دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سناریوی کشف آینده

گفت و گو با مهندس عقیل ملکی فر پیرامون علم آینده پژوهی و وضعیت آن در ایران
سناریوی کشف آینده
سناریوی کشف آینده

گفت و گو با مهندس عقیل ملکی فر پیرامون علم آینده پژوهی و وضعیت آن در ایران


آینده پژوهی علمی است که می‌توان آن را هنر کشف آینده و مهندسی هوشمندانه فردا دانست. در ایران نیز مراکز علمی و آکادمیک قریب دو دهه است که مطالعات خود را در این باره آغاز نموده اند تا جایی که امروز دوره های دکترای آینده پژوهی در سه دانشگاه ایران تدریس می‌شود. مهندس عقیل ملکی فر، عضو انجمن علمی آینده نگری ایران است که تاکنون آثار متعددی پیرامون آینده پژوهی داشته است که از میان آنها می‌توان به این عناوین اشاره کرد: «علم و هنر کشف آینده»، «الفبای آینده پژوهی» و «برنامه ریزی پابرجا برای یک قرن»، پیرامون چیستی و جایگاه آینده پژوهی در ایران با وی به گفت و گو نشستیم که می‌خوانید:

جناب ملکی فر، «آینده پژوهی» به چه معنا است و در چه مفهومی به کار می‌رود؟
آینده پژوهی همانطور که از نامش بر می‌آید، به معنای پژوهش درباره آینده است، منتها اصطلاح پژوهش درباره آینده ممکن است بار - به اصطلاح - معنایی لازم را به این واژه ندهد، چون آینده پژوهی، کاری بیش از «پژوهش درباره آینده» است. آینده پژوهی به ما کمک می‌کند انواع آینده ها را بشناسیم. ما حداقل سه نوع آینده را مطالعه می‌کنیم: آینده های ممکن، آینده های محتمل و آینده های مرجح و مطلوب. علاوه بر این، آینده پژوهی به ما کمک می‌کند تا آینده مطلوب و آینده مرجح را برگزینیم و برای دستیابی فعالانه به آن برنامه ریزی کنیم. اصولاً آینده پژوهی یک دانش منفعل نیست که فقط شناخت ما را نسبت به چیزی به نام آینده افزایش دهد، بلکه ما را تحریک می‌کند که آینده های مطلوب خود را فعالانه بسازیم. این پیام اصلی آینده پژوهی است که آن را از پیش بینی‌های سنتی متمایز می‌کند. شما پیش بینی را به معنای سنتی و رایج در هر نوع برنامه ریزی ای می‌توانید داشته باشید. پیش بینی در یک شرکت چرخ خیاطی و یخچال سازی پیش بینی های ابتدایی و - به اصطلاح - نقطه ای است که مثلاً این بازار در آینده به چند چرخ خیاطی یا یخچال احتیاج دارد.

این نوع پیش بینی بار انگیزشی و آینده سازانه ندارد و شما را به فرد فعالی درباره آینده تبدیل نمی کند. آینده پژوهی بسیار فراتر از این گونه پیش بینی ها است، آینده پژوهی به شما کمک می‌کند تا آینده تان را در واقع طراحی و مهندسی کنید و آگاهانه و فعالانه به سمت خلق آن آینده حرکت کنید. بخشی از فرایند مهندسی آینده و خلق آینده این است که شما باید شناختی از آینده به دست آورید.

آینده پژوهی چه پیشینه ای در میان اندیشمندان جهان و چه جایگاهی در فضای علمی - آکادمیک ایران دارد؟

در واقع آینده پژوهی پیشینه ای به قدمت تاریخ بشر دارد. از زمانی که بشر استفاده از ابزار را یاد گرفت، این امر مستلزم پیش بینی بود. به عنوان مثال سنگی نوک تیز که در موقعیتی به کار رفته بود، بشر می‌بایست پیش بینی می‌کرد که آیا این سنگ می‌تواند در موقعیت دیگری همچون ابزاری برای بریدن گوشت مورد استفاده باشد یا خیر. تهیه غذا و غله برای فردا مستلزم پیش بینی بود. منتهی آن زمان شاید آینده پژوهی معنا نداشت. بیشتر «آینده اندیشی» و «آینده نگری» موضوعیت داشته است، چون آینده پژوهی یک علم مدرن است که شاید 60 سال بیشتر عمر نداشته باشد، اما وقتی شما تبار این علم را بررسی می‌کنید، در تمدن های مختلف به اشکال مختلف طالع بینی، ستاره بینی، جادوگری و مهمتر از همه به شکل پیشگویی های پیامبرگونه صادره از بیوت وحی است و جوهره ادیان الهی این است که انسان را به ساختن یک آینده بهتر فرا می‌خواند. مکانیزمش هم توبه است، به این معنا که اگر گذشته را خراب کرده اید، اگر در گذشته بد عمل کرده اید، راه ساختن آینده بهتر را خداوند محدود نکرده است. بیایید به سوی خدا. توبه یک مفهوم کاملاً آینده اندیشانه و آینده سازانه است. به این معنا پیامبران، نیای اصلی این دانش به حساب می‌آیند. در قرون اخیر خصوصاً در دوره روشنگری که علوم طبیعی مثل فیزیک و شیمی پیشرفت کردند و نشان دادند که می‌توان رفتار طبیعت را نیز پیش بینی کرد. مثلاً رفتار یک گلوله را با دانستن سرعت و وزن و سایر اطلاعات پیش بینی می‌کنند. برای برخی از اندیشمندان این تصور به وجود آمد که چرا علمی نباید آینده را پیش بینی کند و یکی از افرادی که این مهم را مطرح کرد، شخصی به نام اچ. جی ولز در انگلستان بود که در سال 1905 رسماً اعلام کرد که ما علمی می‌خواهیم که بتوانیم آینده را پیش بینی کنیم و بنابراین می‌توان گفت او انگیزه ایجاد این علم را در تمدن غرب ایجاد کرد. در انگلیس یک سری فعالیت هایی در این زمینه صورت گرفت، بعد فعالیت ها به فرانسه منتقل شد. در فرانسه کار فکری و نظری سنگینی قبل از جنگ جهانی اول پیرامون آینده پژوهی صورت گرفت، منتهی خیلی عمومیت پیدا نکرد و کاربردی نشد. یک اتفاق در آینده پژوهی نقطه عطف بود و آن شکل گیری اندیشگاه «رند» در نیروی هوایی ایالات متحده در سال 47-1946 یعنی در بحبوحه جنگ جهانی بود. اندیشگاه رند - به یک اعتبار - اولین اندیشگاه بود. فلاسفه آرمانگرا از افلاطون تا توماس مور، فرانسیس بیکن، دفونته، سپاستیه و امثالهم که آتش رنسانس را روشن کردند، به یک معنا در تمدن غرب، نیای علم آینده پژوهی هستند. کار اینها آن بود که سنت آرمان شهرنویسی و مدینه فاضله نویسی را باب کردند و هر کدام جوامع مطلوبی را در آینده به تصویر می‌کشیدند. افلاطون «جمهوری» را نوشت. توماس بیکن «آتلانتیس نو» را نوشت. اینها آینده مطلوب را نسبت به روزگار خود تصویر می‌کردند و باعث می‌شدند جامعه برای حرکت، انگیزه پیدا کند.

در کشور ما به طوری که برخی آینده پژوهان تحقیق کرده اند و خود من هم برخی نمونه های آن را دیده ام، کارهایی قبل از انقلاب در زمینه آینده پژوهی شده است. منتهی به نظر می‌رسد در گذشته غربی ها برای ما فکر می‌کردند و آینده پژوهی را هم آنها برای ما انجام می‌دادند. البته برای برنامه ریزی های بلندمدت. منتهی آن چیزی که ما الآن درباره آینده پژوهی صحبت می‌کنیم، بیشتر مولود انقلاب اسلامی است و این از سال 71-1370 در کشور در دو نقطه آغاز شد: یکی در وزارت دفاع و دیگری در شورای عالی پژوهش های کشور که زیر نظر معاون رئیس جمهور بود. آنجا کمیته ای تشکیل شده بود و در این زمینه تحقیق می‌کرد و این دو در ارتباط با یکدیگر بودند و با هم مطالعات آینده پژوهانه را آغاز نمودند که در یک جا بنده در خدمت این دانش بودم و در جای دیگر، استاد محسن بهرامی عضو هیات علمی دانشگاه امیرکبیر، مسئولیت مطالعات را برعهده داشت. به این معنا می‌توان گفت آینده پژوهی در ایران قدمتی 20 ساله دارد.

روش ها، متدها و تکنیک های آینده پژوهی کدامند؟

روش های آینده پژوهی خیلی متعدد است. حتی در کتابی می‌خواندم که 101 روش پیش بینی وجود دارد. منتهی آن چیزی که بیشتر در حوزه آینده پژوهی کاربرد دارد، شاید بیش از 10 روش نباشد که اگر بخواهیم اینها را نام ببریم، باید به سناریونگاری، دلفی، دیده بانی، روندیابی، تحلیل لایه ای علّی، مدل سازی، شبیه سازی، ترازیابی، چشم اندازسازی و تحلیل مسائل نوظهور اشاره کنیم.

سیاستگذاری و برنامه ریزی در ایران تا چه اندازه متاثر از آینده پژوهی بوده است؟

پاسخ این سوال به این امر برمی گردد که تلقی شما از آینده پژوهی چیست. هر کجا که سیاستگذاری و برنامه ریزی کنید، به سطحی از پیش بینی نیاز دارید و پیش بینی نیز به شکلی با آینده پژوهی مرتبط است اما آینده پژوهی به معنایی که ما امروزه از آن مراد می‌کنیم، از 5-4 سال پیش که بحث چشم انداز 20 ساله مطرح شد، مورد توجه قرار گرفته است. وقتی سیاستگذاری ها و برنامه ریزی های ما افق 5 ساله داشت، پیش بینی های آینده کفایت می‌کرد و نیازی به آینده پژوهی وجود نداشت ولی وقتی افق برنامه ریزی را بلندمدت می‌کنید، پای آینده پژوهی به میان می‌آید. مثلاً در طراحی نقشه جامع علمی کشور می‌بایست شکلی از آینده پژوهی را می‌داشتیم که می‌توانستیم این نقشه را تهیه کنیم ولی به طور کلی در طول این 20 سال که آینده پژوهی در کشور مطرح شده است، من به جرات می‌توانم بگویم آثار خود را در برنامه ریزی های کشور داشته است؛ مثلاً رویکردی که اکنون نسبت به صنعت هوا و فضا در کشور وجود دارد، می‌تواند محصول تلاش های اولیه ای باشد که در سال های 1371 تا 73 شروع شد؛ چون مثلاً ما یکی از مطالعات مان در شورای عالی پژوهش کشور روی همین تکنولوژی های مهم آینده بود که یکی از چیزهایی که به آن رسیده بودیم، صنعت هوا و فضا بود. یعنی از 20 سال پیش در زمینه این تکنولوژی ها کار شده و اجماع ایجاد شده بود. یا مثلاً توجهی که امروز به صنایعی مثل IT، فناوری زیستی، فناوری نانو، فناوری شناختی (یا کاگنیتیو ساینس) می‌بینید، من معتقدم بخشی از این توجهات محصول فعالیت های آینده پژوهانه ای بوده است که در این دو دهه در کشور انجام شده است اما حالااین که بتوانیم دقیقاً این ارتباط را مشخص کنیم یا تاثیر مطالعات آینده پژوهانه را روی این سیاست ها نشان دهیم، مطالعه بیشتری را می‌طلبد.

وضعیت تدریس آینده پژوهی در ایران چگونه است و در چه دانشگاه هایی تدریس می‌شود؟

تا سال 1387 که دانشگاه امام خمینی(ره) اولین دوره دکتری آینده پژوهی را برگزار کرد، آینده پژوهی در ایران بیشتر به صورت کارگاهی به مدیران و کارشناسان آموزش داده می‌شد. به نظرم پس از دانشگاه امام خمینی(ره)، دانشگاه عالی دفاع ملی سال گذشته اولین دوره دکتری آینده پژوهی را برگزار کرد. امسال نیز دانشگاه تهران در این زمینه دانشجوی دکتری می‌گیرد. منتهی یک رشته دیگر نیز که بی ارتباط با آینده پژوهی نبوده است، سیاستگذاری علم و تکنولوژی است که در اینجا نیز دانشجویان به شکلی با فعالیت های آینده پژوهی آشنا می‌شدند که رشته سیاستگذاری علم و تکنولوژی به نظرم از مدت‌ها پیش در دانشگاه صنعتی شریف تدریس می‌شد.

آیا آینده پژوهی می‌تواند نقشی در اصلاح علوم انسانی و علوم اجتماعی داشته باشد؟

آینده پژوهی خود جزو رشته های علوم انسانی است و باید به عنوان یک رشته در کنار دیگر علوم انسانی برای بومی و اسلامی شدن آن تلاش کرد.

شما تاکنون چه کارهایی در زمینه آینده پژوهی انجام داده اید و چه برنامه هایی در این حوزه دارید؟

من به عنوان یک خدمتگزار در حوزه آینده پژوهی نمی دانم کارهایی که انجام داده ام ارزشی داشته باشند یا نه ولی به خاطر اینکه می‌پرسید به این اشاره کنم که ما تقریباً اولین اتاق فکر را در کشور در سال 1371 پایه گذاری کردیم. اتاق های فکر مراکز آینده پژوهی و سیاست پژوهی هستند. من علاوه بر این چهار اتاق فکر دیگر و مرکز آینده پژوهی در وزارتخانه ها یا بخش خصوصی ایجاد کرده ام و از طریق ایجاد این مراکز فکر، سعی می‌کردیم زیرساخت های فعالیت های آینده پژوهی را در کشور ایجاد کنیم. اخیراً اولین نشریه آینده پژوهی کشور را به نام «هنر نهم» منتشر کردیم که مخاطبانش نیز بیشتر مدیران کشور هستند. ما در این دو دهه سعی کردیم ادبیات این رشته را با ترجمه و تالیف کتاب ها، گزارش ها و مقالات مختلف غنی کنیم. شاید بدون اغراق صدها کارگاه و سمینار آموزشی را برای مدیران و کارشناسان دستگاه های مختلف کشور برگزار کردیم. علاوه بر آن بخصوص پس از تاسیس اندیشکده آصف که در سال 1377 به عنوان اولین اتاق فکر غیرانتفاعی ثبت شده در وزارت علوم، ده ها پروژه بزرگ مرتبط با آینده پژوهی و سیاستگذاری را برای کشور انجام دادیم که یکی تدوین چشم انداز 20 ساله تهران بوده است و در حال حاضر سند توسعه صنایع فرهنگی کشور را در افق 1404 می‌نویسیم. همه اینها مستلزم فعالیت های آینده پژوهانه هستند.

در پایان اگر نکته ناگفته ای دارید، بفرمایید.

من نکته خاصی ندارم فقط می‌خواهم ابراز خوشحالی کنم از توجه رسانه های عمومی به حوزه مطالعات آینده پژوهی که بعد از توجه دانشگاه های کشور به این رشته می‌تواند آینده بهتری را برای این حوزه تصویر کند. ولی ما واقعاً از رسانه های عمومی و به طور مثال روزنامه هایی که تیراژ بالادارند از جمله «ایران» و همچنین رسانه ملی در این زمینه توقع مان خیلی بیشتر است.نکته دومی که می‌خواهم تاکید کنم این است که رسانه ها در زمینه چشم انداز 20 ساله کشور آنچنان که باید فعالیتی انجام نمی دهند، ما چشم انداز 20 ساله کشور را باید یک سرمایه ملی ببینیم که قوا و تلاش های ما را به سمت یک آینده بهتر همسو می‌کند و جهت می‌دهد و انسجام می‌بخشد و همه ما را بر یک محور به تلاش وا می‌دارد. این کلمه وحدت بخش و تصویر متعالی از آینده ارزشش این است که بیش از اینها در رسانه ها به آن پرداخته شود و من دلیل غفلت رسانه های گروهی از چشم انداز را این می‌دانم که رسانه های ما هنوز اهمیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آینده پژوهی را در معنای وسیع کلمه و چشم انداز را در معنای اخص کلمه درک نکرده‌اند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
Powered by TayaCMS