20 فروردین 1397, 12:51
در سال پنجم بعثت یا به عبارتی سال هجرت مسلمانان به حبشه، چشم به جهان گشود و کلبه کوچک پیامبر(ص) و خدیجه(س) را با چهره نحیف و دلنشین، نورانی کرد. روزگار و انسان ها آنقدر به او ستم کردند که عمری کوتاه داشت و تنها 18 بهار از آن سپری شد.
بانوی 2 عالم را با نام هایی چون «ام ابیها»، «صدیقه»، «طاهره»، «پاره تن پیامبر»، «شهیده»، «سرور زنان جهان»، «مرضیه»، «راضیه»، «مائده» و... میشناسیم. در شب اسراء و معراج، برای نطفه بستن او، خداوند میوه ای از بهشت را برای پیامبر فرستاد. بنابراین بوی بهشت و عطر دل انگیز گل یاس ازایشان استشمام میشد و او تجسم عینی بهشت بود.
پیام آور پاکدامنی، حجاب و عفاف، الگوی درست زیستن برای زنان ارزشمندترین زینت ها را برای جامعه بشری در هر زمان و مکان به یادگار نهاد. الگویی جاودانه که هرگز رنگ کهنگی به خود نمی گیرد و برای همه نسل ها ارزشمند است.
زهرا(س) به همگان آموخت که اگر چه او از جنس زن است، اما در مبارزه و زن بودن به معنای واقعی کلمه میتوان کامیاب بود. در جامعه ای زیست که نسل زن فاقد شان و منزلت اجتماعی بود. در جامعه ای که تحجر و عصبیت جاهلی اعراب، به نوعی دوران تاریک جاهلیت را در اذهان زنده میکرد.
این مساله را میتوان از آزار و زجرهایی که اطرافیانش و مردم مدینه بویژه پس از درگذشت پیامبر(ص) به او رساندند، دریافت. همان اعراب به اصطلاح مسلمانی که هنوز جسد گرم پیامبر در بستر بود در جستجوی قدرت و دنیا طلبی، به آرمان های پیامبرشان پشت پا زدند و بلافاصله «فدک» حق مسلم دخترش را غاصبانه از او گرفتند.
بدون شک این اقدامات آگاهانه با هدف خاموش کردن نور جاودانه ای بود که از پیامبر در وجود زهرا(س) دمیده شده بود و از وجود پاک او شعاع تاریخ را روشن ساخت. لیکن هیچ کس نتوانست این نور روشنگر را خاموش سازد. البته در این گفتار کوتاه مجال ریشه یابی رخدادهایی که چنین سرنوشت اندوهناکی را برای فاطمه(س) رقم زد، نیست.
سخن گفتن از رنج ها و غم هایی که دل عزیز دردانه پیامبر را آزار داد، آنقدر سخت است که دل سنگ و سنگین ترین بغض ها را میترکاند. شکواییه حضرت زهرا در خطبه فدکیه اش، حکایت از عمق این درد و رنج دارد. از سوی دیگر این ناله محزون، با ژرف نگری حکایت از آشکار شدن نخستین رگه های تحریف اسلام به هدف ریشه کنی نهال نوپای آیین مبین پیامبر را دارد. در واقع این استراتژی شوم را خاندان بنی امیه و بعدها بنی عباس، علیه موجودیت اسلام پایه ریزی کردند.
بنابراین نقش هایی که حضرت ایفا کرد در تداوم حیات مکتب پدرش، بسیار مهم و درخور توجه است. وی این مقاصد شوم و پلید را به موقع درک کرد و در برابر آن ایستادگی نمود. در این مبارزه آن قوم ستمگر و نادان و ناانسان پهلویش را ناجوانمردانه شکستند، به صورتش که ملائک آسمان بر آن سجده میکردند، سیلی زدند و خانه اش را که در آن برترین انسان های خلقت پرورش یافته بودند، به آتش کشیدند. بنابراین نقش حضرت زهرا در تداوم حیات اسلام، همان نقشی بود که بعدها فرزندش امام حسین(ع) و پس از او دخترش، زینب کبری(س) در واقعه کربلاایفا کردند. نقشی که موجودیت آیین ناب پیامبر را برای همیشه از گزند و انحراف و آسیب ها و بدعت ها بیمه کرد. بحث این است که: پرچمدار این مبارزه، زنی تنها در جامعهای سرشار از نفاق و تزویر که شوهر دلیرش را خانه نشین کرده بودند، پای در این راه نهاده است.
در شرایطی که دشمنان اهل بیت شرایط را برای عقیم گذاردن چراغ روشنگر اسلام مناسب میدیدند. اگر هدف دشمنان اهل بیت نابودی آیین نوپای اسلام بود، میبایست 5 تن از سلاله پیامبر را از سر راه بردارند.
با درگذشت پیامبر و شهادت زودهنگام دخت نازنینش در کمتر از 75 روز پس از فوت او و سپس علی(ع) و امام حسن و امام حسین گمان میرفت توطئه گران به اهداف خود رسیده باشند، اما واقعیت این است که شهادت حضرت زهرا و علی(ع) و امام حسن و امام حسین اسلام را جاودانه ساخت.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان