دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

علل مقابله غرب با حجاب و پوشش اسلامی

No image
علل مقابله غرب با حجاب و پوشش اسلامی

غرب، حجاب، پوشش اسلامي

سیده اعظم الشریعه موسوی بهرام آبادی

از تضعیف خانواده تا محصور کردن زنان (قسمت دوم)

البته تضعیف استحکام خانواده خود نیز پیامدهای ناگوار بسیاری را در پی خواهد داشت که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:‌

- گسستن پیوند خانواده‌ها

‌- افزایش کودکان سرراهی و بی سرپرست

‌- مشاجرات و دعواهای خانوادگی

- افزایش آمار طلاق

- افزایش فرزندان طلاق

- رکود فعالیتهای اجتماعی‌

‌‌افزایش سن ازدواج ‌

- کم شدن رشد فرهنگی و علمی جوانان ‌

- کم شدن فعالیت جوانان در عرصه‌های اجتماعی

- بروز اعتیاد و دزدی در بین جوانان سر خورده از نظر غریزه جنسی

- پایین آمدن سطح ازدواجهای مشروع

پس بدیهی می‌باشد که تضعیف استحکام خانواده‌ها منجر به تضعیف بنیان جامعه واتلاف نیروهای انسانی و ایجاد سستی در میان جامعه می‌شود که این امر نیز شکست پذیری جامعه را در پی خواهد داشت که این دقیقا یکی از اهدافی است که غرب در پی آن می‌باشد. که در این زمینه امام خمینی(ره) می‌فرمایند: اگر زن‌های انسان ساز از ملت‌ها گرفته بشود‌، ملت‌ها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد.

1- علل سیاسی تضعیف جوامع اسلامی

غربیها متوجه شده اند که جنگ با اسلحه و توپ و تانک در برابر جوامع اسلامی کارساز نیست چون آنها با نیروی ایمان به مقابله می‌پردازند، در نتیجه غربیها به جنگ نرم که همان تخریب و تضعیف روحیه ایمان واعتقادات مردم می‌باشد، می‌پردازند که نماد بارز آن ترویج بی حجابی وبی بندوباری در بین جوانان است. البته اعترافات غربیها خود اثبات کننده این ادعاست که در زیر 2 نمونه از این اعترافات را از نظر می‌گذرانیم:‌

1- میشل هولباک نویسنده فرانسوی : جنگ بر ضد اسلام گرایی با کشتن مسلمانان فایده ای ندارد، فقط با فاسد کردن آنها می‌توان به این پیروزی دست یافت، پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان دامن‌های کوتاه فرو بریزیم.
2- مستر همفر جاسوس انگلیسی می‌گوید: پس از آن که زنان را از چادر وعبا بیرون آوردیم، باید جوانان را تحریک کنیم که دنبال آنان بیفتند تا در میان مسلمانان فساد رواج یابد وبرای پیش برد این نقشه لازم است اول زنان غیر مسلمان را از حجاب بیرون آوریم تا زنان مسلمان از آنان یاد بگیرند.

جامعه ای که زنان آن دنبال خودآرایی وبی حجابی وبی بندوباری باشند ودر پی آن مردانش نیز در رهگذر کوچه وخیابان به دنبال چشم چرانی باشند مسلما نیروی کار وفعالیت آنها ضعیف می‌شود چون ذهن وفکرآنها درگیر حواشی ومسائل غیر می‌شود ونیروی مثبتی که می‌تواند در جهت پیشبرد وپیشرفت جامعه گام بردارد با ذهنی مشوش تنها در پی گذران ایام خواهد بود. که سخن جاسوس انگلیسی مبین واضح این هدف است. ‌

غربیها خیلی بهتر از ما متوجه شده اند که چگونه گام بردارند آنها فهمیده اند که چادر محکم ترین دژ وسپر برای زنان است و می‌دانند که اگر موفق شوند چادرها را از سر زنان بردارند برداشتن گامهای بعدی راحت تر است که البته این کار را هم با حیله‌های مختلف و ایجادشبهه‌های گوناگون انجام می‌دهند و از این طریق گام به گام در راه رسیدن به مقاصد شوم خود تلاش می‌کنند.‌

غربیها در بین انواع حجاب‌ها بیشترین مخالفت وحمله را نسبت به چادر دارند. زیرا می‌دانند اگر چادر که مستحکم ترین سد نخی در برابرآنان است شکسته شود، مرحل بعدی برایشان اسانتر خواهد بود.

حجاب بانوان در اسلام، یکی از اموری است که از وقتی استعمارگران چشم طمع به کشورهای اسلامی وغصب معادن ومنابع آنها دوختند، مورد حمله آنها قرار گرفت زیرا چادر وحجاب زنان مسلمان را یکی از عوامل بزرگ برای بقای استقلال شخصیت اسلامی کل جامعه مسلمانان وحفظ هویت اسلامی آن دیدند وآن را مانع نفوذ سیاسی واقتصادی خود شناختند.

شهید مطهری در این مورد می‌فرمایند: آنچه موجب فلج کردن نیروی زن وحبس استعدادهای اوست حجاب به صورت زندانی کردن زن ومحروم ساختن او از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی واقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد. اسلام نه می‌گوید که زن از خانه بیرون نرود و نه می‌گوید حق تحصیل علم ودانش ندارد. و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم می‌کند. اسلام هرگز نمی‌خواهد زن بیکار و بی عار بنشیند و وجودی عاطل وباطل بار آید. پوشانیدن بدن به استثنای وجه وکفّین مانع هیچ گونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست. آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذت جوییهای شهوانی است.

و در جایی دیگر می‌فرمایند: وضع بی حجابی از مختصات جامعه‌های پلید سرمایه داری غربی است ویکی از نتایج سوء پول پرستیها و شهوت رانیهای سرمایه داران غربی است‌، بلکه یکی از طرق و وسایلی است که آنها برای تخدیر و بی حس کردن اجتماعات انسانی و درآوردن آنها به صورت مصرف کننده اجباری کالاهای خودشان به کار می‌برند .

2- علل اقتصادی و نیروی انسانی

حجاب یکی از عوامل رشد اقتصادی‌، سلامت جسمی و روحی نیروی انسانی می‌باشد که بی حجابی سلامت روانی نیروی نسانی را به خطر می‌اندازد در این مورد آمده است که:‌اگر زن در محیط کار پوشیده و با حجاب باشد نظر‌ها راکمتر به طرف خود جلب می‌کند و چنین چشم پوشی که در اثر حجاب کامل به وجود می‌آید حواس و فکر مردان نامحرم را در هنگام فعالیت‌، بیشتر متوجه وظیفه شان می‌نماید و در نتیجه‌، پاکدامنی و حجاب زنان در سازمان‌های دولتی و شخصی باعث دقت و سرعت در کار می‌گردد و این سرعت‌، موجب تولید بیشترو حل مشکلات جامعه و دقت نیز سبب بالارفتن کیفیت می‌شود و این دو اصل به رشد کمی و کیفی کمک شایانی می‌کند. از آن سو چون زن بدحجاب با صدها حرکت زننده شهوت انگیز بر سر کار می‌آید‌، چشمها بیشتر متوجه او می‌شوند و کسانی که ایمانشان به مبدا و معاد ضعیف است به آلودگی در می‌افتند و از سرعت و دقت کار کاسته می‌شود و در نتیجه‌، تولید اندک می‌گردد و کیفیت نیز پایین می‌آید.

یکی از پیامدهای بی حجابی صرف هزینه‌های غیر ضروری برای خرید وسایل آرایش و تهیه لباسهای مبتذل‌ ‌می‌باشد که‌ ‌ضررهای مالی و اقتصادی فراوانی برای اعضای خانواده و جامعه در پی خواهد داشت که در این مورد در کتاب فلسفه حجاب می‌خوانیم:‌

یکی از آثار و الا و ارزشمندحجاب، از بین بردن فرهنگ مصرفی که ارمغان غرب است می‌باشد. وباعث راکد وبی رونق شدن بازارهای رنگین آنها می‌شود. طبق همین اصل، استکبار تلاش می‌کند با حیله‌های مختلف و غیر مستقیم به حجاب ضربه وارد کند‌، زیرا آنان می‌خواهند این سدّ و سنگر نخی ولی مستحکم را بشکنند، تا چرخ کارخانجات مدسازی، ریسندگی و بافندگی و لباسهای رنگین زنان، ساخت لوازم زینت آلات، لوازم آرایش و تولیدات انواع رنگها و......را به چرخش درآورند. تابتوانند نیازهای میلیون‌ها زن که خود استکبار باعث آن شده تامین نمایند.

3- علل روحی ومعنوی بیماریهای روحی و روانی‌

‌بیماریهای روحی وروانی می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد از جمله اینکه خانمی که عادت به بی حجابی کرده است وقتی نتوانست هزینه لازم را برای این کار فراهم کند دچار افسردگی می‌شود. کسی که شخصیت خود را درپیروی از مد می‌بیند بعد از مدتی دچار افسردگی می‌شود واعتماد به نفسش پایین می‌آید چون گمان می‌کند در سایه این جلوه نمایی هاست که زیبا می‌شود واگر اینها نباشد کسی به او اهمیت نمی‌دهد و برایش ارزش قائل نمی‌شود.‌

شهید مطهری در این مورد گوید: نبودن حریم میان زن ومرد وآزادی معاشرتهای بی بندو بار هیجانها والتهابهای جنسی را فزونی می‌بخشد وتقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی در می‌آورد. غریزه جنسی غریزه‌ای نیرومند، عمیق ودریا صفت است‌، هرچه بیشتر اطاعت شود سرکش تر می‌گردد.

و در جایی دیگر می‌فرمایند: علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است این است که میل به خودنمایی وخودآرایی مخصوص زنان است. ازنظر تصاحب قلبها و دلها، مرد شکار است وزن شکارچی.

حجاب باعث می‌شود که زن کمتر دچار لغزش وگناه گردد. و به دنبال آن زن وبه طور کلی جامعه بیشتر می‌توانند مراتب معنوی و انسانی را طی نمایند بر این اساس رهبر معظم انقلاب فرمود: ما که این قدر به حجاب مقید هستیم به این دلیل است که حفظ آن به زن کمک می‌کند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خویش برسد و گرفتار لغزشهای بسیار لغزنده ای که سر راهش قرار دارد نشود ودرست نقطه مقابل این فرهنگ رومی حاکم بر امروز اروپاست.

(فساد و بی بندوباری و شهوترانی‌ ‌در مورد غریزه جنسی وبرخی غرایز دیگر برداشتن قیود، عشق به مفهوم واقعی را می‌میراند ولی طبیعت را هرزه و بی بندوبار می‌کند. در این مورد هرچه عرضه بیشتر گردد هوس ومیل به تنوع افزایش می‌یابد. ‌ در این مورد در کتاب فلسفه حجاب این گونه آمده است که:‌حجاب‌، حریمی میان زن ومردان نامحرم است وسبب فروکش کردن غریزه جنسی می‌شود . خاموشی این شعله ودر مسیر طبیعی قرار گرفتن آن باعث می‌گردد بسیاری از مشکلات نظیر قتل وجنایت از جامعه رخت بربندد. واگر چنین حریمی برداشته شود وآزادی بی قید وشرط به میان آید‌، باید شاهد زندگی حیوانی باشیم که در آن صورت‌، اضطرابهایی دچار افراد می‌شود‌، زیرا غریزه جنسی نیرومند وچون اسبی سرکش است که هر چه بیشتر اطاعت شود وافسارش رهاترگردد، سرکش تر می‌شود وضربه ای کاری تر بر انسان وارد می‌کند یا همچون آتشی است که هرچه به آن بیشتر هیزم بدهند، شعله ورتر می‌شود. برهنگی زنان وآرایش وعشوه گری آنان، مردان مخصوصا جوانان را در تحریکی دائم قرار می‌دهد، تحریکی که سبب کوفتگی اعصاب آنها وایجاد هیجانهای بیمار گونه عصبی می‌شود وگاه سرچشمه امراض روانی است.

برهم زدن ارامش روانی افراد و جامعه

با حجاب زن مسلمان‌، هم خود زن مسلمان امنیت پیدا می‌کند و هم مردان مسلمان امنیت پیدا می‌کنند، آنجایی که حجاب را از زنان دور می‌کنند‌، آنجایی که زن را به عریانی وبرهنگی نزدیک می‌کنند، در درجه اول‌، امنیت از خود زن و درجه بعد از مردان وزنان گرفته خواهد شد. ‌

تضعیف روحیه معنوی جامعه

پشت پا زدن به قانون و فرمان الهی

4- علل شخصیتی تضعیف شخصیت زن

بسیاری از تجار بزرگ جهانی از زن برای فروش کالا استفاده می‌کنند. عکس بدن آنها را روی جوراب و... می‌اندازند.از نظر فروید، مرد با دیدن تصویر و عکس‌ها که نمایانگر چیزی از زن باشد‌، لذت برده وارضاء می‌شود. و یا زن را در کنار اشیاء قرار می‌دهند.

در این مورد در کتاب «بهترین حضور» می‌خوانیم که:‌ در اسلام زن پیش از زن بودن‌، انسان است. نگاه اسلام به زن‌، نگاهی فرا جنسیتی است. اسلام به زن، به عنوان یک انسان و یک انسان ساز نگاه می‌کند، که در حریم خانه و خانواده وظیفه انسان‌سازی را به عهده دارد و در عرصه اجتماع‌، صرف نظر از جنسیت‌، می‌تواند در راستای تکامل جامعه وخود‌، قدم بر دارد. اما در غرب زن پیش از انسان بودن یک زن است. غرب علی رغم ادعا‌های فراوان در حمایت از حقوق زن، او را در حد ابزاری در دست مرد، تنزل داده و جذابیت‌های جنسی زن را برجسته نموده. فرهنگ غرب‌، به نام زن وبه کام مرد عمل می‌کند و به بهانه‌های آزادی، زیبایی‌های زن را به آسانی در اختیار مرد قرار می‌دهد. به نحوی که حتی حضور زن در اجتماع‌، با نوعی نگاه جنسیتی به او‌، آمیخته است و به واسطه زن بودن‌، برخی حقوق اجتماعی از او سلب می‌شود.

مقام معظم رهبری در این مورد می‌فرمایند: عفت در زن، وسیله‌ای برای تعالی و تکریم شخصیت زن در چشم دیگران‌، حتی در چشم خود مردان شهوتران و بی بند و بار است. عفت زن، مایه احترام و شخصیت اوست.

بنیانگذار کبیرانقلاب اسلامی نیز در این مورد می‌فرمایند:‌

ما می‌خواهیم زن به مقام والای انسانیت خودش باشد نه ملعبه باشد، نه ملعبه در دست مردها باشد، در دست اراذل باشد. زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد. 37‌اسلام خواسته است که زن ومرد، حیثیت انسانیشان محفوظ باشد. اسلام خواسته است که زن ملعبه دست مرد نباشد.

امام خمینی(ره) در جایی دیگر در این مورد می‌فرمایند: «در خصوص زنان، اسلام هیچ گاه مخالف آزادی آنها نبوده است. به عکس، اسلام با مفهوم »زن شیئ شده« و به عنوان شیئ، مخالفت کرده است و شرافت و حیثیت وی را به وی باز گردانده است.

آیت الله جوادی آملی نیز در این مورد می‌فرمایند: اسلام زن را در سایه حجاب و سایر فضایل به صحنه می‌آورد تا معلم عاطفه‌، رقت، درمان، لطف، صفا، وفا و مانند آن شود و دنیای کنونی‌، حجاب را از زن گرفته تا زن به عنوان ملعبه به بازار بیاید و غریزه را تامین کند. زن وقتی با سرمایه غریزه به جامعه آمد دیگر معلم عاطفه نیست‌، فرمان شهوت می‌دهد نه دستور گذشت. ‌ در نتیجه تحولات غربی، زن به وسیله‌ای برای خوشگذرانی‌، سوء استفاده جنسی مردان، ابزاری برای تبلیغ کالا، ایجاد بازارهای جدید مصرف وکارگری ارزان قیمت‌تر از مردان تبدیل شد. وقتی زن حجاب را کنار بگذارد؛ توجه به او تنها از جنبه جنسی و بدنی است.‌ افراد فرصت طلب و هرزه بیشتر به دنبال کدام زن هستند؟ وبیشتر کدام یک را مورد آزارقرار می‌دهند؟

زنانی که وضعیت پوشش و آرایش آنها خود به خود محرک است و یا زنانی که با استفاده از سلاح حجاب چنان وقار وهیبتی پیدا می‌کنند که افراد هرزه کمتر جرات ایجاد مزاحمت برای آنان را پیدا می‌کنند؟ اگر در مورد این سئوال کمی فکر کنیم به این نتیجه می‌رسیم که اصولا تعارضات و مزاحمت‌هایی که برای زنان ایجاد می‌شود، ناشی از تحریکی است که خودآنان به وجود آورنده آن هستند. ‌پی نوشت هادر دفتر روزنامه موجود است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

کتاب نقد فمینیسم از منظر نویسندگان غرب

کتاب نقد فمینیسم از منظر نویسندگان غرب

کتاب «نقد فمینیسم از منظر نویسندگان غرب» مجموعه مقالاتی است که در فضای جامعه غرب در انتقاد از ابعاد نظری و عملی فمینیسم نگاشته شده است.

جدیدترین ها در این موضوع

راه های تربیت کودک از نظر اسلام

راه های تربیت کودک از نظر اسلام

آنان می‌پوشانند و موهای ایشان را برهنه می‌گذارند. سپس توقع دارند که در هنگام بلوغ شکل و ظاهری دیگری به خود گیرد و حجاب داشته باشد، درحالی که تا بیش از این نیمه عریان در اجتماع رفت و آمد داشته است.
No image

مهرورزی و گذشت

Powered by TayaCMS