نویسنده: محمدعلی شمسایی
بررسی ارتباط بهداشت روان و تغذیه از منظر اسلام
اسلام به مسئله سلامت جسم، جان و روان آدمی توجه خاص دارد؛ زیرا دست یابی به کمالات و فلسفه آفرینش در گرو سلامت آنهاست. هرگونه خلل و فسادی در سلامت آنها به معنای فقدان کمال است.
از آن جایی که قرآن کتاب هدایت و راهنمای بشر به سوی خلافت الهی از جانب خداوند است، بخشی از آموزههای آن به مسئله سلامت جسم و روان آدمی اختصاص یافته است. لذا احکام اسلامی در برگیرنده مسایلی از مواد غذایی و تحلیل و تحریم برخی از آنهاست. از جمله مسایلی که در آموزههای قرآنی به آن توجه داده شده، مسئله گوشت و جواز استفاده از طیبات و حرمت استفاده از خباثتها و نیز آداب و چگونگی استفاده از گوشتهای حلال و حتی مقدار و میزان آن است.
نویسنده در این نوشتار بر آن است تا با مراجعه به آموزههای قرآنی، آنچه در آیات قرآنی درباره گوشت آمده است، بیان کند.
گوشت، خوراک بهشتیان
انسان موجودی همه چیز خوار است. طبیعت انسانی به گونهای ساخته شده که میتواند از همه عناصری که در زمین وجود دارد، بهره گیرد. این در حالی است که موجودات دیگر از تنوع در تغذیه چنان که انسان سود میبرد، بهره مند نیستند. انسان از گیاهان، میوه ها، حبوبات و جانوران خشکی و دریایی به آسانی استفاده میکند. عقل آدمی به او کمک میکند تا با تبدیل و تغییر کامل یا جزئی، از همه مواد موجود در طبیعت بهره گیرد.
این توانایی به انسان کمک میکند تا در هر محیطی بتواند به زیست خود ادامه دهد و با مشکلی به عنوان کمبود مواد غذایی مواجه نشود، مگر آنکه خود، محیط زیست خویش را چنان تخریب و به فساد کشیده باشد که دچار کمبود مواد غذایی و یا بحران آن شود.
البته توانایی انسان در تغذیه از هر چیزی به معنای درستی این نوع تغذیه نیست؛ زیرا هر آن چیزی که انسان میتواند از آن تغذیه کند، میتواند حالات گوناگونی داشته باشد؛ چرا که برخی از مواد کاملا با طبیعت بشر موافق و مناسب است، در حالی که برخی دیگر، دارای ضرر و زیانی است که ترک آن بهتر است.
آنچه در اسلام به نام احکام بیان شده در راستای تبیین مصالح و مفاسد است. به این معنا که هر آنچه دارای مصلحتی است و برای آدمی مفید و موجبات رشد و دست یابی به هدف آفرینش میشود، به عنوان امور واجب و مستحب یا مباح معرفی شده است و هر آنچه که دارای مفسده و مانع از رشد و بهره مندی از مقاصد آفرینش است، به عنوان مکروه و حرام از آن منع شده است.
بر این اساس خداوند به صراحت درباره تحریم نوشیدن خمر و مسکرات به مفسده آن اشاره کرده و میفرماید: درباره شراب و قمار از تو سوال میکنند، بگو: در آنها گناه و زیان بزرگی است و منافعی از نظر مادی برای مردم در بردارد، ولی گناه آنها از نفعشان بیشتر است.»(بقره، آیه 219)
در این آیه به صراحت از فواید شراب و قمار سخن به میان آمده است، ولی هنگامی که آن را بر ترازو میگذارد و به ارزیابی سود و زیان آن میپردازد، بیان میکند که زیان آن دو بیش از سود آن میباشد و عقل به طور طبیعی حکم میکند که برای منفعت و سود اندک، نمی بایست تن به زیان بیشتر داد. بنابراین، حکم الهی بر حرمت و تحریم آن قرار گرفته است.
براساس آموزههای اسلامی، هر چیزی را باید بر اساس مصالح و مفاسد مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. از این رو، هر آنچه دارای منفعت و مصلحت یکسان است، مباح و در صورتی که منفعت بیشتر باشد مستحب و واجب، و برعکس اگر مفسده آن بیشتر باشد، مکروه و حرام خواهد بود.
گوشتها به عنوان یکی از مواد غذایی طبیعی برای بشر باتوجه به مصلحت و منفعت آن، دارای احکام خاص خود است. برخی از گوشتها مکروه (مانند گوشت اسب و خر) برخی دیگر، حرام مانند گوشت خوک و سگ و جانوران درنده و برخی دیگر حلال میباشد که مهمترین آنها گوشت پرندگان غیرشکاری، گاو، گوسفند، شتر، بز و ماهیهای فلس دار است. برخلاف تصوری که گیاه خواران عرضه میدارند، طبیعت انسانی گوشت خوار نیز میباشد و اینگونه نیست که انسان تنها گیاه خوار و یا حبوبات خوار باشد؛ چرا که از نظر فیزیک دهان و دندان و معده و دستگاه گوارش به خوبی میتوان این مطلب را اثبات کرد.
افزون بر دلایل زیستی و طبیعی میتوان به دلایل نقلی نیز اشاره کرد. وجود احکام الهی درباره گوشت و تحلیل و تحریم برخی از آنها یا بخشی هایی از جانور، به خودی خود بیان گر این مطلب است که انسان موجودی گوشت خوار نیز میباشد.
از سوی دیگر، خداوند در آیاتی از جمله 21 سوره واقعه درباره بهشت و خوراک بهشتیان که بهترین وضعیت بشر را ارائه میدهد، از بهرهمندی آنان بویژه از گوشت پرندگان سخن به میان میآورد. این گزارش به خوبی بیان میکند که انسانها گوشت خوار هستند و حتی در بهترین وضعیت خود در بهشت نیز از گوشت بهره مند میشوند. تاکید بر اشتهای بهشتیان به گوشت پرندگان به خودی خود، طبیعت گوشت خواری بشر را بیان میکند؛ زیرا بهشت جای انسانهای کامل و سالمی است که بر فطرت خود باقی مانده و به کمال مطلق رسیدهاند.
البته در این آیه از گوشت پرندگان سخن به میان آمده است، ولی در آیات 20 و 22 سوره طور به طور مطلق از تغذیه بهشتیان از میوهها و گوشت سخن گفته شده است. بنابراین، میتواند هر گونه گوشت جانوران خشکی و آسمانی و دریایی را شامل شود. با این وجود به نظر میرسد که گوشت پرندگان از پاکی و سلامت و فواید بیشتری برخوردار است که بر آن تاکید شده است.
همچنین از گزارش قرآن درباره نعمتهایی که به بنی اسرائیل در عصر حضرت موسی(ع) داده شده بود، میتوان از طبیعت پرنده خواری بشر سخن گفت؛ زیرا خداوند در آیات نعمتهای خود بر این قوم، از پرندگانی سخن میگوید که به آن مردم داده شده تا با آن تغذیه کنند. (بقره، آیه 57، اعراف، آیه 160)
به هر حال، گوشت بویژه گوشت پرندگان، خوراک طبیعی و خوش اشتهای بشر است و حتی بهشتیان از آن بهرهمند شده و بدان اشتهای غذایی خود را ارضا میکنند.
امام موسی بن جعفر الکاظم(ع) درباره فواید گوشت برای انسان میفرماید: اللحم ینبت اللحم، و السمک یذیب الجسد؛ خوردن گوشت، موجب روییدن گوشت در بدن و فربهی آن میگردد؛ ولی خوردن ماهی، گوشت بدن را آب و جسم را لاغر میکند. (وسائل الشیعه : ج 52، ص 87، حدیث 21240)
تحلیل و تحریم گوشت براساس مصلحت و مفسده
چنانکه بیان شد، انسان موجودی گوشت خوار است. با این همه باید دانست که همه گوشتها برای انسان مفید نیستند و گاه سلامت انسان را در معرض خطر قرار میدهند. برخی از جانوران مانند درندگان گوشت خوار، عامل بسیاری از بیماریها در انسان هستند یا برخی از اعضای جانوران حلال گوشت، دارای زیان و ضرر است که میبایست از خوردن آن اجتناب کرد، از آن جمله چشم، طحال، آلات تناسلی، نخاع و مانند آن.
خداوند در آیاتی از جمله 138 و 139 و 142 سوره انعام و آیه5 سوره نحل و 82 سوره حج، گوشت چارپایان یعنی شتر، گاو و گوسفند و بز را از مهم ترین منابع تغذیهای بشر دانسته است.
در آیه5 سوره نحل، خداوند یکی از مواهب و نعمتهایی که به بشر ارزانی داشته، قابلیت بهره برداری انسان از گوشت و فرآوردههای دامی دانسته است. در حقیقت، در این آیه به صراحت بیان شده که انسان با قابلیت گوشت خواری آفریده شده و این گونه نیست که گوشت خواری بر خلاف طبیعت بشر باشد؛ بلکه به نظر میرسد که گوشت خواری نه تنها در تغذیه و سلامت جسم بلکه در سلامت روان آدمی نیز نقش به سزایی دارد؛ زیرا اگر انسان به طور دایمی از گوشت خواری دست بردارد، دچار اختلال در نظام سلامت بهداشت جسم و روان میشود و براساس برخی از روایات این گونه خودداری موجب میشود تا از حالت تعادل روانی بیرون رود و دچار جنون و حتی جن زدگی شود.
خداوند در آیاتی از قرآن کسانی را که از گوشت خواری امتناع میکنند یا بی دلیل گوشت بز و چارپایان و جنین آنان را تحریم میکنند، نکوهش میکند (انعام، آیات142و 143) و تحریم استفاده از گوشت آن را افترایی به خود و بدعتی در جاهلیت میداند. (انعام، آیه144)
همچنین بر آدمی است که از گوشتهای تازه تغذیه کند، زیرا تاثیر آن بهتر و بیشتر و برای بدن مفیدتر بوده و زیانی ندارد. (نحل، آیه41؛ فاطر، آیه21)
در حلال گوشتها تفاوتی میان ماده و نر وجود ندارد؛ (انعام، آیه143) چنان که جنین آنها نیز حلال میباشد و اگر براساس موازین اسلام تذکیه شود، خوردن آن هیچ مشکلی نخواهد داشت. همچنین از میان حیوانات وحشی، حیوانات حلال گوشت هستند که میتوان از آن شکار و از گوشت آنها تغذیه کرد. (مائده، آیات1و 4)
به همان اندازه که ترک گوشت خواری از حلال گوشت هایی چون گاو و گوسفند و شتر زیان بار است، خوردن گوشت برخی از جانوران جایز نیست؛ زیرا جز فساد و تباهی برای جسم و جان و روان تاثیری ندارد. از جمله گوشتهای حرام میتوان به گوشت خوک اشاره کرد. (بقره، آیه173؛ مائده، آیه3؛ انعام آیه145)
علت و فلسفه تحریم گوشتهایی چون گوشت خوک، پلیدی آن است (انعام، آیه145) چون خوردن آن موجب فسق و انحراف میشود و زیانهای زیادی به جسم و روان آدمی میرساند. (همان و نیز مائده، آیه3) البته میتوان از گوشتهای حرام چون گوشت خوک در حالت اضطرار و بدون قصد گناه و مخالفت با حکم الله، به اندازه ضرورت برای رهایی از گرسنگی استفاده کرد (بقره، آیه173؛ مائده، آیه3؛ انعام، آیه145) ولی نمی بایست به مقداری بخورد که سیر شود بلکه گرسنگی او برطرف شود و به لذت نخورد بلکه به اکراه بخورد تا کراهت باطنی نسبت به گوشت حرام همچنان در وی باقی بماند.
به هر حال، حلال شمردن گوشتها و تحریم برخی از آنها براساس مصلحت و مفسدهای است که در خوردن آنها وجود دارد. برخی از گوشتها، بر جسم و جان و روان آدمی تاثیر مثبت میگذارند، در حالی که برخی دیگر موجب میشود که انسان از حالت سلامت و تعادل بیرون رود. بدین لحاظ این دسته از جانوران یا قسمتی از بدن جانوران تحریم شده است.
درباره علت و فلسفه ذبح و تزکیه با قطع رگهای چهارگانه آمده است که وقتی حیوانی میمیرد، خفه میشود یا براثر ضربه شدید و هجوم حیوانات وحشی و کشتن حیوان و یا به هر روش غیر شرعی دیگری کشته میشود یعنی به روشی غیر از روش قطع رگهای چهارگانه کشتار میشوند خون در بدن حیوان باقی میماند و سریعاً باعث ایجاد عفونت در گوشت، کاهش سریع اسیدیته خون و تاخیر در فرآیند گلیکولیز میشود و کیفیت لاشه و گوشت کاهش مییابد. امام صادق(ع) میفرمایند: هرکسی که گوشت مردار مصرف نماید بدن او ضعیف و رنجور و نیروی بدنی او کاهش مییابد و نسل او قطع میشود و اگر به این کار ادامه دهد دچار سکته و مرگ ناگهانی میشود.
امام باقر(ع) نیز میفرمایند: خوردن خون موجب زردآب و مرض کبد میشود.
در بررسیهای علمی نیز ثابت شده که خون باقی مانده در لاشه به دلیل شروع فرآیندهای تخمیری و کاهش اسیدیته، فساد لاشه را تسریع مینماید و اگر این گوشت توسط انسان مصرف شود، به دلیل رادیکالهای آزاد تولید شده و اکسیداسیون سریع اسیدهای چرب غیراشباع لاشه بعد از مرگ و میر حیوان، برای انسان سمی است و پس از مصرف در بدن انسان باعث اکسید شدن منابع انرژی در بدن انسان میشود که در نتیجه این فرآیند، انرژی موردنیاز بدن تامین نمی شود و بدن ضعیف میگردد.
از طرف دیگر رادیکالهای تولید شده به گلبولهای قرمز و سایر سلولهای بدنی حمله مینمایند و باعث تخریب این سلولها میشوند و در نتیجه این عمل، فرآیندهای اکسیداسیونی تشدید شده و گوشت به سرعت عفونی میشود. همچنین تجمع خون در بدن زمینه را برای رشد انواع میکروبهای آلوده فراهم میکند و در زمانی که خون جریان ندارد گلبولهای سفید و پلاکتها از بدن در برابر عوامل خارجی دفاع نمیکنند و زمینه برای رشد میکروارگانیزمها و ایجاد عفونت فراهم میشود که به شدت برای انسان مضر است. همچنین مصرف خون باعث ابتلا به جذام، بدبو شدن دهان و مشکلاتی در هضم مواد خوراکی میشود.
درباره فلسفه حرمت گوشت در کتب بهداشتی نیز آمده است که گوشت خوک ازنظر بهداشتی دارای میکروبهای بسیار است که برخی از آنها عبارتند از:
1- کرم تیناسلیرم که در معده از کیست بیرون میآید و تولید بیماری میکند و این بیماری در کشورهای غیر اسلامی بسیار شیوع دارد.
2- میکروب برتولیسم، کرم کدو که در بدن ایجاد مسمومیت میکند.
3- کرم تریشین که دارای زاد و ولد بسیار است و گلبولهای سرخ را از بین میبرد و از جمله عوارض آن شخص را دچار کم خونی، التهابات عضلانی، اسهال، دردهای رماتیسمی و کشش اعصاب و غیره میکند.
4- تب مالت و وتریکنیور و مانند آن.
گوشتهای حلال
گوشتهای جانورانی که دارای سم هستند و گوشت خوار نیستند، حلال میباشد. بهترین گوشتها در میان جانوران چارپا، همین گوشت گاو، گوسفند، شتر و بز است و همه پرندگانی که دارای سنگدان هستند و گوشت خوار نمی باشند و بال زدن آنها بیشتر است و همچنین تخم آنها بیضی شکل بوده و دو سر آن یکسان نیست.
جانوران خشکی از وحشی و غیروحشی مانند آهو و بزکوهی، گاو کوهی و پرندگان از مرغها میبایست ذبح شوند و نام خدا (بسم الله) بر آنان برده شود و رو به قبله ذبح گردند. (مائده، آیه3 و انعام 145 و آیات دیگر و روایات معتبر) اگر این گونه نباشند، خوردن گوشت آنان حرام است؛ زیرا هر یک از شرایط در حلیت و تاثیر مثبت گوشت مهم و اساسی است.
گوشتهای دریایی به سبب تازگی آن بسیار خوب است (نحل، آیه41، فاطر، آیه41) به شرط آن که دارای پولک و فلس باشد.
ارتباط بهداشت روان و بهداشت تغذیه
از نظر اسلام ارتباط جسم و جان و روان بسیار تنگاتنگ است. این گونه نیست که جسم بر روان آدمی یا روان بر جسم آدمی تاثیر نداشته باشد. روح و جان که در قالب و کالبد تن و جسم قرار گرفته متاثر از یکدیگر عمل میکنند.
در تحریم بسیاری از خوراکیها و نوشیدنیها به فلسفه آنها اشاره شده است. در برخی از روایات همان گونه که به گرم و سرد و رطوبت و یبوست غذاها اشاره شده، به تاثیرات آن بر روان آدمی و سلامت و بهداشت آن نیز توجه شده است. نوع حرمت به خاطر اثرات روانی و تربیتی و اخلاقی است که لقمه و غذا به دنبال دارد. مثلاً گفته شده که لقمه حرام و شبهه ناک باعث قساوت قلب میشود. مرحوم بیدآبادی به والد خود فرمودند که خوراک من تنها باید از آنچه خودت آماده میکنی باشد و آنچه که دیگری بیاورد قبول نکن زیرا ایشان معتقد بودند لقمه ای که انسان میخورد به منزله بذری است که در زمین افشانده میشود؛ اگر بذر خوب باشد ثمره آن هم خوب است و گر بذر خراب باشد محصول آن نیز خراب خواهد بود.
همچنین لقمه اگر حلال و پاکیزه باشد ثمره اش لطافت، قوت و آثار روحانیت است و اگر حرام و خبیث باشد، ثمره اش قساوت قلب و میل به دنیا، شهوات و محرومیت از معنویات است.
بعید نیست که انسان به برکت تقوا و شدت ورع خصوصاً پرهیز از لقمه شبهه ناک، صفای قلب و لطافت روح نصیبش گردد به طوری که امور معنوی و ماورای حس را درک کند؛ چون این نوع گوشت انسان را از یاد خداوند دور مینماید و به طرف بتها گرایش میدهد. اسلام این نوع گوشتها را در ردیف گوشتهای حرام آورده است.
تاثیر لقمه بر روحیات انسان
در تاثیر لقمه، داستانهای بسیاری نوشته و گفته شده است. از جمله آوردهاند که شریک بن عبدالله بن سنان بن انس نخعی از زاهدان و عابدان مسلمان به سبب لقمه حرام به گمراهی و ضلالت رفت. او که عالمی در زمان مهدی عباسی بود، وقتی مهدی از او خواست تا قاضی اول مملکت شود، این درخواست را رد میکند. سپس مهدی گفت: پس معلمی فرزندان من را قبول کن. شریک این درخواست مهدی عباسی را نیز رد نمود. سپس مهدی گفت: باید یکی از سه چیز یعنی قضاوت، معلمی یا یک وعده غذا را قبول نمائی. شریک وعده غذا را قبول کرد. بعد از صرف غذا شکم شریک از غذای حرام پر شد با خود گفت چه میشود که قاضی اول مملکت یا معلم دربار باشم؟ و سپس هر دو را قبول نمود.
این داستان به روشنی بر اثرات منفی لقمه حرام اشاره دارد. در احادیث آمده که عبادت همراه با حرام خواری مانند ساختن خانه ای برروی شن و یا برروی آب است. از آیه 146 سوره انعام به دست میآید وقتی قوم یهود از دستورهای الهی از جمله پرهیز از ظلم و ستم بر ناتوانان، پرهیز از مخالفت با پیامبران و خوردن مال دیگران سرپیچی کردند، مورد مجازات و کیفر خداوند قرار گرفتند. در مجازات ایشان، اموری که حلال بود، بر آنان حرام میشود و این حرمت تنها برای مجازات و کیفر آنان بوده است. از این رو افزون بر گوشتهای فوق و گوشت تمام حیوانات ناخن دار، گوشت حیوانات تک سمی مانند اسب، الاغ و قاطر نیز بر آنها حرام شد.
پیامبراکرم(ص) فرمود: هرکس لقمه ای از غذای حرام بخورد تا چهل شب نماز او قبول نمیشود، تا چهل روز دعای او مستجات نمیگردد و هر گوشتی که از حرام بروید، آتش دوزخ برای آن سزاوارتر است و حتی یک لقمه نیز باعث روئیدن گوشت میشود.
خوردن گوشت در روایات و آداب آن
پیامبر(ص) به روایت امام صادق(ع): بر شما باد خوردن گوشت، چون گوشت، برای آدمی گوشت میآورد. هرکسی چهل روز بر او بگذرد و در آن فاصله گوشت نخورده باشد، بدخلق خواهد شد و هرکسی بدخلق شد، به او گوشت بخورانید. (وسائل الشیعه، ج71، ص62)
پیامبر(ص) به روایت امام صادق(ع)؛ آقای خوراک دنیا و آخرت گوشت است و آقای نوشابههای دنیا و آخرت آب. (وسائل الشیعه، ج71، ص72)
پیامبر(ص): خدایا به نان ما برکت ده و میان ما و آن جدایی مینداز که اگر نان نبود نه میتوانستیم روزه بگیریم، نه نماز بخوانیم و نه دیگر واجبات پروردگار خویش را بجا آوریم.
پیامبر(ص) به روایت امام صادق(ع): هرکسی چهل روز بر او بگذرد و گوشت نخورده باشد، باید قرض بگیرد و گوشت بخورد. (وسائل الشیعه، ج17، ص26)
امام علی(ع) به روایت امام صادق(ع): چون مسلمانی سست و ضعیف شود، لازم است گوشت و شیر بخورد که خدای بزرگ نیرو را در آنها آفریده است. (خصال، ج2، ص617)
امام باقر(ع): آقای خوراکیها گوشت است. (بحارالانوار، ج66، ص60)
پیامبر(ص): هرکسی چهل روز گوشت نخورد، بداخلاق خواهد شد و هر کسی بد اخلاق شد، به او گوشت بخورانید.
امام صادق(ع): گوشت از گوشت به رویش میآید و هرکسی آن را چهل روز ترک کند، خلق او بد میشود. آن را بخورید که بر توانایی چشم و گوش شما میافزاید. (وسائل الشیعه، ج17، ص26)
امام صادق(ع): گوشت باید هر سه روز یک بار خورده شود که در ماه میشود ده بار، نه بیش از این. (کافی، ج5، ص115)
امام صادق(ع) از قول پیامبر(ص) میفرماید: «کسی که دوست دارد خشم او کم شود گوشت دراج بخورد.» دراج پرندهای است شبیه کبک که گوشت لذیذی دارد. از این تعبیر به خوبی استفاده میشود که خشم و بردباری با تغذیه مرتبط است. امام صادق(ع) در بیان حکمت حرمت خون میفرمایند: اینکه خداوند خون را حرام کرده به خاطر آن است که سبب جنون و سنگدلی و کمبود رافت و مهربانی میشود... تا آنجا که ممکن است فرد، فرزند و یا پدر و مادرش را به قتل برساند! (وسائل الشیعه، ج3، ص100 و مستدرک، ج17، ص163)