برای آنکه جلو یک هوس دل را نمی‌گیرند، مثلاً از یک مشروب یا قمار یا هوس دیگری خودداری نمی‌کنند، بقیة نعمت‌ها را نیز ـ از زن و فرزند یا خانه و شوهر و دین و آبرو و مال و مقام و سلامت مزاج ـ از دست می‌دهند!

در داستان فرزندان آدم به این نتیجه نظر دارد که باعث جنایت آن پسر که هم خودش را بدبخت کرد، هم برادر بی‌گناهش را و پدر را نیز دچار غم و اندوه ساخت، «حسد» بود. اگر این جوان به جای آنکه بر برادر خود حسد بَرَد که چرا قربانی او قبول شده، به اصلاح نقص خویش می‌پرداخت و خود را به زیور کمال و تقوا می‌آراست، هم خودش کامل گشته بود، هم به برادر و پدرش این صدمه را نزده بود.

و در داستان موسی به این نتیجه نظر دارد که قوم اسرائیل بر اثر تقلید از اعمال زشت فراعنه، به آن ذلت افتادند و موسی آنها را دوباره در مدت چهل سال که در بیابان نگه داشت، به اصول تربیتی ابراهیم که خداپرستی و تقوا و عدالت و برادری و یگانگی است، برگرداند و تا این اصول را رعایت می‌کردند، بزرگ و محترم بودند. دوباره که این اصول را از کف دادند و به جلد تورات چسبیدند، ذلیل و پراکنده شدند.

در داستان یوسف به این نتیجه نظر دارد که برادران یوسف بر اثر حسد و خودخواهی، طرفی نبستند و یوسف بر اثر عفت و صداقت، روز به روز کارش بالا گرفت و مشکلاتش گشاده شد تا جایی که بدخواهانش به پاکی او اعتراف کردند و برادران حسود خودخواه از او پوزش خواستند و چون در خانة عزیز مصر امتحان درستی و امانت داد، پادشاه مصر اختیار همة دارایی و خواربار کشور خود را به او واگذاشت.

و در داستان اصحاب کهف به شمارة آنها و نام آنها کار ندارد و در این خصوص به تقاضای بی‌معنی مردم نیز جواب نمی‌دهد، بلکه آنها را متوجه به جهت امتیاز اصحاب کهف می‌کند که ایمان است و می‌گوید: شما مؤمن و درستکار شوید تا اصحاب کهف زمان خود باشید؛ چه کار دارید که آنها چند نفر بودند؟ اگر می‌خواهید مرا به این وسیله امتحان کنید که این راه امتحان نیست؛ زیرا فعلاً اصحاب کهف آنجا نیستند تا شما بروید آنها را بشمارید و ببینید فلان عددی که من گفته‌ام، درست بوده یا نه و اگر تصور می‌کنید دانستن عدد آنها برای شما فایده‌ای دارد که ندارد، آنچه برای شما فایده دارد، سرمشق گرفتن از عمل آنهاست.

این روش قرآن است در کلیة تعلیمات خودش که هرگز مردم را در امور بی‌فایده معطل نمی‌کند و کار دین را بر آنها دشوار نمی‌سازد و همواره در مقدمات مسامحه می‌کند و به نتیجه نظر دارد. گمان می‌کنم با مثل‌هایی که آوردم، خوب توانستم مقصود را روشن کنم. حالا اگر مسلمان‌ها دین را برای همان نتیجه‌ها که خود دین در نظر دارد، بخواهند و آن نتیجه‌ها را از دین بگیرند، واقعاً مردم سعادتمندی خواهند بود و حقیقتاً این دین در زندگی آنها وسیلة اصلاحی و پیشرفت مهمی خواهد شد.

شما ببینید همین دین که در حکم روزه آن همه طبقات را مستثنا می‌کند و شکل نماز را برحسب اقتضای احوال و توانایی اشخاص تغییر می‌دهد و در هیچ حکم دیگر از احکامش ذره‌ای حرج و ضرر به کسی وارد نمی‌آورد، در یک مورد هست که می‌گوید جان و مال افراد باید در آن مورد فدا شود و آن هنگامی است که خطری متوجه جامعه گردد که در این صورت جز بیمار و کور و لنگ احدی مستثنا نیست و باید همگی به دفاع از جامعه و حفظ و صیانت ملت خود برخیزند.

آیا انواع تعلیم‌ها و تربیت‌های دیگر دنیا غیر این نحو است؟ دینی که منظورش این است که مردم را از قید عبودیت غیر خدا آزاد کند و جان و مال و شرافت همه را محترم کند و در قلوب مردم حس تقوا و عدالت و حقیقت‌خواهی بگذارد و آنها را با یکدیگر متحد سازد و همه را در حفظ مصالح عمومی مسئول و موظف کند و وقت مردم را به سخنان بیهوده و کارهای بی‌معنی تلف نکند و امر دین را برآنها آسان سازد و ابهام و تعقید و ریا و خدعه را از میان ببرد و صفا و درستی و تقوا و وفا پدید آورد، آیا کدام نوع تربیت از حیث نتیجه و اصلاح حال بشر بهتر از این دین است؟

اگر مسلمان‌ها بفهمند و دین را به همین منظور که منظور دین است به کار بندند، «یا لیت قومی یعلمون»!

مقاله

نویسنده مرحوم استاد حسینعلی راشد

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

خلاصه ای از اسلام/ بخش اول

خلاصه ای از اسلام/ بخش اول

اشاره: کسانی که لحن گرم مرحوم استاد راشد را به خاطر دارند، کم و بیش از نفوذ گفتار منطقی و دلنشین او در دل و جان شنوندگان مشتاق نیز آگاهند و آن سخنرانی‌های پربار هفتگی را از موجبات پیشبرد معنویت در جامعه آن‌روز ایران به شمار می‌آورند.
خلاصه ای از اسلام/ بخش دوم

خلاصه ای از اسلام/ بخش دوم

باعث همه بدیهای انسان یک صفت است در وجود او که ما آن را خودخواهی می‌گوییم.

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
Powered by TayaCMS