23 تیر 1397, 0:0
در لغت زهد ورزیدن نسبت به یک چیز، به مفهوم اعراض از آن شیء و به مقدار اندکی از آن رضایت دادن است. در اصطلاح عالمان اخلاق، "زهد" عبارت است از اعراض قلبی و عملی از دنیا، مگر به مقداری که آدمی بدان نیاز ضروری دارد. به عبارت دیگر زهد یعنی روی گردانیدن از دنیا برای آخرت و از غیر خداوند دل بریدن. از این تعریف برمیآید که اولاً، زهد نسبت به کسی صادق است که امکان تحصیل دنیا و برخورداری از آن را داشته باشد. ثانیاً، روی برتافتن او از دنیا به دلیل پستی و حقارت دنیا نسبت به آخرت باشد. نگاهی گذرا به تعابیری که نسبت به زهدورزی در آیات و روایات وارد شده و آثاری که برای این صفت نفسانی بیان گردیده، همگی بیانگر جایگاهی رفیع برای وارستگی و زهدورزی نسبت به دنیا در نظام اخلاقی اسلام است.
گاهی، زهد از سر تظاهر و ریاست و محتوایی ندارد. برخی افراد، عملی را مانند زاهدان انجام میدهند، ولی باطن و درون خود را از دنیا دور نکردهاند. اینان ریاکارانند و آخرت را بدون عمل میخواهند. بر زبان آنان، گفتار زاهدان جاری است، ولی عمل و کردار آنها، چون عاشقان دنیاست. اگر بهرهای از دنیا برند، سیر نمیشوند و به آنچه دارند، قانع نیستند. رفتار پیامبر اکرم و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در بهرهگیری اندک از دنیا و نیز وجود آیات و روایات گوناگون در ستایش ترک دنیا و همچنین نفوذ اخلاق رهبانیت در صدر اسلام، سبب شد تا افرادی، زهد را با ترک دنیا به شیوه رهبانیت، یکسان بپندارند. از زندگی خانوادگی و اجتماع و مردم بریدند و فقط به عبادت روی آوردند. کار دنیا و آخرت را جدا پنداشتند و کسب و کار و زندگی در جامعه را با آخرت گرایی سازگار ندانستند. این اندیشه، در زمان پیامبر اسلام(ص)، در میان عدهای از صحابه نفوذ پیدا کرد. عدهای از یاران و اصحاب پیامبر، استراحت در شب و غذا خوردن در روز و ارتباط با همسرانشان را بر خود تحریم کردند. ام سلمه، همسر پیامبر این موضوع را با او در میان گذاشت. پیامبر با شنیدن این خبر به سوی آنها رفت و فرمود: آیا از زن و همسر خود دوری میگزینید؟ در حالی که من با زنان خود مباشرت میکنم و روز غذا میخورم و شب میخوابم. پس هر کس که از سیره و روش من بیزاری جوید، از من نیست. آن چنان که خدای متعال فرموده: "آنچه را برای شما حلال کردهایم، بر خود حرام نکنید و از حدود الهی تجاوز نکنید".
زهدگرایی منفی آن است که شخص به دنیا پشت کرده و از نعمتها و امکانات آن برای رشد و تکامل خود و جامعه بهره نبرد. این گونه رفتار نسبت به نعمتهای خداوند در حقیقت مصداق مفهوم تحریم حلال خداوند است. زهدگرایی آن نیست که نسبت به نعمتهای الهی پشت کرده و از آن برای دستیابی به کمال خود و دیگران بهره نبرد؛ بلکه زهدگرایی به این است که حب مال دنیا در دل وی جا نگیرد و در دام عشق به دنیا و زینتهای آن گرفتار نیاید. علامه حسن زاده آملی در این باره تمثیلی زیبا دارد که بیان آن خالی از لطف نیست. ایشان میفرمایند که دنیا برای آدمی همانند آب برای کشتی است. کشتی بیآب جز پارهای تخته و چوب نیست، از این رو هنگامی که حضرت نوح(ع) کشتی را در بیابان و بسیار دور از آب میساخت، کافران وی را مسخره میکردند. آب است که به این تخته پارهها مفهوم کشتی را میبخشد. همین آب که این اندازه در مفهوم و معنابخشی کشتی نقش دارد، هرگاه در درون کشتی راه یابد، موجب از میان رفتن آن میشود و آن را غرق و نابود میکند. نعمتهای الهی خداوند که در دنیا به انسان ارزانی شده، در حکم آب برای کشتی است که موجبات حرکت و رساندن کشتی به مقصد را فراهم میآورد ولی همان گونه که اگر آب به درون کشتی نفوذ کند آن را تباه میسازد، اگر این نعمتها به شکل حب و دوستی به دنیا و مال به درون جان آدمی نفوذ کند و او را دنیا دوست کند، موجب هلاکت وی میشود. بنابراین زهدگرایی مثبت آن است که انسان از هر نعمتی به درستی بهره گیرد ولی اجازه ندهد که حب و دوستی آن در جانش راه یابد و او را به خود مشغول داشته و از مقصد و مقصود باز دارد. از این رو بهترین مفهوم و معنای زهد را آیه23 سوره حدید دانستهاند که میفرماید:
"لکیلا تأسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم؛
تا بر آنچه از دستتان میرود اندوهگین نباشید و بدانچه به دستتان میآید شادمانی نکنید و مغرور نشوید"(حدید:23).
حضرت علی(ع) میفرماید: "زهد در میان دو کلمه از قرآن قرار دارد و آن این است که هرگز به خاطر آنچه که از دست میدهید اندوهگین نشوید و به خاطر نعمتی که به شما میرسد شادمان نشوید و هر کس بر آنچه که از دست میدهد غمگین نشود و بر آنچه در آینده به او داده خواهد شد خوشحال نگردد، هر دو طرف زهد را دریافته است"(نهج البلاغه، حکمت 431).
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان