نویسنده: به کوشش مهدی امینیان
بررسی مفهوم کارآمدی در نظام اسلامی(7)
مقدمه: میدانیم که کارآمدی درخصوص دولتها و حکومتها به معنای ایفای بهینه کلیه کارویژههای حکومت از سوی حاکمان و دولتها است.
مبحث مهم دولت و حکومت کار آمد و همچنین وظایف و مقاصد عالیه آن در منابع اسلامی و ازجمله در نهج البلاغه به وفور مورد اشاره قرار گرفته و امام علی(ع) با تیز هوشی و فطانت و درایت ویژه خود چنان در این مقولهها سخن رانده اند که عالی ترین و نابترین اندیشههای سیاسی قدیم و جدید را به ذهن متبادر میکند.
مبحث دوم: کارویژهها و اهداف عالیه حکومت از دیدگاه جزء نگرحضرت امیر(ع) علاوه بر اشارات کلی، در خلال سایر مباحث خود نیز به نحو جزئی و دقیقتر به وظایف و مقاصد عالی حکومت اشاره داشته اند. گفتیم که یکی از اساسی ترین آرمانهای حکومت علوی، تحقق و اقامه عدالت بوده است، چنان که میفرماید: «و اگر خداوند از عالمان پیمانی سخت نگرفته بود که در برابر شکمبارگی ستمگر و گرسنگی ستمدیده هیچ آرام و قرار نگیرند، بی تامل رشته حکومت را از دست میگذاشتم و پایانش را چون آغازش میانگاشتم و چون گذشته، خود را به کناری میکشیدم». (نهج البلاغه، خطبه 3، بند 17)
امام (ع) در عهدنامه مالک میفرمایند: «آنچه بیش تر دیده والیان بدان روشن است، برقراری عدالت در شهرها و میان مردمان دوستی پدیدار شدن است و دوستی آنان آشکارا نگردد جز آنکه دل ایشان بی گزند شود و خیرخواهی شان راست نیابد جز که والیان را برای کارهای خود نگاه دارند و دوام حکومت آنان را سنگین نشمارند و گفتگو از دیر ماندن آنان را بر سر کار واگذارند». (همان، نامه 53، بند 36)
به تعبیر امام (ع) برقراری عدالت به معنی بر پا ساختن بالاترین حدود الهی است که در سایه آن همه چیز احیا میشود و راست میگردد. (عبدالواحد التمیمی الامدی: شرح غررالحکم و دررالکلم، ج 1، ص 335)
از جملات گوهر بار حضرت چنین میتوان نتیجه گرفت که هر نوع نابسامانی، نشانی از بی عدالتی است و اگر عدالت هدف حکومت قرار گیرد و لوازم تحقق آن فراهم آید، امور جامعه سامان مییابد و همگان لباس عافیت، سلامت و کرامت به تن میکنند. علی (ع) حکومت را در این جهت سیر داد، حضرت فرمودند: «و از عدالت خود لباس عافیت بر تنتان کردم». (نهج البلاغه، خطبه 3، بند 17)
*عدالت شاخص کارآمدی دولت: برخی از پژوهندگان نهج البلاغه برای مفهوم کارآمدی در نهج البلاغه شاخصه هایی معرفی مینمایند. این اشارات، برداشت هایی از کلام امام است و الاحضرت امیر(ع) بطور مشخص به چنین تقسیماتی ذیل عنوان کارآمدی اشاره نکرده اند، بلکه در حقیقت با تفسیر نهج البلاغه و تبیین مفاهیم کارآمدی در آن میتوان برای شناسایی این مفهوم سنجههای اصولی تعریف نمود.
*اصل عدالت و عدالت ورزی: پیش از این به طور اجمال به نقش عدالت ورزی در افزایش کارآمدی حکومت و اثر بخشی و نافذیت حکم آن، با تشریح عبارت «من عدل نفذ حکمه» اشاره شد. واقعیت آن است که در تعریف کارآمدی به معنای ایفای بهینه کلیه کارویژههای حکومت، کارویژه عدالت ورزی نقشی اساسی و حیاتی دارد، ضمن آنکه عدالت ورزی و ایفای این وظیفه، خود از شاخصههای مهم کارآمدی است. در این قسمت به تعریف عدالت و نایج مثبت آن میپردازیم، تبعاتی که همان افزایش کارآمدی و دوام حکومت است، همچنان که فقدان عدالت منجر به گسترش ظلم میشود که از علائم بارز ناکارایی حکومت است. از دیدگاه امام(ع) «عدالت، رمز بقا و ترقی نظام سیاسی و ضامن ثبات و امنیت واقعی و منافی خشونت بیجا در تعامل حکومت و مردم است». (ر.ک: بهرام اخوان کاظمی، امام علی(ع) عدالت و خشونت، فصلنامه کتاب نقد، شماره 14 و 15، تابستان و پاییز 79)
اساسا رابطه متقلبانه حکومت و مردم با یکدیگر از دید امام(ع)، نکوهیده و از زاویه نگاه حضرتشان میبایست این رابطه توام با محبت، عطوفت، تعاون بر خیر بوده و مبری از شارلاتانیسم و حیله و نیرگ باشد. ایشان همواره دفاع قاطع و مشروع از این رابطه و مقابله با جائرین متقلب را مورد تاکید قرار داده است.
عدالت با مقولههای قدرت و اقتدار مشروع نیز پیوند و ملازمتی جوهری دارد؛ عدالت نگهبان و مراقب مشروعیت قدرت است و قدرت نیز پاسبان و حافظ موجودیت عدالت.
مبحث اول: در تعریف عدالت از دید امام علی(ع) موارد زیر قابل ملاحظه است:
الف- عینی و ملموس: عدالت در نهج البلاغه مفهومی عینی و قابل درک و غیر نسبی دارد. امام علیه السلام در نامه ای نوشته اند: «کسانی که در حکومت من به سر بردند و سپس به امویان پیوستند، عدل را دیدندو شنیدند و با جان خود یافتند ولی آن را نپذیرفتند».(نهج البلاغه، نامه 70)
امام(ع) در دوران حکومت خویش به گونهای رفتار کرد که مردم و حتی مخالفانش توانستند عدل را بچشند و بفهمند. یک حکومت دادگر میتواند با نشان دادن مصداقهای عدالت به مردم، آن را به ایشان بشناساند.
ب- هر چیز در جای خویش (وضع الشی فی موضعه): از امام (ع) سئوال شد از عدل و جود (بخشندگی)، کدامیک برتر و ارزشمندترند؟ فرمودند: «عدل، امور را به جای خود مینهد اما جود، امور را از جهت اصلی خارج میکند. عدل سیاست گری فراگیر همگان است و اداره کننده عموم است، اما اثر جود، محدود و عارضه استثنایی است است. بنابراین عدل شریفتر و با فضیلت تر است». (نهج البلاغه، کلمات قصار 429)
ج- اهمیت اجتماعی «عدالت»، علاوه بر جنبه فضیلت نفسانی و فردی آن: به تعبیر علامه شهید مطهری، وجه مغفول عدالت علی(ع) ویژگی اجتماعی آن و برتری این جنبه بر جوانب اخلاقی در حوزه فضایل شخصی است. به عبارت دیگر، عدالتی که موجب شهادت علی(ع) شد، عدالت اجتماعی او بود و این از عدالت شخصی جداست. به همین دلیل اگر به عدالت به عنوان فضیلت اخلاق فردی نگریسته شود، جود بر آن مرجح است، اما به دلیل اهمیت اجتماع، عدالت اجتماعی بر جود ترجیح و برتری دارد. (ر.ک: مرتضی مطهری، اجتهاد در اسلام)، ص11 و 12)
د- موزون و متعادل: عدالت از دید علی(ع) در مفهوم «وضع الشیئ فی موضعه» باعث ایجاد تعادل اجتماعی و آرامش در میان جامعه و صنوف آن میگردد، زیرا بر طبق کتاب خدا و سنت نبوی، عدالت هر قشر و صنفی را در جایگاه ویژه و بایسته ایشان مینشاند. وقتی هرچیز در جای بایسته خود قرار گرفت، لاجرم تعادل و توازن به جامعه باز میگردد. امام(ع) در بند 25 عهدنامه مالک اشتر به ذکر سلسله مراتب اقشار اجتماعی میپردازد و با شرح روابط متعامل و مکمل اقشار، سهم و جایگاه هر قشر را از جانب خدای متعال متعین میداند. همچنین ایشان با تشریح فضایل چهارگانه اخلاقی عدالت را که اساس آن در اعتدال قوای نفسانی است، فضیلت چهارم مینامد.
ه- نفی تبعیض و رعایت همه اسحقاقها: این مفهوم قرآنی که مکررا در کلام حضرت امیر آمده به معنای تساوی مطلق افراد نیست، بلکه بدان معناست که در استحقاقهای یکسان، تساوی رعایت گردد. البته از آنجا که استحقاقهای افراد، متفاوتند اصل تفاوت، واقعیتی انکار ناپذیر و مایه قوام جامعه است. امام(ع) از این تفاوتها چنین یاد میکنند: خداوند به حکمت خود، بین همتها و خواستههای مردم و سایر حالاتشان تفاوت ایجاد کرده و این اختلافها را وسیله برپایی زندگانی مردم قرار داد.(وسایل الشیعه، ج13،ص224)حضرت امیر المومنین درباره رعایت مساوات و نفی هرگونه تبعیض نسبت به مردم میفرمایند: در برابر مردمی که در حوزه مسئولیت تو هستند فروتن و با آنان گشاده رو و ملایم باش و موضعی نرم و انعطاف پذیر برگزین؛ مساوات را حتی در گردش چشم و نگاه و سلام و تعاریف رعایت کن تا بزرگان و صاحب نفوذان برای تجاوز بر تو طمع نکنند و ناتوانان نیز از عدالت نا امید نشوند والسلام... و بدانید که مردم در نزد ما در برابر حق و عدالت برابرند«.(نهج البلاغه، نامه 46، بند2؛ همان، نامه 70)